$


رجال و درایه - جلسه ۳۳

$

* آیا همه اصحاب امام صادقj ثقه هستند؟

شیخ مفید در کتاب الإرشاد (ج ۲، ص ۱۷۹) فرموده است که آن‌گونه که از امام صادقj روایت شده، از هیچ کدام از ائمهb، روایت نشده است و اصحاب حدیث، نام راویان ثقه از او را با اختلافی که در آراء و گفته‌ها داشته‌اند، جمع نموده‌اند که بالغ بر ۴۰۰۰ نفر می‌شوند.

ابن شهر آشوب نیز در المناقب (ج ۴، ص ۲۴۷) می‌گوید که آن‌چه در علوم مختلف از او نقل شده است، از کس دیگری نقل نشده و اصحاب حدیث نام راویان ثقه از او را با اختلافی که در آرا و اقوال داشته‌اند، جمع نموده‌اند که ۴۰۰۰ نفر می‌شود و در ادامه گفته که ابن عقده، نام آن‌ها را در کتاب الرجال خود ذکر کرده است.

ابن فتال نیز در روضة الواعظین (ج ۱، ص ۲۰۷) همین مطلب را بیان کرده است که بعید نیست دو نفر اخیر مطلب خود را از شیخ مفید گرفته باشند.

با توجه با مطالبی که عرض شد، بعضی بر این باورند که همه اصحاب امام صادقj، که نامشان در کتب رجالی ما آمده است، جزء ثقات می‌باشند که در این رابطه چند نکته را عرض کرده و در نهایت جمع‌بندی می‌کنیم.

۱- این توثیق به همان اندازه عجیب است که همه اصحاب حضرت رسول اللهp را ثقه بدانیم، چرا که بدیهی است که بسیاری از افرادی که در محضر امامj می‌نشستند، افراد علیه‌السلامی نبودند. از جمله آن‌ها ابوحنیفه است که حتی جزء مخالفین ایشان بوده و مانند او نیز کم نیست که بعضی از آن‌ها را عرض خواهم کرد. به عبارت دیگر تنها ارادتمندان به ائمه از محضر آن‌ها استفاده نکرده و فرمایشات آن‌ها را روایت نمی‌کردند که بخواهیم درباره وثاقت آن‌ها صحبت کنیم، بلکه افراد به دلایل مختلفی روایات ایشان را به درستی یا حتی بعضاً به تغییراتی منتشر می‌کردند.

۲- اگر منظور، آن‌گونه که از کلام ابن شهر آشوب، بر می‌آید، اصحابی است که ابن عقده جمع‌آوری نموده، دو نکته بر آن مرتب است.

  1. خود ابن عقده بیانی دال بر توثیق آن‌ها ندارد و معلوم نیست جناب ابن شهرآشوب این مطلب را از کجا استنباط کرده‌اند.
  2. مهم‌تر آن‌که در بین این اصحاب، همان‌گونه که گفته شد، افرادی هستند که تضعیف شده‌اند.

۳- برخی نیز گفته‌اند که منظور اصحاب امامj می‌باشند که در الرجال شیخ الطائفه و رجال البرقی موجود است، که در این‌جا نیز ضمن آن‌که توثیقی از خود شیخ درباره آن‌ها وجود ندارد، افراد ضعیف بسیاری هم وجود دارند.

۴- همان گونه که پیش از این نیز بیان شد، افرادی بین اصحاب امام صادقj بوده‌اند که تضعیف شده‌اند. برای مثال برخی از آن‌ها عبارتند از: ابراهیم بن ابی‌حیه، حارث بن عمر البصری، عبدالرحمن بن هلقام، عمرو بن جمیع البصری، محمد بن حجاج المدنی، محمد بن عبدالملک الانصاری الکوفی و محمد بن مقلاس الاسدی.

البته محدث نوری مطالبی در توجیه افراد فوق آورده که بسیار متکلافه بوده و قاعدتاً ناشی از دیدگاه اخباری ایشان در این زمینه است و به عمین جهت در این دوره از علم الحدیث از پرداختن به آن‌ها پرهیز می‌کنیم.

* جمع‌بندی نهایی:

با توجه به مطالب عرض شده و این‌که محضر درس امام صادقj عمومی بوده و کثیری از افراد اعم از امامیه و غیر آن و حتی افراد مخالف در آن حضور داشتند، نمی‌توان همه اصحاب ایشان را توثیق نمود و قاعده کلی رجال درباره ایشان جاری است، یعنی لازم است که تک تک آن‌ها مورد بررسی قرار گرفته و اگر مجهول یا مهمل بودند، حکم مجهول و مهمل را داشته و چنان‌چه راهی برای توثیق یا تضعیفشان بود، همان را می‌پذیریم.

* آیا بنو فضال ثقه هستند؟

افرادی که از بنو فضال در سند روایات ما حضور دارند، همگی متهم به مذهب فتحی بوده‌اند که ظاهراً بعضی از آن‌ها به مذهب امامیه مشرف شده‌اند و برخی نیز از این اتهام مبرا بوده و عامل اشتباه، شهرت این خاندان به فتحی بودن است.

در ضمن ناگفته نماند که رجالیون، بسیاری از بنو فضال را صراحتاً توثیق کرده‌اند.

مرحوم شیخ الطائفه روایتی دارد که بر اساس آن برخی تصور کرده‌اند که امامj دستور به عمل به همه روایاتی داده‌اند که فرزندان فضال در سند آن حضور دارند.

۴/۲- شیخ الطائفه در کتاب الغیبة (ص ۳۸۹): و إخبرنی أبومحمد المحمدی۰ عن أبی‌الحسین، محمد بن فضل بن تمامe . . . وَ قالَ أبوالْحُسَیْنِ بْنُ تَمّامٍ حَدَّثَنی عَبْدُاللهِ الْکوفیُّ خادِمُ الشَّیْخِ الْحُسَیْنِ بْنِ رَوْحٍ۰ قالَ: «سُئِلَ الشَّیْخُ یَعْنی أباالْقاسِمِ۰ عَنْ کُتُبِ ابْنِ أبی‌الْعَزاقِرِ بَعْدَ ما ذُمَّ وَ خَرَجَتْ فیهِ اللَّعْنَةُ. «فَقیلَ لَهُ: «فَکَیْفَ نَعْمَلُ بِکُتُبِهِ وَ بُیوتُنا مِنْها مِلاءٌ؟» فَقالَ: «أقولُ فیها ما قالَهُ أبومُحَمَّدٍ، الْحَسَنُ بْنُ عَلیٍّj وَ قَدْ سُئِلَ عَنْ کُتُبِ بَنی فَضّالٍ، فَقالوا: «کَیْفَ نَعْمَلُ بِکُتُبِهِمْ وَ بُیوتُنا مِنْها مِلاءٌ». فَقالَj: «خُذوا بِما رَوَوْا وَ ذَروا ما رَأوْا»» . . .». یعنی عبدالله الکوفی خادم حسین بن روح النوبختی روایت کرده است که حسین بن روح در مورد کتب ابن ابی‌عزاقر بعد از آن‌که وی مورد ذم قرار گرفته و ملعون امام عصرf واقع شد، مورد سؤال قرار گرفت که خانه‌های ما از کتب او پر است، با آن‌ها چه کنیم؟ و او در جواب گفت که من همان را می‌گویم که امام عسکریj درباره کتب فرزندان فضال فرمودند. به امامj گفتند که با کتاب‌های آن‌ها چه کنیم در حالی که خانه‌های ما پر است از آن‌ها؟ امامj در جواب فرمودند که آن‌چه را روایت کرده‌اند بپذیرید و آن‌چه را که رأی شخصی آن‌هاست، رها کنید.

ابن ابی‌عزاقر، محمد بن علی الشلمغانی است که در توقیعی که از جانب امام عصرf خطاب به حسین بن روح صادر شد، مورد لعن قرار گرفت. او ظاهراً از بزرگان امامیه بوده که بنا بر مشهور، به بی‌راهه رفته و در نهایت مورد لعن امامf قرار می‌گیرد.

می‌گویند عده‌ای از جمله شیخ اعظم انصاری این روایت را دلیل بر آن گرفته‌اند که همه روایاتی که فرزندان فضال در آن قرار دارند، ولو مرسل را می‌توان حجت قرار داد.

در رابطه با این ادعا، مطالب متعددی گفته شده است که به نظر می‌رسد دو مطلب کفایت از بحث می‌کند.

۱- با توجه به متن این حدیث، بر فرض صحت سند آن، باید تکلیف را روشن کرد که آیا منظور امامj هر آن‌چیزی است که روایت کرده‌اند و در نتیجه مرسلات آن‌ها را هم شامل می‌شود یا نه منظور ایشان روایات آن‌ها است که مانند سایر روایات ثقات و لازم است بین ایشان تا معصومj را بررسی کرد.

۲- در سلسله سند فوق، ابومحمد المحمدی یا همان حسن بن احمد بن قاسم المحمدی از ثقات مشروط است که بحثش مفصل است و با ملاحظه دو چیز می‌توان به روایاتش اعتماد کرد، اول این‌که ثقات از او روایت کرده باشند و دوم متن حدیث مشکلی نداشته یا با متعارضی مواجه نباشد که نتوان بین آن دو جمع کرد. محمد بن علی بن فضل بن تمام از اجلای ثقات است، اما عبدالله الکوفی که خادم نایب امام عصرf معرفی شده، در کتب رجالی مجهول بوده و تنها همین یک روایت هم از او نقل شده، اما شاید بتوان به واسطه محمد بن علی بن فضل بن تمام، او را ثقه درجه دانست.

   با توجه به این موارد، عدم پذیرش سند این روایت چندان هم خالی از وجه نیست، هر چند بر مبنای ما و با کمی تسامح می‌توان به این گزارش اعتماد کرد، اما نکته جالب این‌که تا به حال به خاطر ندارم که این توثیق به کار آمده باشد.

* جمع‌بندی نهایی:

هر چند در مذهب بعضی از بنوفضال ممکن است اشکالاتی وجود داشته باشد، اما با توجه به روایتی که عرض شد و نیز توثیق رجالیون درباره فرزندان فضال، می‌توان به روایات آن‌ها اعتماد کرد، اما تنها در حد سایر رواتی که توثیق شده‌اند و نه بیش‌تر و جالب آن‌که به حال به خاطر ندارم که این توثیق به کار آمده باشد.

و صلی الله علی محمد و آل محمد

نمودار درختی مدرس

باز کردن همه | بستن همه