فَبَشِّرْ عِبادِ . . .
$
خداوند متعال در قرآن میفرماید: «فَبَشِّرْ عِبادِ الَّذینَ یَسْتَمِعونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعونَ أَحْسَنَهُ أُولئكَ الَّذینَ هَدَئهُمُ اللَّهُ وَ أُولئكَ هُمْ أُولواْ الْأَلْبابِ» (پس بشارت بده به بندگان من، آنهایی که به سخن(های مختلف) گوش فرا میدهند و بهترین آن را پیروی میکنند. آنها کسانی هستند که خداوند هدایتشان میکند و صاحبان خرد واقعی آنها هستند.)
میبینیم که خداوند متعال به صراحت بیان میکنند که بندگان او باید سخنان مختلف را شنیده و پس از آن بهترینشان را انتخاب و پیروی کنند. خداوند این افراد را بشارت داده و متعهدِ هدایتشان میشود و این افراد را صاحبان خرد واقعی معرفی میکند. این همان چیزی است که عقل هم مستقلا آن را قبول دارد یعنی حتی اگر کسی قرآن را هم قبول نداشته باشد، این دستور العمل را میپذیرد.
نکته بسیار مهم آنکه هر سخنی یا کاری ملزوماتی دارد که نمی توان آنها را از آن سلب کرد.
یکی از ملزومات این سخن آن است نمیتوان گفت: ای مردم! لازم است سخنان مختلف را بشنوید و بهترین آن را انتخاب کنید اما لزوما این سخن بهتر باید همانی باشد که من میگویم. همه قبول دارند که این کلام نه تنها حکیمانه نیست بلکه کاملا غیر عاقلانه است و این در حالی است که خداوند متعال، حکیم است و طبیعتا چنین چیزی را مد نظر ندارند.
یکی از بهترین راههایی که این شنیدن سخنهای مختلف را تحقق میبخشد، گفت و گوی علمی است که هم برای مناظره کنندگان و هم برای شاهدان آن میتواند بسیار ارزشمند باشد.
کلامی منسوب به حضرت سیدالشهدا علیهالسلام است که «دِرَاسَةُ الْعِلْمِ لِقَاحُ الْمَعْرِفَة». در این عبارت تصریح شده است که گفت و گوی علمی، موجب باروری معرفت است.
جالب آنکه بسیاری از ما که از قضای روزگار ادعای اهل علم بودن هم داریم و حتی بالاتر از آن را هم خواسته یا ناخواسته، (حتی اگر در کلاممان هم منکر آن شویم،) در عملمان فریاد میزنیم به بهانههای مختلف و قربه الی الله، از این دستور الهی سرپیچی میکنیم.
بعضی از این بهانهها را میتوان چنین خلاصه کرد:
– بسیاری از ما اعتقادات و نظرات خود را به شکلهای مختلف به دست آورده و از آنجایی که ریشهای نیست، از ترس اینکه مبادا دیگران بفهمند، در این اندوختهها ضعف داشته و قوت لازم را نداریم، از رو به رو شدن با نظرات دیگران ابا میکنیم.
– بعضی نیز که نسبت به اعتقادات گذشته خود علاقه پیدا کرده، گرفتار تعصب شده و از ترس زیر سوال رفتن این اعتقادات از روبه رو شدن با نظر مخالف خودداری میکنند. این افراد معمولا وقتی متکلم وحده هستند، در اثبات نظر خود و رد نظر مقابل، داد سخن میدهند اما وقتی دعوت به حضور در گفت و گوی علمی میشوند، به یکباره متواضع شده و دیگرانی را برتر از خود دانسته و به بهانه احترام به مقام شامخ این بزرگان، عدم حضور خود را توجیه میکنند.
جالبتر از همه آنکه جمعی از این افراد به بهانه آنکه طرف مقابل حرفی برای گفتن ندارند و قصد دارند که آبروی آنها را حفظ کنند، از حضور در مباحثهها و مناظرهها خودداری میکنند.
به هر حال امید است خداوند به ما توفیق دهد تا نه تنها پای سخن مخالفان بنشینیم بلکه اگر آن را درست و بهتر هم یافتیم، از آن سخن نیکو پیروی کنیم، بلکه خداوند ما را جزء صاحبان خرد واقعی قرار داده و هدایت کند.