$
** تاریخ حدیث و نگارش آن پس از شهادت حضرت رسول اللهp در مکتب اهل بیتb
تاریخ حدیث و نگارش آن در مکتب اهلبیتb نیز به دورههای مختلف تقسیم میشود که آن را در هفت دوره بررسی خواهیم کرد.
***
دوره اول تاریخ نگارش حدیث در مکتب اهل بیتb (دوره محدودیت حدیث)
این دوره مقارن دوره منع حدیث در مکتب خلفا است، با این تفاوت که اصحاب امامیه علیرغم مخالفتهای شدید، مخفیانه به نگارش حدیث دست زدند. خصوصاً زمان حکومت امیر مؤمنانj فرصتی بود تا بیشتر به این موضوع پرداخته شود.
متأسفانه بخشی از یادگارهای این دوره از بین رفتهاند، اما بخشی از آنها در کتب اصول اربعمأة جمع آوری شده و به دست محدثین بعدی رسیده است.
بعضی از این کتابها عبارتند از:
۱- کتاب سلمان فارسی که گویا ماجرای برخورد و صحبتهای بین جاثلیق مسیحی و امیرمؤمنانj است.
۲- کتاب الخطبة ابوذر غفاری
۳- کتاب عبدالله بن عباس که گویا قضاوتهای امیرمؤمنانj بوده است.
۴- کتاب جابر بن عبدالله الأنصاری که بعضی میگویند حاوی مناسک حج یا حجة الوداع یا هر دو آنها بوده است.
۵- کتاب علی بن ابیارفع
۶- کتاب اصبغ بن نباته
۷- کتاب زید بن وهب الجهنی
۸- کتاب حارث بن عبدالله
۹- کتاب عبدالله بن حر الجعفی
۱۰- کتاب سلیم بن قیس الهلالی
این نکته را عرض کنم که هماکنون کتابی با عنوان کتاب سلیم بن قیس الهلالی موجود است و به نام اسرار آل محمدb ترجمه شده که به نظر ما، انتساب آن به سلیم بن قیس قابل قبول نیست. البته تعدادی از احادیث این کتاب به واسطه افرادی مانند ثقةالاسلام الکلینی به دست ما رسیده است که عموماً معتبر است.
در این دوره اگر تحریفی به عمد صورت گرفته توسط مخالفین بوده و چنین چیزی در بین خود امامیه وجود نداشته است.
***
دوره دوم تاریخ نگارش حدیث در مکتب اهل بیتb (دوره اصول اربعمأة)
این دوره در اصل مربوط به بعد از خلافت عمر بن عبدالعزیر و خصوصاً زمان امام باقر و امام صادقc است.
این دوره را دوره تدوین اصول اربعمأة نیز گفتهاند.
در معنای اصل، بین اهل فن اختلاف نظر است، اما بنا بر مشهور، اصول اربعمأة کتبی بودهاند که توسط اصحاب ائمهb، از فرمایشات ایشان جمعآوری شدهاند که اگر این تعریف را بپذیریم، کتب دوره قبل نیز جزء آنها است، با این تفاوت که در دوره قبل محدودیت در نگارش حدیث وجود داشت، اما در این دوره شرایط بهتری برای این کار فراهم شد.
درباره تعداد این کتب نیز اختلاف نظر وجود دارد، اما ظاهراً تعداد آنها حدود ۴۰۰ کتاب بوده و به همین جهت به اصول اربعمأة یعنی اصول چهارصدگانه معروف شدهاند.
برخی از بزرگان سعی در جمعآوری نام این کتب داشتهاند که مرحوم آقا بزرگ تهرانی در کتاب الذریعة إلی تصانیف الشیعة (ج ۲، ص ۱۳۴ و ۱۳۵) حدود ۱۲۰ اصل را نام بردهاند.
این کتب که معمولاً فاقد تبویب بودهاند، تا زمان محمدون ثلاث موجود بوده و مورد استفاده ایشان قرار گرفته، اما پس از این دوره به جهاتی، بیشتر آنها از بین رفته است.
بعضی از دلایل از بین رفتن این کتابها عبارت است از:
۱- تدوین کتب اربعه که هم تبویب شده و هم جامع کتب قبلی بودند.
۲- آتشسوزی در کتابخانه شیخالطائفه طوسی در غائله حمله سلاجقه به بغداد.
۳- عدم امکانات امروزی در نشر کتب و به خصوص این کتابها که نه تنها مورد حمایت حکومتها نبودند، بلکه در محدودیت نیز قرار داشتند.
البته برخی از بزرگان مانند ابن ادریس الحلی و محدث النوری بر این باور بودهاند که به تعدادی از این کتب دسترسی داشتهاند که آنها در المستطرفات و المستدرک آوردهاند، اما صحت این ادعا محل اختلاف است که بعدها درباره آن صحبت خواهیم کرد.
هماکنون نیز کتابی با عنوان الأصول الستة عشر توسط انتشارات دارالشبستری للمطبوعات چاپ شده است.
نکته مهم آنکه بعضی از این کتب توسط معصومj، تصحیح شده بودند.
این دوره تا شهادت امام عسکریj و آغاز غیبت صغری ادامه داشت.
همانگونه که در بخش آشنایی با فرقهها در کتب رجالی عرض خواهیم کرد و نیز آنچه در روایات ما دیده میشود، موضوع جعل حدیث در میان شیعیان در این دوره کاملاً وجود داشته و غیر قابل انکار است. از جمله آنکه روایات متعددی درباره جعل حدیث در این دوره داریم که اگر صحیح باشد، اثبات مدعای ما است و اگر ناصحیح و جعلی باشد، باز هم ادعای ما اثبات شده است.
در این فرصت به عنوان نمونه به دو مورد اشاره میکنیم:
۱- مرحوم کشی که از رجالیون قرن سوم و چهارم هجری است، در کتاب الرجال (ش ۱۰۳۳) به نقل از فضل بن شاذان افرادی را از مشاهیر کذابون معرفی میکند که عبارتند از ابوالخطاب، یونس بن ظبیان، یزید الصائغ، محمد بن سنان و ابوسمینه.
البته اگر به کتب رجالی مراجعه شود، ملاحظه خواهد شد که تعداد افرادی که متهم هستند، بیش از اینها است.
۲- در این دوره و دورههای بعد، عدهای نیز از روی دلسوزی و برای ترغیب مردم به قرآن خواندن، حفظ شرعیات و مانند آن دست به جعل حدیث زدند ولی به هر حال جعل، جعل است و نسبت دادن سخنی به معصومj که او نگفته است.
از جمله این افراد میتوان به حسن بن علی بن ابیحمزه البطائنی در مکتب اهل بیتb و نوح بن مریم المروزی در مکتب خلفا اشاره کرد.
و صلی الله علی محمد و آل محمد
***
(استاد در این جلسه، قسمتهایی از دوره سوم را هم فرمودند که به جهت اختلال در صدا، قرار شد جلسه آینده تکرار کنند. این قیمت جا افتاده در ابتدای جلسه آینده، روی رسایتقرار خواهد گرفت.)