$
* توثیق همه روات موجود در اسناد کتب اربعه
بر هر کسی که به رجال این کتب ارجمند مراجعه کرده باشد، معلوم است که علاوه بر افرادی که مجهول یا مهمل بوده یا درباره آنها بین رجالیون اختلاف است، که البته اینها نقض قاعده نمیکند، کسانی نیز هستند که معارضی در تضعیف ندارند، مگر همین قاعده.
ما برای نمونه چند نفر از ایشان را نام برده، حداقل تعداد حضور هر کدام را در کتب اربعه بیان خواهیم کرد. این اعداد و ارقام توسط فاضل دقیق و ارجمند، جناب آقای کاظمزاده استخراج شده و اگر هم اشتباهی در محاسبه باشد، قاعدتاً بسیار اندک است.
– محمد بن سنان: ۴۷۹ حدیث در الکافی، ۲۰ حدیث در الفقیه و ۴۷۶ حدیث در التهذیب و الإستبصار.
– محمد بن علی الکوفی معروف به ابوسمینه: ۲۸۲ حدیث در الکافی، ۲ حدیث در الفقیه و ۱۰۲ حدیث در التهذیب.
– مفضل بن صالح: ۲۰۳ حدیث در الکافی، ۱۷ حدیث در الفقیه و ۲۱۲ حدیث در التهذیب و الإستبصار.
– عبدالله بن عبدالرحمن الاصم: ۱۰۳ حدیث در الکافی، ۶۱ حدیث در التهذیب و الإستبصار.
– عمرو بن شمر الجعفی: ۹۸ حدیث در الکافی، ۱۷ حدیث در الفقیه و ۶۲ حدیث در التهذیب و الإستبصار.
– محمد بن سلیمان الدیلمی: ۵۱ حدیث در الکافی، ۶ حدیث در الفقیه و ۳۳ حدیث در التهذیب و الإستبصار.
– احمد بن محمد السیاری: ۴۹ حدیث در الکافی، ۲۳ حدیث در التهذیب و الإستبصار.
– عبدالرحمن بن کثیر الهاشمی: ۴۳ حدیث در الکافی، ۲ حدیث در الفقیه و ۶ حدیث در التهذیب و الإستبصار.
– محمد بن جمهور العمی: ۶۷ حدیث در الکافی و ۱۰ حدیث در التهذیب و الإستبصار.
– علی بن حسان الهاشمی: ۴۲ حدیث در الکافی، ۱ حدیث در الفقیه و ۷ حدیث در التهذیب و الإستبصار.
– علی بن عباس الجرازینی: ۱۶ حدیث در الکافی.
– امیة بن علی القیسی: ۳ حدیث در الکافی و ۷ حدیث در التهذیب و الإستبصار.
– صالح بن حکم النیلی: ۷ حدیث در الکافی، ۱ حدیث در الفقیه و ۵ حدیث در التهذیب.
– اسماعیل بن سهل الدهقان: ۹ حدیث در الکافی، ۱ حدیث در الفقیه و ۲۹ حدیث در التهذیب و الإستبصار.
– یونس بن ظبیان: ۲۶ حدیث در الکافی، ۲ حدیث در الفقیه و ۱۸ حدیث در التهذیب و الإستبصار.
– عبدالله بن حکم الارمنی: ۱۱ حدیث در الکافی، ۴ حدیث در الفقیه و ۶ حدیث در التهذیب و الإستبصار.
– عمرو بن جمیع: ۲۳ حدیث در الکافی، ۲۶ حدیث در الفقیه و ۱۳ حدیث در التهذیب و الإستبصار.
– عبدالله بن محمد الجعفی: ۱۳ حدیث در الکافی، ۲ حدیث در الفقیه و ۹ حدیث در التهذیب و الإستبصار.
– حسن بن علی بن ابیحمزه: ۴۲ حدیث در الکافی، ۳ حدیث در الفقیه و ۲۸ حدیث در التهذیب و الإستبصار.
روایات این افراد، بیش از هزار مورد از احادیث کتب اربعه را شامل میشود. حال بماند که افرادی مانند سهل بن زیاد، در الکافی ۱۹۱۸، در الفقیه ۸ و در التهذیب و الإستبصار ۶۴۱ حدیث که با توجه به مبنای ما از ضعفا است.
نکته قابل توجه دیگر در مورد این کتب آنکه علاوه بر اینکه بسیاری از این افراد تضعیف شده از راویان مجهول روایت کردهاند، روایاتی نیز وجود دارد که مجهول از مجهول از مجهول روایت کرده است.
در ضمن در این کتب روایات متعددی وجود دارند که علاوه بر ضعف سند، متنشان نیز قاعدتاً نادرست است که ما به یک مورد از آن اشاره میکنیم.
۳/۱- الکافی (ح ۶۳۰۳ و ۶۳۰۵): علی بن محمد عن صالح بن أبیحماد عن ابن سنان عن حذیفة بن منصور عن أبیعبداللهj قال: «شَهْرُ رَمَضانَ ثَلاثونَ یَوْماً لا یَنْقُصُ أبَداً.»
در سند این روایت منظور از ابن سنان، محمد بن سنان است که از مشاهیر کذابون است، اما مهمتر از همه اینها متن روایت است که میگوید ماه رمضان همیشه ۳۰ روز است و هرگز کم نمیشود. حال اشکال در اینجا است که چه مبنا را در رؤیت با چشم غیر مسلح بدانیم و چه با چشم مسلح و حتی اگر مبنا در مقارنه ماه و خورشید باشد، به هر حال در بعضی از سالها ماه مبارک رمضان ۲۹ روزه می باشد و این از قطعیات است.
در ضمن در همین کتب روایات متعددی هست که ماه رمضان را ۲۹ روزه هم میپذیرد و روایت مذکور با این روایت هم نمیخواند.
* جمعبندی نهایی:
همه رجال موجود در کتب اربعه را نمیتوان ثقه دانست.
* اعتبار همه مسندات کتب اربعه
طبیعتاً وقتی همه روات موجود در کتب اربعه، توثیق نشوند، تکلیف روایات مسند آن مشخص است.
البته ممکن است که کسی ادعا کند، شاید روایات موجود در این کتب، به دلیلی دیگر، نزد ایشان معتبر بوده که با توجه به مقدمه این کتب، سخن قابل قبولی است، اما گفتیم که این مطلب شاید برای مقلدین مقبول باشد، اما برای کسی که میخواهد اجتهادی با موضوع برخورد کند، قابل قبول نیست.
در ضمن روایاتی نادرست و بلکه جعلی، مانند آنچه ذکر شد و تعدادشان کم نیست، این ادعا را قابل تأمل میکند.
* جمعبندی نهایی:
همه مسندات موجود در کتب اربعه را مانند مرسلات آن، نمیتوان معتبر دانست.
* توثیق مشایخ محمدون ثلاث
اما در این مورد اخیر، میتوان همه مشایخ بیواسطه این افراد را توثیق کرد، چرا که با توجه به مقام علمی بالای این افراد و آنکه نقل زیاد از راوی ضعیف، عیب محسوب میشده و در ضمن بین مشایخ این سه بزرگوار چه در کتب اربعه و چه در غیر آنها، به اندازهای که در طول این سالها فرصت بود، فردی که تضعیف شده باشد، ندیدهام، لذا میتوان همه مشایخ بلاواسطه ایشان که جزء مجهولین یا مهملین هستند را توثیق نمود.
این قاعده بیشتر درباره شیخ صدوق کاربرد دارد که تعداد مشایخ مجهول و مهمل او بسیار هستند.
* جمعبندی نهایی:
مشایخ بیواسطه این بزرگواران، که جزء مهملین یا مجهولین هستند، توثیق میشوند.
و صلی الله علی محمد و آل محمد