$
** آیا قاعدهای که به حذف این همه روایت منجر میشود، قاعده مقبولی است؟
مرحوم سید هاشم البحرانی ۳۴ روایت در این بخش ذکر کرده است که ما تنها چند مورد آن را معتبر دانستیم و البته خودمان موارد متعددی را به آن اضافه کردیم. شاید جالب باشد بدانید که حقیر در یادداشتهای خود، بیش از ۷۰ روایت درباره فضیلت این سوره و این آیه یادداشت کردهام که تنها همین مواردی که روایت کردم، معتبر بود. البته عرض حقیر این نیست که هیچ روایت معتبر دیگری درباره فاتحة الکتاب یا بسم الله نداریم، خیر، با توجه به اهمیت این سوره و آیه و حضورشان در نمازهای واجب و مستحب، طبیعی است که احادیث معتبر دیگری هم درباره این دو باشد که در اینجا روایت نکرده باشیم.
حال سؤالی که بعضاً مطرح میشود این است که حذف این تعداد قابل ملاحظه از روایات، کار درستی است؟! آیا ظلم در حق روایت نیست؟! آیا قاعدهای که موجب این همه حذف میشود، قاعده مناسبی است؟! و امثال اینگونه سؤالات.
در پاسخ باید عرض کرد:
۱- همیشه نسبت روایات معتبر به غیر معتبر این مقدار نیست و کمتر پیش میآید که چنین نسبتی بین آنها برقرار شود. البته این اتفاق در جوامع روایی ما مانند تفسیر البرهان، تفسیر کنز الدقائق، وسائل الشیعه و به خصوص بحارالأنوار بیشتر دیده میشود که باید علت آن را در دو مطلب دانست.
یک: دیدگاه اخباری مؤلفین این آثار و مبانی اعتمادشان به روایات به خصوص به مراسیل.
دو: تألیف کتابی جامع که حاوی قریب به اتفاق روایات باشد.
۲- اهمیت روایت در مکتب اهل بیتb صرفاً از بابت سخن معصوم بودن آن است و لا غیر. لذا کم یا زیاد بودن آن اصلاً اهمیت ندارد. البته طبیعی است که اگر تعداد روایات صحیحی که مبین فرمایش معصومj است، بیشتر باشد، جای خوشحالی زاید الوصفی دارد و حذف تعداد زیادی از آنها موجب نارحتی بسیار میشود، اما چاره چیست؟!
خلاصه آنکه، آنچه اصالت و اهمیت دارد صحیح بودن انتساب روایات به معصومj است و نه تعداد کم یا زیاد آن.
در ضمن تذکر این نکته هم لازم است که همین مقدار روایات معتبری هم که برای ما مانده است بسیار زیاد و مفید و کامل بوده و نیازی نیست به روایاتی متوسل شویم که انتساب آنها به معصومینb معتبر نیست یا به واسطه افراد جاعل حدیث یا ضعیف به ما رسیده است یا به صورت مرسل بیان شده تا به این وسیله ساحت روایات معتبر را به روایات غیر معتبر مخدوش کنیم.
و صلی الله علی محمد و آل محمد