$
جلسات گذشته، بیشتر بحث ما متمرکز به فضیلت سوره فاتحة الکتاب و آیه شریفه بسم الله الرحمن الرحیم بود.
إن شاء الله از این جلسه، به خود آیه بسم الله الرحمن الرحیم و سپس آیات بعدی این سوره مبارکه خواهیم پرداخت.
** چند نکته مقدماتی درباره بسم الله الرحمن الرحیم:
پیش از آنکه به تفسیر بسم الله الرحمن الرحیم بپردازیم، چند نکته مقدماتی را در باب این آیه شریفه ذکر خواهیم کرد:
– دیدیم که بر اساس روایات معتبر، این آیه بافضیلتترین آیه سوره فاتحة الکتاب است و احتمالا بافضیلتترین آیه کتاب الله است.
– این آیه در ابتدای همه سورههای قرآن به جز سوره برائت یا همان سوره توبه تکرار شده است.
– این عبارت شریف یک بار نیز در سوره نمل و در بین داستان حضرت سلیمانj و بلقیس، آنجا که میفرماید: «إنّی اُلْقیَ إلَیَّ کِتابٌ کَریمٌ إنَّهُ مِنْ سُلَیْمانَ وَ إنَّهُ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم» بیان شده است. لازم به ذکر است که منظور از کتاب کریم، بسم الله الرحمن الرحیم است و نه نامه حضرت سلیمانj که در این باره ضمن آیه مربوطه سخن خواهیم گفت.
– البته بخش ابتدایی این عبارت، یعنی بسم الله، یک بار نیز در ضمن داستان حضرت نوحj، در آیه ۴۱ سوره هود، آنجا که میفرماید: «وَ قالَ ارْکَبوا فیها بِسْمِ اللهِ مَجْراها وَ مُرْساها إنَّ رَبّی لَغَفورٌ رَحیمٌ» ذکر شده است.
– نتیجه آنکه آیه بسم الله الرحمن الرحیم ۱۱۴ بار و عبارت بسم الله ۱۱۵ بار در قرآن به کار رفته است.
** تفسیر یا تأویل بسم:
۳۰/۱ (۲۵۷)- الکافی (ح ۳۱۲): عدة من أصحابنا عن أحمد بن محمد بن خالد عن القاسم بن یحیی عن جده الحسن بن راشد عن عبدالله بن سنان قالَ: «سَألْتُ أباعَبْدِاللهِj عَنْ تَفْسیرِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ. قالَ: «الْباءُ، بَهاءُ اللهِ وَ السّینُ، سَناءُ اللهِ وَ الْمیمُ، مَجْدُ اللهِ وَ رَوَی بَعْضُهُمْ الْمیمُ، مُلْکُ اللهِ . . .».
* ترجمه:
عبدالله بن سنان روایت کرد: «از ابوعبدالله (امام صادق)j درباره تفسیر بسم الله الرحمن الرحیم سؤال کردم. فرمودند: «(در کلمه بسم) باء، بهاء (نشان از زیبایی) الله است و سین، سناء (نشان از تجلی) الله است و میم، مجد (نشان از عزت و شرف) الله است و بعضی روایت کردهاند که میم، مُلک (نشان از فرمانروایی) الله است.»»
* بررسی سند:
این حدیث را ثقةالاسلام الکلینی از عدة من اصحابنا از احمد بن محمد بن خالد از قاسم بن یحیی از جدش، حسن بن راشد از عبدالله بن سنان روایت کرده است.
احمد بن محمد بن خالد هر چند از ضعفا روایت میکرده و به مراسیل اعتماد داشته اما بر خودش طعنی نیست و ثقه است و با توجه به اینکه بعد از او قاسم بن یحیی قرار دارد، اشکالی در سند ایجاد نمیکند. حسن بن راشد نیز به واسطه توثیق میشود. سایرین هم، همه از ثقات امامیهاند و در نتیجه حدیث معتبر است.
احمد بن محمد البرقی در المحاسن (ج ۱، ص ۲۳۸) نیز این حدیث را روایت کرده است.
شبیه این حدیث را شیخ صدوق در التوحید (ص ۲۳۰) و معانی الأخبار (ص ۳) نیز از پدرش از سعد بن عبدالله از احمد بن محمد بن خالد از قاسم بن یحیی از حسن بن راشد از عبدالله بن سنان روایت کرده است که این طریق نیز معتبر است. البته در این دو کتاب عبارت پایانی نیامده است.
در ضمن شبیه این حدیث با تغییراتی در تفسیر القمی نیز آمده است که به جهت مجهول بودن راوی اولیه آن و در نتیجه غیر بودنش، از روایت آن خودداری میکنیم.
* شرح:
– آنچه در این روایت آمده است، تأویل این آیه شریفه میباشد و با توجه به روایات معتبر بسیار از جمله حدیثی که محمد بن حسن الصفار در کتاب بصائر الدرجات (ج ۱، ص ۲۰۴) روایت کرده است که امام صادقj فرمودند: «نَحْنُ الرّاسِخُونَ فی الْعِلْمِ وَ نَحْنُ نَعْلَمُ تَأْویلَهُ» معلوم میشود که تأویل سخن الله تعالی در انحصار معصومینb میباشد و هیچ کس دیگری هر چند در مقام علمی یا تقوایی بالایی باشد، اجازه این کار را ندارد، مگر ادعا کند مانند انبیا و اوصیا به وحی متصل است است که تکلیف چنین ادعایی روشن است.
بحث مفصل پیرامون تأویل و تفسیر را ذیل آیه ۷ سوره آل عمران عرض خواهیم کرد. إن شاء الله.
– نکته جالب در این روایت آنکه راوی از تفسیر آیه سؤال کرد است و امام از تأویل آن جواب فرمودند که با توجه به وثاقت و دقت روات و نیز حکمت امامj میتوان نتیجه گرفت که بعید نیست از نظر ائمهb، یا تفسیر و تأویل یکی هستند یا تأویل زیر مجموعه تفسیر است که دراینباره هم در جای خود بحث مفصلی خواهم داشت. إن شاء الله.
و صلی الله علی محمد و آل محمد