$
** بررسی روایتی از کتب مکتب خلفا:
در این فرصت روایتی غیر معتبر را که نکته مهمی در آن بیان شده است، ذکر کرده و به بررسی آن خواهیم پرداخت.
۳۳/۴ (۲۶۷)- ربیع الأبرار و نصوص الأخیار (ج ۲، ص ۴۸): قالَ رَجُلٌ لِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ: «ما الدَّلیلُ عَلَی اللهُ؟ وَ لاتَذَکَّرْ لیَ الْعالَمِ وَ الْعَرْضَ وَ الْجَوْهَرِ.» فَقالَ لَهُ: «هَلْ رَکِبْتَ الْبَحْرِ؟» قالَ: «نَعَمْ!» قالَ: «هَلْ عَصَفَتِ بِکُمْ الرّیحِ حَتَّی خِقْتُمْ الْغَرَقِ؟» قالَ: «نَعَمْ!» قالَ: «فَهَلْ انْقَطَعَ رجاؤُکَ مِنَ الْمَرْکَبِ وَ الْمَلّاحینَ؟» قالَ: «نَعَمْ!» قالَ: «فَهَلْ تَتَبَّعَتْ نَفْسُکَ أنَّ ثُمَّ مَنْ یُنْجیکَ؟» قالَ: «نَعَمْ!» قالَ: «فَإنْ ذاکَ هُوَ اللهُ. قالَ اللهُ تَعالَی: «ضَلَّ مَنْ تَدْعونَ إلّا إیّاهُ» وَ «إذا مَسَّکُمُ الضُّرُّ فَإلَیْهِ تَجْئَرونَ».
* ترجمه:
روایت شده است که فردی از جعفر بن محمد (امام صادق)j سؤال کرد: «دلالت کننده به سوی الله چیست؟ و برای من از عالم و عرض و جوهر سخن نگو.» (امامj) به او فرمودند: «آیا سوار کشتی شدهای؟» گفت: «بله!» فرمودند: «آیا باد شدیدی بر شما وزیده به گونهای که از غرق شدن بترسید؟» گفت: «بله!» فرمودند: «آیا پیش آمده که امیدت از کشتی و دریانوردان قطع شود؟» گفت: «بله!» فرمودند: «آیا در دلت نبود که کسی میتواند نجاتت دهد؟» گفت: «بله!» (پس امامj) فرمودند: «این (چیزی که آخرین امید ناامیدان است،) همان الله سبحانه و تعالی است. الله عز و جل میفرماید: «جز او هر که را میخوانید، ناپدید میگردد» و «هنگامی که زیانی به شما رسد، پس به سوی او روی میآورید.».»
* بررسی سند:
این حدیث را جارالله الزمخشری که از علمای مکتب خلفا در قرن ششم هجری قمری است به صورت مرسل روایت کرده و در نتیجه وقوع این ماجرا را نمیتوان معتبر دانست.
شبیه این روایت را به صورت مفصلتر و با تغییراتی، فخر رازی در التفسیر الکبیر (ج ۲، ص ۳۳۳) بیان کرده است.
* شرح:
– در این روایت به دو آیه اشاره شده است:
۱- بخشی از آیه ۶۷ سوره اسراء که الله تعالی میفرماید: «وَ إذا مَسَّکُمُ الضُّرُّ فیِ الْبَحْرِ ضَلَّ مَن تَدْعونَ إلّا إیّاهُ، فَلَمّا نَجّاکمُ إلیَ الْبَرَِّ أعْرَضْتُمْ وَ کاَنَ الْانسانُ کَفوراً». یعنی: و هنگامی که در دریا زیانی به شما رسد، جز او هر که را میخوانید، ناپدید میگردد. پس چون شما را به سوی خشکی نجات داد، (از او) رویگردان میشوید و انسان همواره ناسپاس بوده است.
۲- بخشی از آیه ۵۳ سوره نحل که میفرماید: «وَ ما بِکُم مِّن نِّعْمَةٍ فَمِنَ اللهِ ثُمَّ إذا مَسَّکُمُ الضُّرُّ فَإلَیْهِ تَجْئَرونَ». یعنی: و هر چه از نعمت دارید همه از خدا است. سپس چون آسیبی به شما رسد، پس به سوی او روی میآورید.
– ظاهراً اینکه سؤالکننده میگوید برای من از عالم و عرض و جوهر سخن نگویید، منظور پرهیز از اصطلاحات فلسفی است و اینکه پاسخی داده شود، که پیچیده نبوده و همه فهم باشد.
– در این ماجرا به نکته جالبی اشاره شده است که هر چند خود روایت غیر معتبر است، اما نکته آن بسیار قابل تأمل است و آن اینکه بسیاری از افراد وقتی از همه امیدهای خود ناامید میشوند، متوجه ذات آن وجودی میشوند که او را امید ناامیدان میدانند و این نشان از همان فطرت خداجوی و خدا باور انسان است.
– در این روایت به دو آیه از قرآن اشاره شده است که به صراحت به همین موضوع اشاره دارد. اما نکته تأسف برانگیز همان است که آیه شریفه هم به آن اشاره دارد، یعنی به محض رهایی از هلاکت، ناسپاسی کرده و از الله تعالی رویگردان میشوند.
– گاهی اوقات این سؤال مطرح میشود که حالا اگر فرد مخاطب امام تجربه دریا را نداشت چه؟ خوب طبیعی است که در آن صورت ممکن بود امامj از چیزی مثال بزند که برای او قابل درک باشد، در ضمن نباید فراموش کنیم که مثال امام برای بیان مطلب خود، از آن مسائلی است که حتی برای افرادی که تجربه شخصی از آن ندارند، قابل تعمیم به تجربیات شخصی است تا موضوع مورد نظر گوینده را به خوبی درک کند.
– از جمله نکات قابل توجه که هم در اینگونه روایت غیر معتبر دیده میشود و هم در اکثر قریب به اتفاق روایات معتبر، این است که ائمهb در بیان مطالب معرفتی اعم از اصول و فروع، ساده و پیچیده و غیر آن، به گونهای حرکت میکنند که برای همه اقشار جامعه، با سطوح مختلف معرفتی قابل فهم و درک باشد و این، درست برخلاف روش عرفا، فلاسفه و بسیاری از کسانی است که با گرایشهای مختلف علمی، خود را در زمره اهل علم به حساب آورده و در بیان مطالب آنگونه پیش میروند که نه تنها دیگران را به زحمت میاندازند که گاهی اوقات گویی خودشان هم در تبیین مطالب خودشان، به زحمت میافتند.
و صلی الله علی محمد و آل محمد