$
** تفسیر رب العالمین:
۴۸/۸ (۲۸۶)- علل الشرائع (ج ۱، ص ۲۶۰): حدثنی عبدالواحد بن محمد بن عبدوس النیسابوری العطار قال حدثنی أبوالحسن علی بن محمد بن قتیبة النیسابوری قال قال أبومحمد الفضل بن شاذان النیسابوری: «. . . رَبِّ الْعالَمینَ، تَمْجیداً لَهُ وَ تَحْمیداً وَ إقْراراً بِأنَّهُ هُوَ الْخالِقُ الْمالِکُ لا غَیْر . . .»» . . . عَلیُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ قُتَیْبَةَ النَّیْسابوریُّ قالَ: «قُلْتُ لِلْفَضْلِ بْنِ شاذانَ لَمّا سَمِعْتُ مِنْهُ هَذِهِ الْعِلَلَ: «أخْبِرْنی عَنْ هَذِهِ الْعِلَلِ الَّتی ذَکَرْتَها عَنِ الِاسْتِنْباطِ وَ الِاسْتِخْراجِ وَ هیَ مِنْ نَتائِجِ الْعَقْلِ أوْ هیَ مِمّا سَمِعْتَهُ وَ رَوَیْتَهُ؟» فَقالَ لی: «ما کُنْتُ أعْلَمُ مُرادَ اللهِ بِما فَرَضَ وَ لا مُرادَ رَسولِهِp بِما شَرَعَ وَ سَنَّ وَ لا أُعَلِّلُ ذَلِکَ مِنْ ذاتِ نَفْسی، بَلْ سَمِعْنا مِنْ مَوْلایَ أبیالْحَسَنِ عَلیِّ بْنِ موسَی الرِّضاc مَرَّةً بَعْدَ مَرَّةٍ وَ الشَّیْءَ بَعْدَ الشَّیْءِ فَجَمَعْتُها». فَقُلْتُ: «فَأُحَدِّثُ بِها عَنْکَ عَنِ الرِّضاj؟» فَقالَ: «نَعَمْ!»»».
* ترجمه:
فضل بن شاذان روایت کرد: «. . . رب العالمین، تمجید و تحمید او است و اقرار به اینکه او تنها آفریننده صاحب اختیار است و نه دیگری . . .»» . . . علی بن محمد بن قتیبه النیشابوری گفت: «هنگامی که این علتها را از از او شنیدم، به فضل به شاذان گفتم: «مرا از این علتهایی که از استنباط و استخراج ذکر کردی، آگاه کن که آنها از نتایج عقل است یا از آنچه آن را شنیدهی و روایت کردهای؟» پس به من گفت: «من نه مراد الله را به آنچه واجب کرده است میدانم و نه مراد رسولشp را به آنچه شرع و سنت نهاده است و نه آن را از خودم علتیابی کردم، بلکه از مولایم ابوالحسن، علی بن موسی الرضاc نوبت بعد نوبت و چیزی بعد چیزی شنیدم و آن را جمع نمودم». پس گفتم: «آن را از تو از رضاj حدیث کنم؟» پس گفت: «آری!»»»
* بررسی سند:
سند این روایت را ذیل حدیث ۹/۹ بررسی کرده و ملاحظه شد، انتساب آن به امامj معتبر است.
پیش از این هم عرض شد که این روایت را شیخ با اندک تفاوتی در متن، در الفقیه (ح ۹۲۶) و عیون أخبار الرضاj (ج ۲، ص ۱۰۷) روایت کرده است.
* شرح:
– رب به معنای پرورنده و تربیتکننده است.
– العالمین جمع عالم و به معنای جهانها میباشد که معمولاً به جهانیان معنا میشود و هر چند معنای نادرستی نیست، اما معنای دقیقی هم نمیباشد.
– رب العالمین یعنی پرورنده جهانها و طبیعی است که هیچ مخلوقی از این دایره خارج نیست.
– در گذشتهها بعضی از افراد، العالمین را در رب العالمین به کسر لام و به معنای دانشمندان میخواندند و برای این کار خود دلایلی مطرح میکردند که بعید نیست امامj در این روایت در صدد بیان معنای عالمین بوده باشند که به فتح لام و به معنای جهانها است که این همان قرائت مشهور بین فریقین است.
– تمجید از ریشه مجد و به معنای وسعت کرم و جلال است و بزرگواری که به واسطه کثرت خیر و فضل ناشی میشود.
– تحمید به معنای ستایش در بزرگواری بی حد و حصر است.
– در الفقیه به جای تمجیداً له، توحیداً له آمده است که به معنای اظهار توحید برای او است. ما در سوره اخلاص درباره توحید و معنای آن سخن خواهیم گفت.
– امامj میفرمایند که عبارت رب العالمین علاوه بر تمجید و تحمید الله تعالی، اقرار بر این است که گوینده، او را تنها خالق مالک میداند و ما سوی الله را از این موضوع خارج میکند.
** مطلبی درباره عالمین (جهانها):
۴۹/۹ (۲۷۹)- مختصر البصائر (ص ۷۴): محمد بن عیسی بن عبید عن یونس بن عبدالرحمن عن عبدالصمد بن بشیر عن جابر بن یزید عَنْ أبیجَعْفَرٍj قالَ: «إنَّ مِنْ وَراءِ شَمْسِکُمْ هَذِهِ أرْبَعینَ عَیْنَ شَمْسٍ، ما بَیْنَ عَیْنِ شَمْسٍ إلَی عَیْنِ شَمْسٍ أرْبَعونَ عاماً، فیها خَلْقٌ کَثیرٌ ما یَعْلَمونَ أنَّ اللهَ خَلَقَ آدَمَ أمْ لَمْ یَخْلُقْهُ وَ إنَّ مِنْ وَراءِ قَمَرِکُمْ هَذا أرْبَعینَ قُرْصاً مِنَ الْقَمَرِ، ما بَیْنَ الْقُرْصِ إلَی الْقُرْصِ أرْبَعونَ عاماً، فیها خَلْقٌ کَثیرٌ ما یَعْلَمونَ أنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ آدَمَ أمْ لَمْ یَخْلُقْهُ. قَدْ أُلْهِموا کَما أُلْهِمَتِ النَّحْلَةُ بِلَعْنِ الْأوَّلِ وَ الثّانی فی کُلِّ الْأوْقاتِ وَ قَدْ وُکِّلَ بِهِمْ مَلائِکَةٌ مَتَی لَمْ یَلْعَنوا عُذِّبوا».
* ترجمه:
ابوجعفر (امام باقر)j فرمودند: «به یقین از ورای این خورشید شما، چهل چشمه خورشید است که بین (هر) چشمه خورشید تا چشمه خورشی (دیگر) چهل سال است که در آن خلق بسیاری هستند که نمیدانند الله آدم را خلق کرده است یا او را خلق نکرده است و به یقین از ورای این ماه شما، چهل قرص از ماه است که بین (هر) قرص تا قرص (دیگر) چهل سال است که در آن خلق کثری هستند که نمیدانند الله عز و جل آدم را خلق کرده است یا او را نکرده است. لعن اولی و دومی در همه زمانها به آنها الهام شده است، همان گونه که به زنبور الهام شده است و به آنها ملائکهای وکیل شدهاند که هرگاه لعن نکنند، مورد عذاب قرار گیرند.»
* بررسی سند:
مختصر البصائر، خلاصهای است که حسن بن سلیمان الحلی از بصائر الدرجات سعد بن عبدالله الاشعری نوشته و با بصائر الدرجات محمد بن حسن الصفار تفاوت دارد.
شباهت نام این دو کتاب و تعداد قابل ملاحظهای روایت تکراری در این دو باعث شده است که حتی عدهای از بزرگان ما دچار اشتباه شوند.
با حساب آنچه عرض شد شد، این روایت را سعد بن عبدالله از محمد بن عیسی بن عبید از یونس بن عبدالرحمن از عبدالصمد بن بشیر از جابر بن یزید الجعفی روایت کرده است که همه این افراد از ثقات بوده و محمد بن عیسی بن عبید هم اشکالی در سند این حدیث ایجاد نمیکند.
شبیه این حدیث را محمد بن حسن الصفار در دو جای بصائر الدرجات (ج ۱، ص ۴۹۰ و ۴۹۳) روایت کرده است که اولی حد اقل واسطه عبدالرحمن بن کثیر معتبر نیست، اما دومی به سند مختصر البصادر است که عرض شد معتبر است.
* شرح:
– بعید نیست این عدد چهلها، از باب کثرت باشد. یعنی خورشیدها و ماههای بسیاری وجود دارد.
– جالب است که امامj فاصله خورشیدها و ماهها را با سال بیان میکنند که برای زمان به کار میرود و نه فاصله و این اصطلاح شباهت جالبی به سال نوری دارد که در زمانه ما برای فاصلههای طولانی کهکشانی به کار میرود، اما نمیتوان گفت که قطعیتی در این عرض بنده هست، چرا که در گذشتهها هم استفاده از واحدهای زمان برای بیان مسافت کاربرد داشته است. مثلا میگفتند مسیر یک روزه، یعنی مسیری که فرد در یک روز میپیماید یا بین فلانجا تا فلامجا مسیر یک ماهه است، یعنی معادل مسیری است که فرد در ۳۰ روز میپیماید که مقدار این مسافت یک روزه در بعضی از گروهها، هر چند با هم تفاوت داشت، اما مقدار ثابتی بود و در بعضی گروهها بستگی به استراحتگاههای بین راه داشت.
– فارغ از بحثهای اعتقادی و کلامی شیعه، از این روایت معلوم میشود که ما و سایر موجودات روی زمین در این جهان تنها نبوده و موجودات بسیار دیگری در کرات دیگر وجود دارند.
و صلی الله علی محمد و آله