$
* فایده بیست و یکم: جابر بن یزید الجعفی
ابوعبدالله یا ابومحمد، جابر بن یزید الجعفی، امام باقر و امام صادقc را درک کرده و در زمان امام صادقj فوت کرد.
مرحوم نجاشی درباره او مینویسد که جمعی از ضعفا از او نقل حدیث میکنند که برخی از آنها را نام میبرد و ادامه میدهد که او خودش مختلط بوده و بزرگ ما، شیخ مفید اشعار زیادی از او در این مورد دارد. سپس تألیفاتی از او را نام میبرد.
مرحوم شیخ الطائفه نیز تنها نام او را آورده و مینویسد که اصلی دارد.
شیخ مفید در الإختصاص (۲۱۶) حدیث معتبری دارد که امام صادقj جایگاه او را مانند جایگاه سلمان نزد حضرت رسول اللهp معرفی میکنند.
اما مرحوم کشی روایات متعددی در مدح و ذم او نقل میکند که برخی معتبر و برخی غیر معتبر است. روایاتی که غیر معتبر است، بعضاً در مدح او است و بعضاً در ذم او و بعضی نیز کرامات خارقالعاده و غلوآمیزی را به او نسبت میدهد که اکثر آنها خالی از اعتبار است. اما روایاتی که معتبر است:
۱) امام صادقj فرمود او از پدرم بهره کمی برده و از من هیچ.
۲) به سند معتبر پیشگویی عجیبی از او نقل میشود که اتفاق میافتد.
۳) مواردی دال بر آن است که خود را به دیوانگی زده بوده و مردم او را دیوانه میپنداشتند.
۴) در روایتی نیز راوی درباره او سوال میکند و امام تا دو بار اول پاسخ نمیفرمایند، اما در نوبت سوم که ظاهراً جمعی نیز حضور داشتهاند، مطلبی میفرمایند که راوی شک دارد بین این دو عبارت که کمخردان احادیث او را قبیح میدانند یا کمخردان مطالب او را پخش میکنند که این دو عبارت یکی در مدح است و یکی در ذم و شک راوی، شک محل کلامی است.
۵) در نقلی نیز از فضل بن شاذان آمده است که علم ائمهb، به چهار نفر ختم میشود، سلمان، جابر، سید و عبدالرحمن بن یونس که مطلب قابل اهمیتی است.
۶) در موردی نیز امامj میفرمایند که الله او را رحمت کند، او بر ما راست میگوید.
جمعبندی نهایی آنکه او را میتوان از اجلای اصحاب دانست که به جهاتی خود را مدتی به دیوانگی زده بوده و گاهی به حالت اصلی خویش بود که شاید این کار به جهتی بوده مانند حفظ جان و امثال آن باشد و موارد معتبری که در ذم او آمده است، نیز شاید به جهت همین مصلحت بوده است، لذا به نظر حقیر در او و در نقل حدیثش اشکالی نیست، مگر آنکه قرینهای بر خلاف آن وجود داشته باشد.
البته لازم به ذکر است که بسیاری از روایات منسوب به او، به نقل از عمرو بن شمر الجعفی میباشد که از زمره ضعفا است و مرحوم نجاشی مینویسد که کتابی جعل و به جابر بن یزید منسوب کرده بود.
یکی از بزرگان میفرود که شاید بهلول معروف، هم او باشد که نیاز به بررسی جدی دارد.
و صلی الله علی محمد و آله