$


خراسان و ظهور امام عصر (برخورد سپاه خراسان و سپاه سفیانی)

$

إن شاء الله امروز آخرین روایت مربوط به خراسان را عرض می‌کنم و از جلسه آینده در مورد روایات مربوط به قم صحبت خواهیم کرد.

البته اگر کسی از بزرگواران روایت دیگری درباره خراسان یا سایر بلادی که پیش از این درباره آن‌ها صحبت کردیم، داشت، لطفا برای من یا حاج آقای کاظم‌زاده بفرستند که بحث‌های قبلی را کامل کنیم.

اما روایت این جلسه؛

* ترجمه روایت:

روایت شده است که امیر مؤمنان سلام‌الله‌علیه فرمودند که چون سپاه سفیانی به سوی کوفه حرکت می‌کنند، در طلب اهل خراسان می‌فرستند، در حالی که اهل خراسان در طلب مهدی خروج کرده‌اند. پس او و هاشمی در حالی که شعیب بن صالح در پیشاپیش پرچم‌های سیاه قرار دارد، با هم برخورد می‌کنند. او و سفیانی در کنار استخر با هم برخورد کرده و جنگ بزرگی رخ می‌دهد که پرچم‌های سیاه پیروز شده و سپاه سفیانی فرار می‌کنند. در این هنگام مردم در طلب مهدی هستند.

* منابع:

ظاهرا این روایت در هیچ‌کدام از کتب ۱۲ قرن اولیه مکتب اهل بیت سلام‌الله‌علیهم وجود نداشته و حتی مرحوم مجلسی نیز ذکری از این روایت ندارد.

اما در بین کتب مکتب خلفا، در کتاب الفتن (ص ۱۹۲) نعیم بن حماد مروزی (قرن ۳) به صورت مسند و در کنز العمال (ج ۱۴، ص ۵۸۸) متقی هندی (قرن ۱۰) به صورت مرسل آمده است.

 در نتیجه منبع اصیل این روایت، کتاب الفتن نعیم بن حماد است.

* بررسی سندی:

رجال موجود در سند این روایت، عموما نزد محدثین و رجالیون مکتب اهل بیت علیهم‌السلام و بلکه بعضی از آن‌ها نزد خود رجالیون مکتب خلفا هم مجهول یا مهمل هستند، لذا سند این روایت از اعتبار لازم برخوردار نیست.

* توضیحات:

این حدیث به هیچ عنوان معتبر نیست، لذا لزومی ندارد، در این‌جا وقت زیادی صرف متن آن بکنیم، اما به بهانه آن چند نکته‌ای را عرض می‌کنم.

۱- اگر کسی بخواهد به این حدیث اعتماد کند، شاید همه مسائل آن واضح باشد، مگر این سؤال که چرا سفیانی در ابتدا سپاه اهل خراسان را به یاری می‌طلبد؟ آیا رفتار و شعارهای آن‌ها به گونه‌ای است که امر را بر سفیانی مشتبه می‌کند؟ اگر برنامه‌ها، شعارها و روش این لشگر به وضوح در راستای اهداف امام عصر علیه‌السلام باشد، آیا چنین شائبه‌ای پیش می‌آمد؟

۲- یکی از دوستانی که در زمینه تاریخ فعالیت می‌کنند، گفتند که اگر به تاریخ قیام ابومسلم و شورش او علیه خلافت بنی‌امیه مراجعه کنیم، می‌بینیم که داعیان بنی‌العباس، خلیفه اموی و سپاه او را به عنوان سفیانی و سپاهش معرفی می‌کردند و سپاه خراسانی‌ها با پرچم‌های سیاه را به عنوان سپاه موعود آل محمد. از قضای روزگار مواردی هم هست که سپاه اموی از مردمانی در خراسان یاری طلبید، اما آن‌ها به سپاه ابومسلم پیوستند و همین سپاهیان نبردی هم در فارس با سپاه خلیفه اموی داشتند که به شکست سپاه خلیفه انجامید، این گزارش‌ها شباهت زیادی با این دست روایات دارد. ایشان قرار شد مستندات خود را هم بفرستند که إن شاء الله به محض دریافت، در یکی از جلسات گزارش آن را خدمتتان تقدیم می‌کنم.

با توجه به آن‌چه عرض شد و نیز آن‌چه در جلسات گذشته گفتم و به خصوص تلاش عباسیان برای مصادره مهدی موعود، تا جایی‌که نام سومین خلیفه آن‌ها هم مهدی بود، بعید نیست این روایت هم از مصادیق روایات جعلی برای تثبیت خلاقت بنی‌العباس باشد. البته ظاهراً این‌ها بعد از تثبیت حکومتشان و اقتداری که پیدا کردند، از دوران خود مهدی عباسی و بعد از آن دوران کوتاه هادی و به خصوص دوران طولانی هارون عباسی دیگر نیازی به شعار های مهدویتی نداشتند.

۳- نکته آخر درباره خراسان است و این‌که محدوده جفرافیایی کجا است. ارتکاز ذهنی بسیاری مردمان ایران و حتی جمعی از طلبه‌ها و تحصیل‌کرده‌های حوزه‌ها و دانشگاه‌های ما، سه استان خراسان فعلی ایران، یعنی خراسان رضوی، شمالی و جنوبی است که البته تا قبل از سال ۱۳۸۳ هجری شمسی یک استان بزرگ بودند. اما نکته در این‌جا است که خراسان از پیش از اسلام تا یکی دو قرن شامل خراسان‌های امروزی ایران، بخش‌هایی از استان سمنان و کشورهای افغانستان و ترکمنستان می‌شده است که ظاهرا ازبکستان و حتی قرقیزستان و بخش‌های کوچک جنوبی قزاقستان را هم شامل می‌شده است. البته در گذشته‌ها، مرزبندی‌های دقیقی وجود نداشته و بسته به شایط سیاسی و اجتماعی این محدوده‌ها بزرگ و کوچک می‌شده. می‌گویند خراسان به معنای سرزمین آفتاب یا سرزمین طلوع آفتاب است که شاید اشاره به شرقی بودن آن در سرزمین‌های فلات ایران باشد. این خراسان بزرگ، چهار قسمت می‌شده که بعد از نفوذ زبان عربی در متون آن عصر، به رُبع  معرفی شده است. رُبع ابرشهر که مرکز آن نیشابور بوده است و تقریبا شامل خراسان‌های فعلی ایران است. رُبع هرات، رُبع بلخ و رُبع مرو که مرکز آن‌ها مشخص است.

علی ای حال! آن‌چه مهم است این‌که وقتی در روایات و گزارش‌های تاریخی، صحبت از خراسان می‌شود، ابتدا معلوم نیست که منظور کدام قسمت از این سرزمین پهناور است، مگر به قرینه‌ای مشخص شود و این‌که ما از همان ابتدا ذهن و تحلیلمان را متمرکز ایران و خراسان آن کنیم، درست نیست.

و صلی الله علی محمد و آل محمد

نمودار درختی مدرس

باز کردن همه | بستن همه