$
* مقدمه دوم درباره روایات معتبر و غیر معتبر:
گاهی اوقات این تصور پیش میآید که وقتی کسی روایتی را غیر معتبر میداند، آن را جعلی به حساب آورده است. برای رفع این سوء برداشت، تقسیمبندی روایات معتبر و غیر معتبر را بررسی میکنیم.
روایات را از جهت اعتبار به پنج دسته اصلی تقسیم میکنیم:
۱- روایات معتبر: روایاتی است که علی القاعده انتساب آن به معصوم قابل قبول است.
۲- روایات جعلی یا محرَّف یا همان تحریف شده: روایاتی است که علی القاعده یا به احتمال قریب به یقین جعلی یا تحریف شده است. طبیعی است که این دسته از روایات، معتبر نیستند.
۳- روایات مظنون به جعل: روایاتی است که احتمال جعلی بودن آنها زیاد است، اما به گونهای نیست که بتوان بر این ادعا اصرار داشت. طبیعی است که این دسته از روایات نیز معتبر نیستند.
۴- روایات مظنون به صحت: روایاتی است که احتمال صحت انتساب آنها به معصومj زیاد است، اما به گونهای نیست که به جرأت بتوان انتساب آنها را به معصومj معتبر دانست. اعتبار این دسته از روایات تابع اعتبار ظنون میباشد و ظنون با توجه به مبنای شیعه حجت نیستند، مگر به دلیلی خاص، موردی استثنا شود که ظاهراً دلیلی بر استثنا کردن این مورد نیست و در نتیجه این دسته نیز عموماً معتبر نیستند.
۵- روایات مشکوک: روایاتی است که صحت یا عدم صحت
انتساب آن به معصوم به گونهای است که نمیتوان یک طرف را بر دیگری ترجیح جدی داد. شیعه بر عدم حجیت شکها نیز اتفاق نظر دارد، لذا این دسته را نیز نمیتوان معتبر دانست.
میبینیم که از پنج دسته فوق، چهار دسته غیر معتبر است، اما فقط یک دسته آنها جعلی یا محرَّف هستند. پس اولاً هر روایت جعلی، غیر معتبر است، اما هر روایت غیر معتبری، جعلی نیست. ثانیاً هیچ کدام از روایات غیر معتبر حجت نیستند و نمیتوان آنها را مبنای علم یا عمل قرار داد.
با این حساب، توجه به چند نکته مهم است.
۱- قرار نیست اگر طریق روایتی معتبر نبود، یا به عبارت دیگر، حدیثی از باب سند ضعیف بود مطالب آن باطل و جعلی یا بیاساس باشد. بلکه کم نیستند احادیث غیر معتبری که مطالب آن به قرینههایی قابل قبول میشود.
۲- وقتی مطلبی در حدیثی که انتسابش به معصومj معتبر نیست، به قرینههای خارجیه تأیید میشود، معمولاً دیگر نیازی به خود روایت غیر معتبر نیست.
۳- باید مراقب باشیم که اگر عباراتی، ولو بسیار زیاد، در روایتی غیر معتبر، به قرینههای خارجیه تأیید شد، دلیل بر این نیست که سایر عبارات آن روایت نیز صحیح و قابل قبول باشد، چرا که نباید فراموش کنیم که بعضی افراد مغرض، برای آنکه یک مطلب غیر معتبر و نادرست را به دیگران بقبولانند، بعید نیست انبوهی از مطالب درست را در کنار آن قرار دهند تا آن مطلب نادرست را در بین انبوه مطالب درست مخفی کنند. در مورد افراد غیر مغرض، اما غیر دقیق هم کمابیش این مطلب وجود دارد و ممکن است، مطالب متعددی را به درستی منتقل کند، اما از آنجایی که دقت لازم را ندارند، در بعضی از آنها و نه همه آنها خلط کنند و مطالبی را به اشتباه منتقل نمایند. خلاصه اینکه وجود دهها و بلکه صدها عبارت مورد تأیید در احادیث غیر معتبر، دلیل بر پذیرش همه آن نیست و باید تک تک مطالب آنها را مورد بررسی قرار داد.
* فهرستی از روایات غیر معتبر در این موضوع و علت غیر معتبر بودن آنها:
در پایان این بحث فهرستی از روایاتی را که مورد تحقیق قرار دادم، ولی به جهت ضعف در سند و تسریع در بیان فضائل آیة الکرسی از بیان آن خودداری کردم، فهرستوار به انضمام دلیل ضعف آن البته به اختصار عرض کرده و باز هم تأکید میکنم که ضعف سندی این روایات نشانه جعلی بودن آنها نیست.
۳۷/۱ (…)- الکافی (ح ۳۴۳۱): محمد بن علی، ابوسمینه در سند حدیث است که از ضعفا است.
۳۸/۲ (۳۰۹ و ۱۴۲۲)- الکافی (ح ۳۵۴۹): هم عمرو بن جمیع در سند حدیث است و هم مرسل است.
این حدیث در ثواب الأعمال (ص ۱۰۴)، تفسیر العیاشی (ج ۱، ص ۲۵) و جامع الأخبار (ص ۴۵) نیز آمده است که همین اشکالات بر آن وارد است.
۳۹/۳ (…)- الکافی (ح ۳۵۶۵): ابوعبدالله، احمد بن محمد السیاری از ضعفا است.
۴۰/۴ (…)- الکافی (۳۴۳۳): مرفوع است.
۴۱/۵ (…)- الکافی (ح ۴۵۵۲): هم سهل بن زیاد در سند حدیث است و هم محمد بن سنان که هر دو از ضعفا هستند.
این حدیث را شیخالطائفه در التهذیب (ج ۱، ح ۹۲۲) نیز روایت کرده است.
۴۲/۶ (…)- الکافی (ح ۵۶۵۴): مرسل است.
شیخ الطائفه همین حدیث را در التهذیب (ج ۳، ص ۴۲۸) از ثقةالاسلام الکلینی روایت کرده است.
۴۳/۷ (…)- الکافی (ح ۱۰۴۵۰): حسین بن احمد المنقری از ضعفا است.
۴۴/۸ (…)- الکافی (ح ۱۲۸۰۱): شاید بتوان علی بن محمد بن سعد و محمد بن سالم بن ابیسلمه را به واسطه توثیق کرد، اما راهی برای توثیق موسی بن عبدالله بن موسی نیست و در حکم مجهول است.
۴۵/۹ (…)- الفقیه (ح ۲۲۵۹): از مرسلات الفقیه است.
۴۶/۱۰ (…)- الفقیه (ح ۳۱۳۴): شیخ صدوق این حدیث را از زرعة از ابوبصیر روایت کرده است. شیخ در المشیخه، طریق خود به زرعة بن محمد را ذکر کرده که معتبر است، اما تصریح کرده که این طریق در صورتی است که زرعه از سماعة بن مهران روایت کرده باشد، لذا طریق شیخ به زرعه در روایت مورد نظر ما معلوم نیست و در حکم مرسل است.
۴۷/۱۱ (…)- الفقیه (ح ۳۷۵۹): شیخ صدوق به صورت مرسل از فردی به نام عمر بن ابراهیم روایت کرده است که هم خودش مجهول است و هم طریق شیخ به او.
۴۸/۱۲ (…)- الفقیه (ح ۵۷۶۲): حماد بن عمرو و انس بن مالک و
پدرش، همه مجهول بوده و طریق شیخ به این دو نیز مملو از مجهول است.
۴۹/۱۳ (…)- ثواب الأعمال (ص ۳۳): در سند این حدیث منظور از سهل بن حسن، سهل بن زیاد است که بر مبنای ما از ضعفا است. محمد علی، ابوسمینه نیز از ضعفا است.
۵۰/۱۴ (…)- عیون أخبار الرضاj (ج ۲، ص ۶۵): شاید بتوان حسن بن عبدالله التمیمی را که مجهول است، به واسطه توثیق کرد، اما راهی برای توثیق پدرش نیست و در حکم مجهول است.
۵۱/۱۵ (…)- الخصال (ح ۲، ص ۳۹۰): ابوعبدالله، زکریا بن محمد المؤمن تضعیف شده است.
۵۲/۱۶ (…)- الخصال (ج ۲، ص ۵۲۳) و معانی الأخبار (ص ۳۳۲): مملو از مجهول است.
۵۳/۱۷ (۹۵۷۶)- الأمالی للصدوق (ص ۵۰۷): ابوجمیله، مفضل بن صالح در سند حدیث است.
شیخ این حدیث را در الفقیه (ح ۲۴۱۹) از اصبغ بن نباته روایت کرده است که قاعدتاً سندش همان است که در الأمالی آورده است.
احمد بن محمد البرقی نیز در المحاسن (ج ۲، ص ۳۵۲) روایت کرده است که به واسطه مفضل بن صالح معتبر نیست.
شبیه این حدیث در تفسیر القمی نیز آمده که حداقل دو اشکال بر آن وارد است، یکی مفضل بن عمر و دیگری اشکالاتی که به خود تفسیر القمی وارد است و در این فرصت آنها را تکرار خواهیم کرد.
۵۴/۱۸ (…)- فضائل شهر رجب (ص ۵۰۴): مملو از مجهول است.
شبیه این حدیث را حاکم حسکانی در کتاب فضائل شهر رجب (ص ۵۰۴) نیز روایت کرده است.
۵۵/۱۹ (…)- التهذیب (ج ۳، ص ۳۱۷): محمد بن موسی بن عیسی الهمدانی از ضعفا و متهم به جعل حدیث است.
این حدیث در جامع الأخبار (ص ۸۱) به صورت مرسل آمده است.
۵۶/۲۰ (…)- التهذیب (ج ۱، ص ۹۰۷): محمد بن سنان که از مشاهیر کذابون است، در سند حدیث است.
این حدیث را شیخ صدوق در علل الشرائع (ج ۱، ص ۳۰۶) از پدرش از سعد بن عبدالله از محمد بن حسین از محمد بن سنان از محمد بن عجلان نیز روایت کرده است.
۵۷/۲۱ (…)- الأمالی للطوسی (ص ۲۹۲): حداقل به واسطه محمد بن سلیمان بن عبدالله الدیلمی و پدرش که هر دو از ضعفا هستند، معتبر نیست.
۵۸/۲۲ (…)- الأمالی للطوسی (ص ۲۷۶): شاید بتوان ابوالحسن، محمد بن احمد بن عبیدالله المنصوری را به واسطه توثیق کرد، اما راهی برای توثیق ابوالسری، سهل بن یعقوب بن اسحاق سراغ ندارم.
شبیه این حدیث را عمادالدین الطبری در کتاب بشارة المصطفی
لشیعة المرتضی (ج ۲، ص ۱۲۹) از فرزند شیخالطائفه از پدرش به همین طریق روایت کرده است.
۵۹/۲۳ (…)- الأمالی للطوسی (ص ۵۳۹): مرسل است.
۶۰/۲۴ (۱۴۲۹)- الأمالی للطوسی (ص ۵۰۹): مملو از مجهول است.
۶۱/۲۵ (…)- المحاسن (ج ۲، ص ۳۶۸): محمد بن علی، ابوسمینه از ضعفا است.
۶۲/۲۶ (…)- کامل الزیارات (ص ۱۸۱): ابن قولویه این حدیث را به صورت مرسل از فردی به نام سالم بن عبدالرحمن روایت کرده است که هم مرسل است و هم سالم بن عبدالرحمن مجهول است. البته ممکن است سالم بن عبدالرحمن الاشل باشد که به واسطه یونس بن عبدالرحمن میشود که علی ای حال تأثیری در عدم اعتبار ندارد.
۶۳/۲۷ (…)- کامل الزیارات (ص ۳۲۲): به واسطه محمد بن سنان که از مشاهیر کذابون است، معتبر نیست.
۶۴/۲۸ (۱۴۲۸)- تفسیر العیاشی (ج ۱، ص ۱۳۶): مرسل است.
۶۵/۲۹ (…)- المزار للمفید (ص ۹۰): سند ندارد و مرسل است.
۶۶/۳۰ ()- المزار للمفید (ص ۱۰۱): سند ندارد و مرسل است.
شیخ الطائفه این حدیث را در التهذیب (ج ۶، ص ۵۶) به عینه از المزار روایت کرده است.
۶۷/۳۱ (…)- الإختصاص (ص ۱۹): مرسل است.
روایات متعددی نیز درباره این آیه شریفه در تفسیر منسوب به
امام عسکریj (4 مورد)، صحیفة الرضاj (1 مورد)، جامع الأخبار (۴ مورد)، تفسیرالعیاشی (۴ مورد)، الجعفریات (۱ مورد)، تحف العقول (۲ مورد)، الهدایة الکبری (۱ مورد)، دعائم الاسلام (۵ مورد)، طب الأئمة (۵ مورد)، المجازات النبویة (۱ مورد)، دلائل الإمامة (۱ مورد) و خصوصاً مصباح المتهجد (۳۷ مورد) وجود دارد که هر چند هر کدام آنها به دلایلی مانند عدم اعتبار انتساب کتاب به صاحب کتاب یا ارسال معتبر نیست، اما عمل به آنها إن شاء الله مفید است. البته این اعداد و ارقامی که عرض کردم، حدودی و حداقلی است که حقیر مشاهده کردهام.
در این فرصت و به عنوان نمونه، مطالبی را که پیش از این درباره تفسیر منسوب به امام عسکریj عرض کرده بودم، مرور میکنیم.
و صلی الله علی محمد و آله