$


همدان و ظهور امام عصر ۲ (قیام مردی از همدان)

$

امروز دومین حدیث درباره همدان را روایت و بررسی می‌کنیم.

* ترجمه روایت:

از امیر مؤمنان سلام‌الله‌علیه روایت شده است که قیامت بر پا نمی‌شود مگر آن که چشم دنیا از حدقه بیرون زند و قرمزی در آسمان ظاهر شود و آن اشک حاملان عرش بر اهل زمین است. در این هنگام گروهی در آن‌ها آشکار می‌شوند که از آن بهره‌ای نبرده‌اند و به فرزندم دعوت می‌کنند در حالی که آن‌ها از فرزندم بری و بیزار هستند. اینان گروهی بی‌نصیب هستند که بر شروران مسلط شده و فتنه‌گر، ستمگر و نابودکننده پادشاهان هستند. در اطراف کوفه آشکار می‌شوند، پیشاپیش ایشان مردی است سیاه رنگ و سیاه دل، بی‌دین، بی‌نصیب، زشت‌کار، بی‌اصل و نسب و بدخو که در دامان مادران نابکار رشد کرده است و از بدترین نسل‌ها است. در سالی که فرزند غایب من ظهور می‌کند، خداوند او را از باران (رحمتش) سیراب نمی‌کند. (فرزندم) صاحب پرچم قرمز و علم سبز است. وای که چه روزی است برای ناامیدان بین انبار و هیت. آن روز نابودی اکراد و خودپسندان و خرابی کاخ فراعنه و مسکن ستمگران و مأوای والیان ظلم و ام البلاد و هم‌ردیف ننگ است. ای عمرو بن سعد به خدای علی سوگند که این شهر، بغداد است. لعنت خدا بر آن گروهی از بنی امیه و بنی‌العباس که پاکان از فرزندان مرا می‌کشند و آن‌چه را از ذمه بر آن‌ها است مراقبت نمی‌کنند و در آن‌چه با آن‌ها به حریم من می‌کنند، از خدا نمی‌ترسند. همانا برای بنی‌العباس روز بسیار سختی است که هم‌چون زن باردار فریاد برآرند. وای بر پیروان فرزندان عباس از جنگی که بین نهاوند و دینور است. این نبرد تهی دستان از شیعه علی است. پیشاپیش ایشان مردی از همدان است که نامش، نام پیامبر است. دارای خلقت معتدل، اخلاق نیکو، خوش رنگ (خوش‌چهره) که در صدایش هیبت است و مژگانش انبوه و گردنش استوار، میانه مویش باز، دندان‌های پیشینش با فاصله، بر اسبش مانند ماه شب چهارده که در تاریکی می‌درخشد حرکت می‌کند. گروهش بهترین گروه هستند که به دین پناه برده‌اند و به خدا تقرب جسته‌اند و برای خدا متدین می‌باشند. آنان پهلوانانی از عرب هستند که خود را به آن نبرد سخت و شکست‌دهنده دشمنان می‌رسانند و آن روز برای دشمن روز مصیبت و بیچارگی است.

* منابع:

این روایت را محدث قرن چهارم امامیه، محمد بن ابراهیم النعمانی در کتاب الغیبه (ص ۱۴۷) خود ذکر کرده است و دیگران همه از او روایت کرده‌اند، لذا منبع اصیل ما همان الغیبة مرحوم نعمانی است.

* بررسی سندی:

با توجه به متن ابتدای سند و با عنایت به سند احادیث قبل، معلوم می‌شود این حدیث را محمد بن ابراهیم النعمانی از ابن عقده از احمد بن محمد الدینوری از علی بن حسن الکوفی از عمیره دختر اوس از جدش حصین بن عبدالرحمن که مرحوم مجلسی خضر بن عبدالرحمن نوشته است، از پدرش از عمرو بن سعد از امیر مؤمنان روایت کرده است.

در سند این روایت محمد بن ابراهیم و ابن عقده، از ثقات درجه یک هستند و احمد بن محمد الدینوری و علی بن حسن الکوفی از ثقات درجه دو هستند. اما سایر رجال سند، یا مجهول هستند یا مهمل. لذا این انتساب این روایت به امیر مؤمنان سلام‌الله‌علیه معتبر نیست.

نکته‌ای را هم درباره عمرو بن سعد عرض کنم که معلوم نیست آن‌گونه که علامه مجلسی گفته، عمرو بن سعد بن ابی‌وقاص است یا کس دیگری مانند عمرو بن سعد بن معاذ.

* توضیحات:

با این‌که این حدیث هم معتبر نیستف ولی طبق معمول این جلسات، به بهانه آن چند نکته‌ای را عرض کنم.

۱- انبار، شهری است در غرب فرات که در حال حاضر تقریبا در قسمت مرکزی کشور عراق قرار دارد و سابقه آن به زمان ساسانیان بر می‌گردد که پیروز شاپور نام داشته و آبادانی و اهمیت آن مربوط دوره به شاپور اول ساسانی که آن را محل انبار اسلحه و آذوقه سپاه خود قرار داده و ظاهرا علت مشهور شدنش به انبار نیز از همین باب بوده است. مطلبی در تاریخ بیهقی خوانده بودم که نشان می‌داد رسم الخط عربی اولیه که پیش از اسلام هم وجود داشته را فردی از اهل انبار ابداع کرده بود، ولی نَه منبع مبیهقی را به یاد دارم و نَه اعتبار آن را می‌دانم.

۲- هیت هم منطقه‌ای نزدیک شهر انبار است که الآن هم شهری به همین نام وجود دارد.

۳- بغداد پایتخت فعلی عراق است که سابقه باستانی آن به زمان ساسانیان بر می‌گردد. البته در آن عصر محل مهمی نبوده است و در اصل باید سابقه اصلی آن را به زمان بنی‌العباس برگرداند. بنی‌العباس ابتدا شهر انبار را محل حکومت خود قرار دادند، تا این‌که منصورر دوانیقی، دومین خلیفه عباسی، با مشورت خالد برمکی که ایرانی‌تبار بود، تصمیم گرفت شهری عظیم و مجلل در محل بغداد تأسیس کند و پایتخت خود قرار دهد. می‌گویند بغداد را سه ساله ساختند. شکوه اصلی و افسانه‌ای بغداد به زمان هارون الرشید بر می‌گردد که قرن‌ها باقی ماند. بغداد ریشه در زبان سامی دارد. «بغ» به معنای «خدای بزرگ» است و «بغداد» به معنای آن چیزی است که خدای بزرگ عطا کرده است.

۴- نهاوند هم نام منطقه‌ای است نام آن مکررا در نوشته‌های پیش از اسلام و دوره اسلامی آمده و منطقه‌ای در دامنه‌های جنوبی البرز و جنوب شرقی استان همدان فعلی است.

۵- دینور هم منطقه‌ای باستانی است که در استان کرمانشاه قرار دارد.

۶- با توجه به مناطقی که در این روایت آمده است، قاعدتاً منظو از همدان، همدان ایران است چرا که اتفاقات بیان شده در این روایت بین نهاوند و دینور اتفاق می‌افتد که از توابع همدان هستند.

۷- ما که حداقل به جهت سند به این روایت اعتماد نداریم، اما اگر کسی بخواهد به آن اعتماد کند، قاعدتاً باید بپذیرد که منظور از اکراد، گروه خاصی از ایشان هستند، چرا که رد کردن کلیت گروه، نژاد و قومی خاص با آموزه‌های قطعی اسلامی در تضاد است.

۸- «أم البلاد» ظاهرا کنایه از اهمیت و آبادانی و مرکزی است. یعنی شهرهای آباد هم خراب و نابود می‌شوند.

۹- معلوم نیست که منظور از هم‌نامی با پیامبر در این روایت، نام «محمد» است یا سایر نام‌های ایشان ولی معمولا همان «محمد» است.

۱۰- برخی گفته‌اند که پرچم قرمز و پرچم سبز کنایه از پرچم فعلی ایران است که باید گفت اگر چنین بود، اولا باید اشاره‌ای هم به رنگ سفید می‌شدف در حالی که چنین نیست. ثانیا باید این دو پرچم یکی باشند، در حالی که در روایت آمده است پرچم سفید و علم سبز که ظاهرا نشانه از متفاوت و مستقل بودن هر کدام از این دو پرچم است.

۱۱- برخی تصور کرده‌اند که مطالب بیان شده، صفات حضرت ولی عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف است در حالی که از ظاهر روایت کاملا واضح است که این‌ها صفات مرد همدانی است و امام عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف، نه همدانی (به فتح میم) و نه همدانی (به سکون میم) هستند.

۱۲- در پایان یادآوری این نکته مهم است که به جهت ضعف سند، این حدیث را نمی‌توان مبنا قرار داد.

و صلی الله علی محمد و آل محمد

 

 

نمودار درختی مدرس

باز کردن همه | بستن همه