$
* معنای اتم و اکمل ذکر الله چیست؟ (۲)
۲۱/۲۱ (…)- الأمالی للمفید (ص ۳۱۷): حدثنا الشیخ الجلیل المفید، ابوعبدالله، محمد بن محمد بن نعمان اطال الله بقائه قال حدثنا الشریف الصالح، ابومحمد، الحسن بن حمزة العلویe قال حدثنا أحمد بن عبدالله قال حدثنا أحمد بن أبیعبدالله البرقی عن أبیه یعقوب بن یزید عن ابن أبیعمیر عن هشام بن سالم عَنْ أبیعُبَیْدَةَ الْحَذّاءِ عَنْ أبیعَبْدِاللهِ، جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍc قالَ: «قالَ: «أ لا أُخْبِرُکَ بِأشَدِّ ما افْتَرَضَ اللهُ عَلَی خَلْقِهِ؟ إنْصافُ النّاسِ مِنْ أنْفُسِهِمْ وَ مُؤاساةُ الْإخْوانِ فی اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ ذِکْرُ اللهِ عَلَی کُلِ حالٍ. فَإنْ عَرَضَتْ لَهُ طاعَةٌ لِلّهِ، عَمِلَ بِها وَ إنْ عَرَضَتْ لَهُ مَعْصیَةٌ لَهُ، تَرَکَها.»
* ترجمه:
ابوعبیده الحذاء از ابوعبدالله، جعفر بن محمدc روایت کرد: «فرمودند: «آیا تو را به شدیدترین آنچه الله بر خلقش واجب فرموده، خبر کنم؟ انصاف مردم نسبت به خودشان و همیاری برادران به خاطر الله عز و جل و ذکر الله در همه حال. پس اگر اطاعتی برای الله برای او عرضه شد، به آن عمل کند و اگر مصیتی برای او عرضه شد، آن را ترک نماید.»»
* بررسی سند:
این حدیث را شیخ مفید از حسن بن حمزة بن علی العلوی از احمد بن عبدالله بن احمد، از جد مادریش احمد بن محمد بن خالد از پدرش از یعقوب بن یزید از ابن ابیعمیر از هشام بن سالم از ابوعبیده الحذاء روایت کرده است که همه این افراد از ثقات شیعه هستند و انتساب حدیث به امامj معتبر است.
این حدیث را شیخ الطائفه در الأمالی (ص ۸۸) از استادش، شیخ مفید، با همین سند روایت کرده است.
* شرح:
– این حدیث شبیه همان حدیث قبل است، با این تفاوت که امامj تصریح میفرمایند که هنگام شناخت طاعت و معصیت، باید طاعتها را انجام و معاصی را ترک کند.
– میبینیم که در این حدیث و حدیث قبل و احادیثی که متعاقباً روایت خواهیم کرد، ذکر واقعی الله تعالی، در انجام طاعات و ترک معاصی یا به عبارت دیگر در مرحله اول انجام واجبات و ترک محرمات و بعد از آن تلاش در انجام مستحبات و ترک مکروهات است و نه تنها بیان اذکار و ادعیه و مانند آنها. البته بارها عرض کردم که این اذکار و ادعیه، اهمیت خود را دارد و نباید آن را انکار کرد، اما آنچه مهمتر است آنکه نباید به آنها اکتفا کرد، و این اذکار و ادعیه زمانی ارزش دارند که منجر به اطاعت الله تعالی شود.
* معنای اتم و اکمل ذکر الله چیست؟ (۳)
۲۲/۲۲ (…)- معانی الأخبار (ص ۱۹۲): حدثنا محمد بن موسی بن المتوکل قال حدثنا عبدالله بن جعفر الحمیری عن أحمد بن محمد عن الحسن بن محبوب عن أبیأسامة زید الشحام قال: «قالَ أبوعَبْدِاللهِj: «ما ابْتُلیَ الْمُؤْمِنُ بِشَیْءٍ أشَدَّ عَلَیْهِ مِنْ خِصالٍ ثَلاثٍ یُحْرَمُها.» قیلَ: «وَ ما هیَ؟» قالَ: «الْمُؤاساةُ فی ذاتِ یَدِهِ وَ الْإنْصافُ مِنْ نَفْسِهِ وَ ذِکْرُ اللهِ کَثیراً. أما إنّی لا أقولُ لَکُمْ: «سُبْحانَ اللهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لا إلَهَ إلّا اللهُ وَ اللهُ أکْبَرُ» وَ لَکِنْ ذِکْرُ اللهِ عِنْدَ ما أحَلَّ لَهُ وَ عِنْدَ ما حَرَّمَ عَلَیْهِ.»»
* ترجمه:
ابوعبدالله (امام صادق)j فرمودند: «مؤمن به چیزی شدیدتر از این خصلتهای سهگانه که از آن محروم شود، گرفتار نیاید.» عرض شد: «و آنها چیستند؟» فرمودند: «همیاری در آنچه در اختیار دارد و رعایت انصاف (دیگران) نسبت به خویش و ذکر کثیر الله. بدانید که به شما نمیگویم (ذکر کثیر): «سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر» است، بلکه (ذکر کثیر) یاد الله است نزد آنچه بر او حلال شده و نزد آنچه بر او حرام گشته است.»
* بررسی سند:
این حدیث را شیخ صدوق از محمد بن موسی بن متوکل از عبدالله بن جعفر الحمیری از احمد بن محمد بن عیسی از حسن بن محبوب از زید الشحام روایت کرده است که همه این افراد از اجلای ثقات ما بوده و حدیث بلاخلاف معتبر است.
این حدیث را شیخ در الخصال (ج ۱، ص ۱۲۸) با همین سند و شبیه آن را ثقةالاسلام الکلینی در الکافی (ح ۱۹۵۵) از علی بن ابراهیم از پدرش از ابن محبوب از زید الشحام نیز آوردهاند.
* شرح:
– با توجه به فرمایش امامj معلوم میشود که اگر فردی در آنچه دارد، برادران خویش را یاری نکرد یا نسبت به خویشتن انصاف رعایت نکرد یا از ذکر کثیر الله غافل بود، به آن اندازهای که مورد نظر ائمهb و در نتیجه مورد نظر الله تعالی است، ایمان ندارد و باید سعی کند که با کسب این ویژگیها بر ایمان خویش بیفزاید.
– در اینجا برای چندمین بار تأکید میکنم که پیش از این روایاتی را عرض کردیم که بعضی از مصادیق ذکر کثیر را بیان کرده بود. اما نکته مهم آنکه اینگونه اذکار در صورتی کارایی تمام و کمال خود را دارد که هم با اعتقاد درونی باشد که طبیعتاً بروز بیرونی هم پیدا میکند و هم همانگونه که در این روایت دستور داده شده است، باید سعی شود در همه احوال زندگی باشد.
– المواساة فی ذات یده، یعنی همیاری دیگران نسبت به آن چه در توان فرد است.
– با توجه به روایات بعد، خواهیم دید که منظور از الانصاف من نفسه این است که فرد به خاطر منافع خودش، نسبت به دیگران بیانصافی نکند.
– در این روایت، امامj ذکر سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله را از مصادیق ذکر الله میدانند، اما تصریح میفرمایند که گفتن این ذکر، معنای اتم و اکمل ذکر الله تعالی نیست، بلکه همانطور که عرض شد، باید یاد الله تعالی در همه شؤون زندگی مد نظر باشد.
– چند روایت بعدی در توضیح و تکمیل این مطلب عرض خواهد شد.
و صلی الله علی محمد و آله