$


کیستی ذوالقرنین - جلسه ۳۶ (تفسیر آیات ۸۳ تا ۹۹ سوره کهف)

$

جلسات قبل به معرفی کتاب‌های تاریخی و شبه‌تاریخی یونانیان پرداختیم که درباره کورش بزرگ هخامنشی مطلب داشتند و بعد در ادامه چند نوشته رومی را در حدود سال میلام مسیحj مرور کردیم و در نهایت هم گزارشی از تاریخ‌های بعد از هجرت نبوی ارائه کردم که درباره کورش چه نوشته‌اند.

در ضمن این مطالب، تا حدودی دیدیم که باورهای مورخ‌های این سرزمین در قرون اولیه بعد از هجری، با آن‌چه باستان‌شناسان می‌گویند، فرق‌های دارد. یا باورهای مردمان بومی آن عصر نتدست بوده، یا آن‌چه باستان‌شناسان امروزی می‌گویند. بنده که فعلا سخن باستان‌شناسان را پذیرفته‌ام، مگر بعدها معلوم شود اشتباه بوده است.

از این‌ها که بگذریم، حالا نوبت به عهدین می‌رسد که ببینیم درباره کورش چه دارند.

* نقلیات کتب عهد عتیق درباره کورش بزرگ

در کتب مختلف عهد عتیق نام کورش حداقل ۲۳ بار در کتاب دوم تواریخ ایام، کتاب عزرا، کتاب یشعیا و کتاب دانیال نقل شده است که همه این‌ها را مرور می‌کنیم. مطالب بنده برگرفته از ترجمه کتاب مقدس است که به همت انجمن پخش کتب مقدسه در میان ملل به چاپ رسیده است.

البته در آیات دیگری هم درباره قیام مادها که ظاهراً منظور همان هخامنشیان هستند و سقوط بابل مطالب متعددی دارد که در صورت لزوم، هر کدام را به مقتضای خود، در جای خود بررسی خواهیم کرد. ذکر این نکته لازم است که ظاهراً یهود و بسیاری از مورخین، سلسله هخامنشیان را در ادامه پادشاهی ماد می‌دانستند و به همین جهت بعضا آن‌ها و پادشاهی آن‌ها را با این نام می‌نامیدند و نَه هخامنشی.

اما قبل از آن‌که خلاصه این مطالب عرض شود، تذکر این نکته بسیار مهم است که شاید مطالب مندرج در عهد عتیق برای یهود و نصاری معتبر و قابل استناد باشد، اما حداقل برای مسلمانان که قائل به تحریف کتب عهد عتیق یعنی تورات و کتب انبیای بنی‌اسرائیل و نیز عهد جدید یعنی اناجیل اربعه و نامه‌های حواریون می باشند، قابل اعتنا و استناد نمی‌باشد مگر به قرینه‌ای معتبر، قابل توجه شود.

بنده در ابتدا خلاصه مطلب را عرض می‌کنم و بعد هم اصل مطلب را ترجمه رسمی نقل می‌کنم که خودتان هم تطبیق دهید.

۱- کتاب دوم تواریخ ایام باب ۳۶، آیه ۱۱ تا ۲۳:

در این آیات آمده است که پادشاه یهود از مسیر حق و پرستش او منحرف شده، نسبت به نبوکدنصر خیانت کرد و یهودیان نیز نسبت به رسولان الهی اهانت کرده، کلام ایشان را به استهزا گرفتند، در نتیجه یهوه بر ایشان غضب کرده و حکومت او را به دست این پادشاه بابلی سرنگون نمود که موجب خواری یهود و ویرانی معابد اورشلیم شد. نبوکدنصر بزرگان یهود را به بابل برد تا این‌که یهوه، کورش را برانگیخت و حکومت بازماندگان نبوکدنصر را از بین برد و ضمن بازگرداندن یهود به اورشلیم، معابد آن‌جا را آباد کرد.

و اما متن این آیات:

(۱۱) صدقیا بیست و یک ساله بود که پادشاه شد و یازده سال در اورشلیم سلطنت نمود (۱۲) و در نظر یهوه خدای خود شرارت ورزیده در حضور ارمیای نبی که از زبان خداوند به او سخن گفت تواضع ننمود (۱۳) و نیز بر نبوکدنصر پادشاه که او را به خدا قسم داده بود، عاصی شد و گردن خود را قوی و دل خویش را سخت ساخته به سوی یهوه خدای اسرائیل بازگشت ننمود (۱۴) و تمامی رؤسای کهنه و قوم، خیانت بسیاری موافق همه رجاسات امت‌ها ورزیدند و خانه خداوند را که آن را در اورشلیم تقدیس نموده بود، نجس ساختند (۱۵) و یهوه، خدای پدر ایشان به دست رسولان خویش نزد ایشان فرستاد بلکه صبح زود برخاسته ایشان را ارسال نمود زیرا که بر قوم خود و بر مسکن خویش شفقت نمود (۱۶) اما ایشان رسولان خدا را اهانت نمودند و کلام او راخوار شمرده، انبیایش را استهزا نمودند چنان‌که غضب خداوند بر قوم او افروخته شد به حدی که علاجی نبود (۱۷) پس پادشاه کلدانیان را که جوانان ایشان را در خانه مقدس ایشان به شمشیر کشت و بر جوانان و دوشیزگان و پیران و ریش‌سفیدان ترحم ننمود، بر ایشان آورد و همه را به‌دست او تسلیم کرد (۱۸) و او سایر ظروف خانه خدا را از بزرگ و کوچک و خزانه‌های خانه خداوند و گنج‌های پادشاه و سرورانش را تمام به بابل برد (۱۹) و خانه خدا را سوزانیدند و حصار اورشلیم را منهدم ساختند و همه قصرهایش را به آتش سوزانیدند و جمیع آلات نفیسه آن‌ها را ضایع کردند (۲۰) و بقیه السیف را به بابل به اسیری برد که ایشان تازمان سلطنت پادشاهان فارس او را و پسرانش رابنده بودند (۲۱) تا کلام خداوند به زبان ارمیا کامل شود و زمین از سبت‌های خود تمتع برد، زیرا درتمامی ایامی که ویران ماند، آرامی یافت تا هفتاد سال سپری شد (۲۲) و در سال اول کورش پادشاه فارس تا کلام خداوند به زبان ارمیا کامل شود ،خداوند روح کورش، پادشاه فارس را برانگیخت تا درتمامی ممالک خود فرمانی نافذ کرد و آن را نیز مرقوم داشت و گفت (۲۳) کورش پادشاه فارس، چنین می‌فرماید یهوه خدای آسمان‌ها، تمامی ممالک زمین را به من داده است و او مرا امر فرموده که خانه‌ای برای وی در اورشلیم که در یهودا است بنا نمایم پس کیست از شما از تمامی قوم او یهوه خدایش همراهش باشد و برود

۲- کتاب عزرا باب ۱، آیه ۱ تا ۱۱:

در این آیات آمده است که یهوه روح کورش را برانگیخت و تمامی ممالک خود را تحت امر او درآورد و کورش نیز ضمن آزادی یهود، به آبادانی اورشلیم دستور داد و خزانه‌هایی را که به بابل منتقل شده بود، به اورشلیم بازگرداند.

اینک متن این آیات:

(۱) و در سال اول کورش پادشاه فارس تا کلام خداوند به زبان ارمیا کامل شود خداوند روح کورش پادشاه فارس را برانگیخت تا در تمامی ممالک خود فرمانی نافذ کرد و آن را نیز مرقوم داشت و گفت (۲) کورش پادشاه فارس چنین می‌فرماید یهوه خدای آسمان‌ها جمیع ممالک زمین را به من داده و مرا امر فرموده است که خانه‌ای برای وی در اورشلیم که در یهودا است بنا نمایم (۳) پس کیست از شما از تمامی قوم او که خدایش با وی باشد او به اورشلیم که دریهودا است برود و خانه یهوه را که خدای اسرائیل و خدای حقیقی است در اورشلیم بنا نماید (۴) و هر ‌که باقی مانده باشد در هر مکانی از مکان‌هایی که در آن‌ها غریب می‌باشد اهل آن مکان او را به نقره و طلا و اموال و چهارپایان علاوه بر هدایای تبرعی به جهت خانه خدا که دراورشلیم است اعانت نمایند (۵) پس رؤسای آبای یهودا و بنیامین و کاهنان و لاویان با همه کسانی که خدا روح ایشان را برانگیزانیده بود برخاسته روانه شدند تا خانه خداوند را که در اورشلیم است بنا نمایند (۶) و جمیع همسایگان ایشان را به آلات نقره وطلا و اموال و چهارپایان و تحفه‌ها علاوه بر همه هدایای تبرعی اعانت کردند (۷) و کورش پادشاه ظروف خانه خداوند را که نبوکدنصر آن‌ها را از اورشلیم آورده و در خانه خدایان خود گذاشته بود بیرون آورد (۸) و کورش پادشاه فارس آن‌ها را از دست متردات خزانه‌دار خود بیرون آورده به شیشبصر رئیس یهودیان شمرد (۹) و عدد آن‌ها این است سی طاس طلا و هزار طاس نقره و بیست ونه کارد (۱۰) و سی جام طلا و چهارصد و ده جام نقره از قسم دوم و هزار ظرف دیگر (۱۱) تمامی ظروف طلا و نقره پنج‌هزار و چهارصد بود و شیشبصر همه آن‌ها را با اسیرانی که از بابل به اورشلیم می‌رفتند برد.

۳- کتاب عزرا، باب ۳، آیه ۱ تا ۷:

در این آیات به بخشی از ماجرای آبادانی اورشلیم اشاره شده است و آن‌که این‌ها به فرمان کورش بوده است.

حال متن آیات:

(۱) و چون ماه هفتم رسید بنی‌اسرائیل درشهرهای خود مقیم بودند و تمامی قوم مثل یک مرد در اورشلیم جمع شدند (۲) و یشوع بن یوصاداق و برادرانش که کاهنان بودند و زروبابل بن شالتیئیل با برادران خود برخاستند و مذبح خدای اسرائیل را بر پا کردند تا قربانی‌های سوختنی برحسب آن‌چه در تورات موسی مرد خدا مکتوب است بر آن بگذرانند (۳) پس مذبح را برجایش بر پا کردند زیرا که به سبب قوم زمین ترس بر ایشان مستولی می‌بود و قربانی‌های سوختنی برای خداوند یعنی قربانی‌های سوختنی صبح و شام را بر آن گذرانیدند (۴) و عید خیمه‌ها را به نحوی که مکتوب است نگاه داشتند و قربانی‌های سوختنی روز به روز معتاد هر روز را در روزش برحسب رسم و قانون گذرانیدند (۵) و بعد از آن قربانی‌های سوختنی دائمی را در غره‌های ماه و در همه مواسم مقدس خداوند و برای هر کس که هدایای تبرعی به جهت خداوند می‌آورد می‌گذرانیدند (۶) از روز اول ماه هفتم حینی که بنیاد هیکل خداوند هنوز نهاده نشده بود به گذرانیدن قربانی‌های سوختنی برای خداوند شروع کردند (۷) و به حجاران و نجاران نقره دادند و به اهل صیدون و صور، ماکولات و مشروبات و روغن (دادند) تا چوب سرو آزاد از لبنان از دریا به یافا برحسب امری که کورش پادشاه فارس به ایشان داده بود بیاورند.

۴- کتاب عزرا باب ۴، آیه ۱ تا ۶:

در این آیات آمده است که دشمنان یهود برای کمک در ساخت اورشلیم که به دستور کورش انجام می‌شد، نزد بزرگان یهود آمدند اما ایشان کمک آن‌ها رد کرده و در نتیجه با عدم همراهی و حتی کارشکنی آن‌ها مواجه شدند که در نتیجه ساخت اورشلیم تا زمان داریوش هم ناقص ماند و نهایتا در زمان اخشورش که ظاهراً باید همان خشایارشا باشد، یهود به او شکایت بردند.

اما متن آیات:

(۱) و چون دشمنان یهودا و بنیامین شنیدند که اسیران هیکل یهوه خدای اسرائیل را بنا می‌کنند (۲) آن گاه نزد زروبابل و رؤسای آبا آمده به ایشان گفتند که ما همراه شما بنا خواهیم کرد زیرا که ما مثل شما از زمان اسرحدون پادشاه آشور که ما را به این جا آورد خدای شما را می‌طلبیم و برای او قربانی می‌گذرانیم (۳) اما زروبابل و یشوع و سایر رؤسای آبای اسرائیل به ایشان گفتند شما را با ما در بنا کردن خانه خدای ما کاری نیست بلکه ما تنها آن را برای یهوه خدای اسرائیل چنان که کورش پادشاه سلطان فارس به ما امر فرموده است آن را بنا خواهیم نمود (۴) آن گاه اهل زمین دست‌های قوم یهودا را سست کردند و ایشان را در بنا نمودن به تنگ می‌آوردند (۵) و به ضد ایشان مدبران اجیر ساختند که در تمام ایام کورش پادشاه فارس تا سلطنت داریوش پادشاه فارس قصد ایشان را باطل ساختند (۶) وچون اخشورش پادشاه شد در ابتدای سلطنتش بر ساکنان یهودا و اورشلیم شکایت نوشتند.

۵- کتاب عزرا باب ۵، آیه ۸ تا ۱۷:

این آیات در بیان نامه یهود به پادشاه فارس و یادآوری مسائل گذشته است و این‌که ساخت معبد در اورشلیم به دستور کورش بوده است و در نهایت از پادشاه فارس می‌خواهند که این موضوع را در خزانه شاهی جستجو کرده و صحت ادعای ایشان را بررسی نماید.

حال متن این آیات:

(۸) بر پادشاه معلوم باد که ما به بلاد یهودیان به خانه خدای عظیم رفتیم و آن را از سنگ‌های بزرگ بنا می‌کنند و چوب‌ها در دیوارش می‌گذارند و این کار در دست ایشان به تعجیل معمول و به انجام رسانیده می‌شود (۹) آن‌گاه ازمشایخ ایشان پرسیده چنین به ایشان گفتیم کیست که شما را امر فرموده است که این خانه ر ابنا کنید و دیوارهایش را برپا نمایید (۱۰) و نیز نام‌های ایشان را از ایشان پرسیدیم تا تو را اعلام نماییم و نام‌های کسانی که رؤسای ایشانند نوشته‌ایم (۱۱) و ایشان در جواب ما چنین گفتند که ما بندگان خدای آسمان و زمین هستیم و خانه‌ای را تعمیر می‌نماییم که چندین سال قبل از این بناشده و پادشاه بزرگ اسرائیل آن را ساخته و به انجام رسانیده بود (۱۲) لیکن بعد از آن پدران ما خشم خدای آسمان را به هیجان آوردند پس او ایشان را به‌دست نبوکدنصر کلدانی پادشاه بابل تسلیم نمود که این خانه را خراب کرد و قوم را به بابل به اسیری برد (۱۳) اما در سال اول کورش پادشاه بابل همین کورش پادشاه امر فرمود که این خانه خدا را بنا نمایند (۱۴) و نیز ظروف طلا و نقره خانه خدا که نبوکدنصر آن‌ها را از هیکل اورشلیم گرفته و به هیکل بابل آورده بود کورش پادشاه آن‌ها را از هیکل بابل بیرون آورد و به شیشبصر نامی که او را والی ساخته بود تسلیم نمود (۱۵) و او را گفت که این ظروف را برداشته برو و آن‌ها را به هیکلی که در اورشلیم است ببر و خانه خدا در جایش بنا کرده شود (۱۶) آن‌گاه این شیشبصر آمد و بنیاد خانه خدا را که در اورشلیم است نهاد و از آن زمان تا به حال بنا می‌شود و هنوز تمام نشده است (۱۷) پس الان اگر پادشاه مصلحت داند در خزانه پادشاه که در بابل است تفحص کنند که آیا چنین است یا نه که فرمانی از کورش پادشاه صادر شده بود که این خانه خدا در اورشلیم بنا شود و پادشاه مرضی خود را در این امر نزد ما بفرستد.

۶- کتاب عزرا باب ۶، آیه ۱ تا ۱۵:

     در این آیات آمده است که داریوش، پادشاه فارس دستور به تفحص در خزانه شاهی بابل می‌دهد و با پیدا شدن سندی که در شهر احمتا از سرزمین ماد‌ها است، صحت ادعای ایشان ثابت می‌شود که حتی قرار بوده از خزانه شاهی در ساخت اورشلیم کمک شود که داریوش نیز در راستای دستور کورش، دستور همراهی بلادرنگ در ساخت معبد اورشلیم را صادر می‌کند که از جمله آن صرف خراج بین‌النهرین برای این کار است. ضمن آن داریوش متخلفین از این دستور را به اعدام محکوم می‌کند و در ازای این کار از یهود می‌خواهد که برای طول عمر خود و فرزندانش دعا کنند که در نهایت ساخت معبد در سوم ماه آزار ششمین سال سلطنت داریوش به انجام می‌رسد.

اینک متن آیات:

(۱) آنگاه داریوش پادشاه فرمان داد تا در کتاب‌خانه بابل که خزانه‌ها در آن موضوع بود تفحص کردند (۲) و در قصر احمتا که در ولایت مادیان است طوماری یافت شد و تذکره‌ای درآن بدین مضمون مکتوب بود (۳) در سال اول کورش پادشاه همین کورش پادشاه درباره خانه خدا در اورشلیم فرمان داد که آن خانه‌ای که قربانی‌ها در آن می‌گذرانیدند بنا شود و بنیادش تعمیر گردد و باندیش شصت ذراع و عرضش شصت ذراع باشد (۴) با سه صف سنگ‌های بزرگ و یک صف چوب نو و خرجش از خانه پادشاه داده شود (۵) و نیز ظروف طلا و نقره خانه خدا را که نبوکدنصر آن‌ها را از هیکل اورشلیم گرفته به بابل آورده بود پس بدهند و آن‌ها را به جای خود در هیکل اورشلیم باز برند و آن‌ها را در خانه خدا بگذارند (۶) پس حال ای تتنای والی ماورای نهر و شتربوزنای و رفقای شما و افرسکیانی که به آن طرف نهر می‌باشید از آنجا دور شوید (۷) و به کار این خانه خدا متعرض نباشید اما حاکم یهود و مشایخ یهودیان این خانه خدا را در جایش بنا نمایند (۸) و فرمانی نیز از من صادر شده است که شما با این مشایخ یهود به جهت بنا نمودن این خانه خدا چگونه رفتار نمایید از مال خاص پادشاه یعنی از مالیات ماورای نهر خرج به این مردمان بلا تاخیر داده شود تا معطل نباشند (۹) و مایحتاج ایشان را از گاوان و قوچ‌ها و بره‌ها به جهت قربانی‌های سوختنی برای خدای آسمان وگندم و نمک و شراب و روغن برحسب قول کاهنانی که در اورشلیم هستند روز به روز به ایشان بی‌کم و زیاد داده شود (۱۰) تا آن‌که هدایای خوشبو برای خدای آسمان بگذرانند و به جهت عمر پادشاه و پسرانش دعا نمایند (۱۱) و دیگرفرمانی از من صادر شد که هرکس که این حکم را تبدیل نماید از خانه او تیری گرفته شود و او برآن آویخته و مصلوب گردد و خانه او به سبب این عمل مزبله بشود (۱۲) و آن خدا که نام خود را درآنجا ساکن گردانیده است هر پادشاه یا قوم را که دست خود را برای تبدیل این امر و خرابی این خانه خدا که در اورشلیم است دراز نماید هلاک سازد من داریوش این حکم را صادر فرمودم پس این عمل بلا تاخیر کرده شود (۱۳) آن‌گاه تتنای والی ماورای نهر و شتربوزنای و رفقای ایشان بر وفق فرمانی که داریوش پادشاه فرستاده بود بلاتاخیر عمل نمودند (۱۴) و مشایخ یهود به بنا نمودن مشغول شدند و بر حسب نبوت حجی نبی و زکریا ابن عدو کار را پیش بردند و بر حسب حکم خدای اسرائیل و فرمان کورش و داریوش و ارتحشستا پادشاهان فارس آن را بنا نموده به انجام رسانیدند (۱۵) و این خانه در روز سوم ماه اذار در سال ششم داریوش پادشاه تمام شد.

۷- کتاب یشعیا باب ۴۴، آیه ۲۴ تا ۲۸:

در این آیات یهوه خطاب به یعقوب درباره آباد شدن اورشلیم پیش‌بینی کرده و در آیه آخر کورش را شبان خود که ظاهراً نشان از سرپرستی مردم و مأمور خواست او می‌باشد، معرفی می‌کند.

حال به آیات توجه فرمایید:

(۲۴) خداوند که ولی تو است و تو را از رحم سرشته است چنین می‌گوید من یهوه هستم و همه چیز را ساختم آسمان‌ها را به تنهایی گسترانیدم و زمین را پهن کردم و با من که بود (۲۵) آن که آیات کاذبان را باطل می‌سازد و جادوگران را احمق می‌گرداند و حکیمان را به عقب بر می‌گرداند و علم ایشان را به جهالت تبدیل می‌کند (۲۶) که سخنان بندگان خود را بر قرار می‌دارد و مشورت رسولان خویش را به انجام می‌رساند که درباره اورشلیم می‌گوید معمور خواهد شد و درباره شهرهای یهودا که بنا خواهد شد و خرابی‌های آن را بر پا خواهم داشت (۲۷) آن‌که به لجه می‌گوید که خشک شو و نهرهایت را خشک خواهم ساخت (۲۸) و درباره کورش می‌گوید که او شبان من است و تمامی مسرت مرا به اتمام خواهد رسانید و درباره اورشلیم می‌گوید بنا خواهد شد و درباره هیکل که بنیاد تو نهاده خواهد گشت.

۸- کتاب یشعیا باب ۴۵، آیه ۱ تا ۸ و ۱۳ و ۱۴:

در این آیات که در ادامه آیات قبل است، یهوه، کورش را مسیح خویش یعنی کسی که متبرک شده است، می‌نامد و موفقیت‌های او را در مغلوب ساختن امت‌ها و فتح سرزمین‌ها به واسطه توفیقات خود می‌داند. از ظاهر بعضی از این آیات چنین بر می‌آید که حداقل هنگام آغاز کار کورش، او یا موحد نبوده یا یهوه را مطابق اعتقادات یهود به رسمیت نمی‌شناخته و به او اعتقادی نداشته است. در بخشی دیگر از آیات تصریح شده است که یهوه کورش را به عدالت برانگیخته، کارهای او را رو به راه کرده و او نیز بدون توقع دنیوی، اورشلیم را خواهد ساخت و یهود را آزاد خواهد کرد.

و اما خود این آیات:

خداوند به مسیح خویش یعنی به کورش که دست راست او را گرفتم تا به حضور وی امت‌ها را مغلوب سازم و کمرهای پادشاهان را بگشایم تا درها را به حضور وی مفتوح نمایم و دروازه‌ها دیگر بسته نشود چنین می‌گوید (۲) که من پیش روی تو خواهم خرامید وجای‌های ناهموار را هموار خواهم ساخت ودرهای برنجین را شکسته پشت بندهای آهنین را خواهم برید (۳) و گنج‌های ظلمت و خزاین مخفی را به تو خواهم بخشید تا بدانی که من یهوه که تو را به اسمت خوانده‌ام خدای اسرائیل می‌باشم (۴) به‌خاطر بنده خود یعقوب و برگزیده خویش اسرائیل هنگامی که مرا نشناختی تو را به اسمت خواندم و ملقب ساختم (۵) من یهوه هستم ودیگری نیست و غیر از من خدایی نی. من کمر تو را بستم هنگامی که مرا نشناختی (۶) تا از مشرق آفتاب و مغرب آن بدانند که سوای من احدی نیست من یهوه هستم و دیگری نی (۷) پدیدآورنده نور و آفریننده ظلمت صانع سلامتی وآفریننده بدی من یهوه صانع همه این چیزها هستم (۸) … (۱۳) من او را به عدالت برانگیختم و تمامی راه‌هایش را راست خواهم ساخت شهر مرا بنا کرده اسیرانم را آزاد خواهد نمود اما نه برای قیمت و نه برای هدیه یهوه صبایوت این را می‌گوید (۱۴) خداوند چنین می‌گوید حاصل مصر و تجارت حبش و اهل سبا که مردان بلند قد می‌باشند نزد تو عبور نموده از آن تو خواهندبود و تابع تو شده در زنجیرها خواهند آمد و پیش تو خم شده و نزد تو التماس نموده خواهندگفت البته خدا در تو است و دیگری نیست و خدایی نی.

فعلا تا همین‌جا را داشته باشید تا جلسه بعد، مطلب را ادامه دهیم.

و صلی الله علی محمد و آله

نمودار درختی مدرس

باز کردن همه | بستن همه