$
* آیا همه مشایخ و شاگردان جعفر بن بشیر ثقه هستند؟
جعفر بن بشیر البجلی الکوفی که به الخراز، الوشاء و فقحة العلم هم معروف است. فقحة العلم را با کمی تسامح میتوان به بازکننده علم یا شکوفا کننده علم معنا کرد.
مرحوم نجاشی و شیخ طوسی او را توثیق کرده و به جلالت قدرش تصریح کردهاند و اختلافی در او نیست.
وی از امام صادقj روایت کرده است و ظاهراً تا زمان امام رضاj را نیز درک کرده، اما از ائمه بعد از امام صادقj روایتی بیواسطه ندارد.
مرحوم نجاشی در کتاب الفهرست (ش ۳۰۴) ضمن تجلیل از مقام او مینویسد که روی عن الثقات و رووا عنه، یعنی او از راویان ثقه نقل حدیث میکرد و راویان ثقه نیز از او نقل حدیث میکنند.
با توجه به مطلب مرحوم نجاشی، بعضی پذیرفتهاند که هر کس او از آنها روایت کرده، از ثقات بودهاند و این در حالی است که صالح بن حکم را خود نجاشی تضعیف کرده است.
سایر افراد از مشایخ او که مورد خدشه قرار گرفتهاند، تضعیفشان به دلایل زیر قابل قبول نیست:
۱- برخی ضمن تضعیف، توثیق نیز شدهاند.
۲- برخی تنها در رجال ابن الغضائری تضعیف شدهاند که درباره رجال موجود و انتسابش به ابن الغضائری مفصلاً بحث کردیم و دیدیم که کتاب موجود کلاً معتبر نیست.
۳- برخی مجهول یا مهمل هستند و میدانیم که مجهول یا مهمل بودن، ناقض اینگونه قاعدهها نیست.
هر چند کلام مرحوم نجاشی درباره نقل او از ثقات، تصریح در حصر ندارد، اما به نظر حقیر نشان میدهد که قاعده او چنین بوده و شاید صالح بن حکم را هم ثقه میدانسته، اما از آن جایی ضعف صالح بن حکم برای ما معلوم است، نمیتوانیم ضعف او را نادیده بگیریم.
حالا اگر بپذیریم که منظور مرحوم نجاشی این بوده که همه کسانی که از او روایت کردهاند، از منظر نجاشی ثقه بودهاند، یک استثنا دارد و آن ابوسمینة، محمد بن علی الکوفی است که جزء ضعفا است. البته بهتر است بگوییم ابوسمینه ادعا کرده است که از او روایت شنیده و این در حالی است که به سخن ابوسمینه و این ادعایش نمیتوان اعتماد کرد.
سایرینی که از او روایت کردهاند یا از ثقات هستند، یا مورد اختلاف یا مجهول و مهمل که هیچ کدام این موارد اخیر، نقض قاعده نمیکند و احتمالاً ادعای مرحوم نجاشی به جهت کثرت راویان ثقهای بوده است که قبل یا بعد از جعفر بن بشیر قرار داشتهاند.
اما مطلب دیگری هم هست که یکی از آقایان در کلاس اشاره کردند که شاید منظور مرحوم نجاشی این بوده ثقات به او اعتماد میکردهاند. این مطلب هم خالی از وجه نیست و هر چند بسیاری از بزرگان مطلب اول را گرفتهاند، اما حقیر نتوانستم مطلب اول را قطعی بدانم، لذا از این مورد عدول کرده و عرض میکنم که نمیتوان کسی را به واسطه آنکه از او روایت کرده، توثیق کرد.
* جمعبندی نهایی:
با توجه به مطلب مرحوم نجاشی و تنها استثنایی که داشت، هر آنکه از جعفر بن بشیر روایت کند است، البته ثقه درجه ۲، اما هر که از او روایت کرد را نمیتوان به واسطه او توثیق کرد.
اهمیت این قاعده در تعیین تکلیف روات مجهول و مهملی است که بیواسطه، قبل یا بعد از جعفر بن بشیر قرار دارند که با قاعده فوق، توثیق میشوند.
* آیا همه مشایخ و شاگردان محمد بن اسماعیل الزعفرانی ثقه هستند؟
ابوعبدالله، محمد بن اسماعیل بن میمون الزعفرانی از جمله افرادی است که مرحوم نجاشی در کتاب الفهرست (ش ۹۳۳) مینویسد که اصحاب امام صادقj را ملاقات کرده است و در ضمن توثیق او همان مطلبی را میآورد که درباره جعفر بن بشیر گفت.
با توجه به مطلب مرحوم نجاشی، آنچه درباره جعفر بن بشیر مطرح شده، درباره او نیز گفتهاند.
ظاهراً درباره او نیز همان چیزی را باید گفت که درباره جعفر بن بشیر عرض شد، با این تفاوت که روایاتی که از او موجود است، فقط از حماد بن عیسی الجهنی روایت کرده است و علی بن حسن بن علی بن فضال از او روایت کرده است.
حماد بن عیسی، فردی امامی، ثقه و جلیلالقدر است که جزء اصحاب اجماع نیز میباشد و علی بن حسن بن فضال هر چند در مذهبش اختلاف شده، اما در وثاقتش اختلافی نیست.
* جمعبندی نهایی:
همان است که درباره جعفر بن بشیر گفته شد، با ین تفاوت که ظاهرا این توثیق کاربرد عملی ندارد.
و صلی الله علی محمد و آل محمد