$


تفسیر فاتحة الکتاب - جلسه ۳۵

$

** ذکر الحمد لله رب العالمین به هنگام یادآوری مصیبت‌ها:

۴۵/۵ (۷۱۵)- الکافی (۴۶۶۰): علی بن إبراهیم عن أبیه عن ابن أبی‌عمیر عن داود بن رزین عَنْ أبی‌عَبْدِاللهِj قالَ: «مَنْ ذَکَرَ مُصیبَتَهُ وَ لَوْ بَعْدَ حینٍ، فَقالَ: «إنّا لِلّهِ وَ إنّا إلَیْهِ راجِعونَ وَ الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ، اللّهُمَّ! آجِرْنی عَلَی مُصیبَتی وَ أخْلِفْ عَلَیَّ أفْضَلَ مِنْها»، کانَ لَهُ مِنَ الْأجْرِ مِثْلُ ما کانَ عِنْدَ أوَّلِ صَدْمَةٍ.»

* ترجمه:

ابوعبدالله (امام صادق)j فرمودند: «کسی که مصیبتش را یاد کند، اگر چه بعد از زمانی باشد و بگوید: «انا لله و انا الیه راجعون و الحمد لله رب العالمین، پروردگارا! مرا بر مصیبتم پاداش ده و برتر از آن را بر من جای‌گزین کن»، برای او از پاداش همان اندازه باشد که نزد ابتدای صدمه بود.»

* بررسی سند:

همه رجال سند این روایت از اجلای ثقات می‌باشند و در نتیجه انتساب حدیث به امامj معتبر است.

* شرح:

– یکی از مهم‌ترین مسائلی که در فرهنگ توحیدی وجود دارد، این‌که نه تنها در خوشی و احساس نعمت بلکه در مصائب نیز باید سپاس‌گزار الله تعالی باشد، چرا که بسیاری از مصائب عین نعمت است و انسان نمی‌داند که در این زمینه ذیل آیه «فَإنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرَی» مطالبی را عرض خواهیم کرد و طبیعتاً انسان باید شکرگزار نعمت‌ها باشد ولو در قالب عسر و مصیبت باشد.

– بعضی دیگر از مصائب نیز ثمره خطاکاری خود انسان است که با شکر گزاری الله تعالی و یادآوری این‌که همه امور از جمله خود انسان به سوی او باز می‌گردد، امید است، این مصائب مرتفع شود و حتی اگر مرتفع نشود، این‌که دل انسان محکم می‌شود، خود ارزشمند است و نتایج عملی خوبی دارد که امروزه روان‌شناسان در مورد آن نظریه پردازی‌ها می‌کنند که بسیار جالب است.

** سیره نبوی درباره ذکر الحمد لله رب العالمین:

۴۶/۶ (…)- الکافی (ح ۳۲۱۶): علی بن إبراهیم عن أبیه عن ابن أبی‌عمیر عن أبی‌الحسن الأنباری عن أبی‌عَبْدِاللهِj قالَ: «کانَ رَسولُ اللهِp یحْمَدُ اللهَ فی کلِّ یوْمٍ ثَلاثَمِائَةِ مَرَّةٍ وَ سِتّینَ مَرَّةً عَدَدَ عُروقِ الْجَسَدِ، یقولُ: «الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِ الْعالَمینَ، کثیراً عَلَی کلِّ حالٍ.»

* ترجمه:

ابوعبدالله (امام صادق)j فرمودند: «رسول اللهp در هر روزی، سیصد و شصت بار، به عدد رگ‌های (ریشه‌ها یا اصل‌های) بدن، الله را حمد کرده، می‌فرمودند: «(مطلق) ستایش بسیار، بر هر حالی، از آن الله، پروردار جهان‌ها است.»»

* بررسی سند:

همه رجال سند این روایت، از ثقات می‌باشند، مگر ابوالحسن الانباری که او هم به واسطه ابن ابی‌عمیر توثیق می‌شود، لذا انتساب این حدیث به امامj معتبر است.

* شرح:

– همان‌گونه که پیش از این هم اشاره شد، چنان‌چه فردی بخواهد با کم‌ترین الفاظ، بهترین ستایش را برای حضرت باری‌تعالی داشته باشد، ذکر الحمد لله رب العالمین است که در این حدیث تکرار سیصد و بار روزانه آن از سیره نبوی بیان شده است.

– به نظر می‌رسد عدد سیصد و شصت در این روایت، عدد واقعی است. حال اگر فرض کنیم منظور از عرق، همان رگ متعارف بین ما است، این‌که چرا از میلیون‌ها رگ ریز و درشت و اصلی و فرعی که در بدن انسان وجود دارد، به سیصد و شصت تای آن اشاره شده است، بر حقیر معلوم نیست، جز این‌که بگویم بعید نیست از منظر علم حضرات مصومینb که بر مبنای ما، علمشان منشعب از الهام الهی است، رگ‌های اصلی بدن، سیصد و شصت است.

این را هم اضافه کنم که طبق پرس و جوهای اخیری که داشته‌ام، علم تجربی در این مورد سکوت کرده است، چرا که هنوز شناخت کاملی از تعداد و اثرات همه عروق بدن ندارد که بخواهیم این روایت را به کمک علم پزشکی یا فیزیولوژی بررسی کنیم، لذا یا باید هم‌چنان صبر کنیم تا این علوم به مرتبه‌ای که مورد نظر است، برسند یا این‌که با توجه به دیدگاه خاص ما شیعیان، منتظر بمانیم تا به کسی دست‌رسی پیدا کنیم که مستقیم یا غیر مستقیم، علم خود را از سرچشمه وحل و علم الهی گرفته باشد.

** روایتی در تکمیل روایت قبل:

۴۷/۷ (…)- الکافی (ح ۳۲۱۷): علی بن إبراهیم عن أبیه و حمید بن زیاد عن الحسن بن محمد جمیعا عن أحمد بن الحسن المیثمی عن یعقوب بن شعیب قال: «سَمِعْتُ أباعَبْدِاللهِj یَقولُ: «قالَ رَسولُ اللهِp: «إنَّ فی ابْنِ آدَمَ ثَلاثَمِائَةٍ وَ سِتّینَ عِرْقاً، مِنْها مِائَةٌ وَ ثَمانونَ مُتَحَرِّکةٌ وَ مِنْها مِائَةٌ وَ ثَمانونَ ساکنَةٌ. فَلَوْ سَکنَ الْمُتَحَرِّک، لَمْ ینَمْ وَ لَوْ تَحَرَّک السّاکنُ، لَمْ ینَمْ.» وَ کانَ رَسولُ اللهِp إذا أصْبَحَ قالَ: «الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِ الْعالَمینَ کثیراً عَلَی کلِّ حالٍ»، ثَلاثَمِائَةٍ وَ سِتّینَ مَرَّةً وَ إذا أمْسَی قالَ مِثْلَ ذَلِک.»»

* ترجمه:

یعقوب بن شعیب روایت کرد: «شنیدم ابوعبدالله (امام صادق)j می‌فرمودند: «رسول اللهp فرمودند: «به یقین در فرزند آدم، سیصد و شصت رگ (ریشه و اصل) است، از آن صد و هشتاد تا متحرک است و از آن صد و هشتاد تا ساکن. پس اگر متحرک ساکن شود، خوابش نبرد و اگر ساکن به حرکت در آید، (باز هم) خوابش نبرد.» و رسول اللهp هنگامی که صبح می‌کرد، سیصد و شصت بار می‌فرمود: «(مطلق) ستایش بسیار، بر هر حالی، از آن الله، پروردگار جهان‌ها است.» و هنگامی که شب می‌کرد، مانند آن را می‌فرمود.»»

* بررسی سند:

ثقةالاسلام الکلینی، این حدیث را به دو طریق روایت کرده است:

۱- علی بن ابراهیم از پدرش از احمد بن حسن المیثمی از یعقوب بن شعیب.

۲- حمید بن زیاد از حسن بن محمد بن سماعة از احمد بن حسن المیثمی از یعقوب بن شعیب.

رجال هر دو طریق این روایت از ثقات هستند و در نتیجه انتساب این فرمایش به امام صادقj معتبر است. فقط این نکته را عرض کنم که احمد بن حسن بن اسماعیل از نوادگان میثم تمار است و به همین جهت به المیثمی نام برده می‌شود.

شبیه این حدیث را شیخ صدوق در علل الشرائع (ج ۲، ص ۳۵۳) از پدش از سعد بن عبدالله از یعقوب بن یزید از محمد بن حسن المیثمی از یعقوب بن شعیب روایت کرده است که بعید نیست، منظور از محمد بن حسن المیثمی، همان احمد بن حسن المیثمی است که در استنساخ اشتباه شده است، لذا همه رجال این سند نیز از ثقات هستند. البته اگر کسی اصرار داشته باشد که محمد بن حسن المیثمی با احمد بن حسن المیثمی تفاوت دارد، باز هم فرقی ندارد، چرا که نفر اول نیز از ثقات است.

* شرح:

– این روایت در اصل بیان کامل‌تری از روایت قبل است.

– در این روایت سیره نبوی این‌گونه بیان می‌شود که ایشان در دو نوبت ذکر مذکور را، سیصد و شصت بار تکرار می‌کردند و این مشکلی با روایت قبل ندارد، چرا که در روایت قبل ابوالحسن الانباری که با واسطه توثیق شده بود، کلیت روایت را بیان کرده بود، در حالی که در این روایت که تماماً به واسطه ثقات به ما رسیده است، کامل آن بیان شده است.

– در این روایت نیز نمی‌دانم که منظور از عرق، همان رگ متعارف بین ما است، یا چیز دیگری اما هر چه هست، تعادل بدن بر آن استوار است. حال اگر منظور، همان رگ باشد که توضیحش را پیش از این عرض کردم. علی ای حال مشخصه خاص این عروق آن است که تغییر در کارکرد آن‌ها، خواب را از چشم فرد می‌رباید که این کنایه از بهم ریختن جدی اوضاع انسان است.

و صلی الله علی محمد و آله

نمودار درختی مدرس

باز کردن همه | بستن همه