$


رجال و درایه - جلسه ۵۳

$

* فرقه زیدیه:

زید فرزند امام زین‌العابدینj است که قیام کرد و توسط هشام بن عبدالملک به شهادت رسید. شیخ الطائفه در الرجال (ش ۲۵۶۵) شهادت او را در چهل و دو سالگی و در سال ۱۲۱ هجری یعنی حدود هفت سال پس از آغاز امامت، امام صادقj می‌داند.

روایات بسیاری درباره او هست که بعضی در مدح او و بعضی در ذم او است. بعضی قیامش را تأیید می‌کند و بعضی رد می‌کند. دو روایت معتبر هست که امام صادقj از این‌که مؤمن طاق پاسخ زید را داده و در قیام او شرکت نکرده‌اند، خشنود شدند. خبر معتبر دیگری هست (الکشی، ح ۴۲۰) که گزارش از شرب نبیذ او دارد، اما به خود حدیث نمی‌توان اعتماد کرد. در ضمن نبیذ بر نوشیدنی حلالی نیز اطلاق می‌شده ولی با توجه به متن روایت ظاهرا در این‌جا از نوع حرامش است.

روایاتی نیز در تأیید شدید او هست که بعضا علاوه بر خود او قیامش را نیز تأیید می‌کند، اما همگی از باب سند ضعیف هستند. البته روایت معتبری هم هست که امامj خانواده شهدای زید را مورد حمایت مالی قرار دادند که به نظر حقیر با توجه به مطالب گذشته دلیل بر تأیید کار او نیست. روایت معتبری نیز هست که نشان از اعتقاد او به امام باقرj دارد، اما امامت امام صادقj را حداقل در زمانی که قیام کرد، نپذیرفته بود و ظاهرا خود را قائم آل محمد می‌دانسته است. در روایت معتبر دیگری آمده است که امام صادقj فرمودند: «خدا عمویم زید را رحمت کند، حتی یک ساعت نتوانست از روی قرآن عمل کند». این سخن را به دو معنا می‌توان برداشت کرد. یکی آن‌که او در طول عمرش یا قیامش، چنین نکرد و دوم آن‌که او قصد داشت در صورت پیروزی به دستور قرآن عمل کند، اما فرصت نیافت. بعضی به واسطه اظهار ترحم امامj، معنای دوم را پذیرفته‌اند که به نظر حقیر هم گزینه بهتر همین است، اما این دلیل بر نیت خیر او است و نه اقدام درست او. در روایتی دیگر او، امام صادقj را امام خود در حلال و حرام دین معرفی می‌کند که آن نیز معتبر نیست. تذکر این نکته نیز لازم است که بعضی از روایات در ذم زید ضعف سند دارند. در معانی الأخبار (ص ۳۲۹) نیز روایت معتبری هست که امام صادق می‌فرمایند که در کار بین او و ایشان دخالت نشود و در ادامه می‌فرمایند که مرگ همه ما همراه با سعادت است، اگر چه به اندازه دوشیدن شیر باشد که ظاهرا کنایه از اندک بودن آن است که متن جالب و مهمی دارد.

در روایتی دیگر او، امام صادقj را امام خود در حلال و حرام دین معرفی می‌کند که آن نیز معتبر نیست.

تذکر این نکته نیز لازم است که بعضی از روایات در ذم زید ضعف سند دارند.

مجموعه احادیثی را که روایت کردم، در رجال کشی (ش ۲۴۸، ۳۲۸، ۳۲۹، ۴۱۹، ۴۲۰، ۴۲۹، ۴۴۲، ۵۰۵، ۶۲۲، ۶۵۶، ۶۶۶، ۶۶۸، ۷۰۶ و ۷۸۸) موجود است.

مشهور اصحاب ما از باب گزارش‌های تاریخی او را فردی عابد و زاهد دانسته‌اند که خودش و قیامش مورد تأیید ائمهb بوده است. در قیامش به شهادت رسید و با توجه به همین گزارش‌ها، زیدیه پس از او به وجود آمد و خود در پیدایش این مذهب نقشی نداشت.

زیدیه، امامت امام باقر را منکر شده و امامت برادر ایشان، زید را پذیرفتند و معتقدند که هر فاطمی شجاع و سخاوتمندی که بر علیه ظلم قیام کند، واجب الاطاعه است و این ویژگی‌ها در زید وجود داشت.

پس از زید فرزندانش، یحیی، محمد و ابرهیم قیام کردند که اولی به دست امیر جوزجان در خراسان، دومی به دست عیسی بن ماهان در مدینه و سومی به دستور منصور، خلیفه عباسی در بصره به شهادت رسیدند.

همان‌طور که عرض کردم، خود زید ادعای امامت نکرده است و در روایتی برادرش امام باقر را امام خود در حلال و حرام می‌دانسته است.

در مورد فرزندانش نیز حداقل محمد بن زید، مؤسس این فرقه نبوده است چرا طبق روایت معتبر مرحوم صدوق در عیون اخبارالرضاj (ج ۱، ص ۲۸)، امام کاظمj، او را به اتفاق جمعی دیگر از سادات، شاهد به امامت امام رضاj، پس از خودشان گرفته و او نیز قبول کرده است که با توجه به تشکیل فرقه زیدیه در اواخر ایام امامت امام صادقj، محمد بن زید از این اتهام مبری می‌شود.

نقل‌های تاریخی هست که یحیی را نیز تبرئه می‌کند و مبین آن است که پدر خود را امام نمی‌دانسته است. ظاهراً ابرهیم نیز مؤسس این فرقه نبوده‌اند بلکه گروه‌های سه‌گانه آن، هر کدام مؤسسی داشته که در زیر خواهد آمد.

این فرقه حداقل بر سه دسته بودند که مهم‌ترین آن‌ها جارودیه است. این دسته‌ها عبارتند از:

۱- جارودیه: مؤسس آن، زیاد بن منذر معروف به ابوالجارود است که از اصحاب امام باقرj بوده که پس از قیام زید و شهادت او، این فرقه را تأسیس کرده است. او روایات زیادی از امام باقر و امام صادقc دارد.

۲- سلیمانیه: مؤسس آن را فردی به نام سلیمان بن جریر دانسته‌اند. عقائد این گروه شباهت زیادی به عقائد اهل سنت دارد. این گروه امر خلافت را شورایی می‌دانستند که حتی با قرارداد دو مؤمن تحقق می‌یابد و با وجود افضل، امامت فاضل بلامانع است. آن‌ها امیرالمؤمنینj را امام به حق پس از حضرت رسول اللهp می‌داند و می‌گویند خلافت خلفای سه‌گانه اشتباه بود، اما چون اشتباه در اجتهاد بود، موجب فسق نمی‌شود. البته عثمان را به جهت کارهایش کافر می‌دانند.

۳- فرقه صالحیه و بتریه: مؤسس فرقه اول، حسن بن صالح بن حی و مؤسس فرقه دوم شخصی به نام کثیرالنوا بوده است. این دو گروه ظاهراً از جهت اعتقادی، تفاوتی با هم نداشته‌اند و فرق اصلی آن‌ها با گروه سلیمانیه در این بوده است که در عثمان توقف کرده‌اند. مرحوم کشی بتریه را پیروان کثیر النواء، حسن بن صالح بن حی، سالم بن ابی‌حفصه، حکم بن عتیبه، سلمه بن کهیل و ابوالمقدام ثابت الحداد می‌داند.

برخی نیز دسته‌های دیگری به فرق‌های زیدیه اضافه کرده‌اند، مانند مشبیه، خلفیه، یعقوبیه و نعیمیه.

در گذشته فرقه زیدیه در شمال ایران، گسترش فراوانی داشته، اما اینک محل تمرکز آن‌ها عموماً در یمن است. اینان از نظر اعتقادی، اعتقاداتی مانند جارودیه دارند و ظاهراً نشانی از سایر فرق زیدیه نیست.

ادامه بماند برای جلسه آینده إن شاء الله.

و صلی الله علی محمد و آله

نمودار درختی مدرس

باز کردن همه | بستن همه