* متن روایت: مرحوم ثقة الاسلام کلینی (ح ۱۹/۱۹) از علی بن ابراهیم از پدرش از یحیی بن مبارک از عبدالله بن جبلة از اسحاق بن عمار روایت کرده است که به امام صادق علیهالسلام عرض کردم:
جُعِلْتُ فِداكَ! إِنَ لی جاراً كَثيرَ الصَّلاةِ، كَثيرَ الصَّدَقَةِ، كَثيرَ الْحَجِّ، لا بَأسَ بِهِ..
قالَ: فَقالَ عليهالسلام: «يا إِسْحاقُ، كَيْفَ عَقْلُهُ؟»
قالَ: قُلْتُ لَهُ: «جُعِلْتُ فِداكَ! لَيْسَ لَهُ عَقْلٌ.»
قالَ: فَقالَ: «لا يَرْتَفِعُ بِذلِكَ مِنْهُ».
* ترجمه: اسحاق بن عمار الصیرفی گفت که به امام صادق علیهالسلام عرض کردم: «فدایت شوم!همسایهای دارم که بسیار نماز میخواند و بسیار صدقه میدهد و بسیار حج میگذارد که اشکالی به او نمیبینم.» امام علیهالسلام فرمودند: «ای اسحاق! تعقلش چگونه است؟» عرض کردم: «فدایت شود! تعقل (درستی) ندارد.» فرمودند: «این (کارها) درجهاش را بالا نمیبرد.»
* بررسی سند: یحیی بن مبارک به واسطه توثیق میشود و سایر روات این روایت همه از ثقاتاند، لذا حدیث معتبر است و میتوان به آن استناد کرد.
* توضیحات: این حدیث نیز مانند احادیث مشابه خود که در شمارههای گذشته هم یک مورد آن را بررسی کردیم، تصریح دارد که نماز خواندن بسیار، صدقه دادن زیاد، انجام مکرر حج و سایر عبادات و اعمال خوب وقتی ارزش دارد که بر اساس تعقل باشد و الا ارزش ویژهای برای فرد در پی ندارد.
در اینگونه روایات و نیز در آیات بسیار میبینیم که اصل و اساس هر چیزی بر عقل و تعقل بنا نهاده شده است و اگر این ریشه و اساس خراب باشد، حتی اگر بنایی زیبا و مجلل بنا نهاده شده باشد، در نظر خداوند متعال ارزشی ندارد.
از جمله مواردی که تعقل در آن جایگاه مهمی دارد، تقلید از بزرگان و اجلای دینی است. بدین صورت که اگر اینگونه تقلیدها از روی تعقل باشد، کار پسندیدهای است اما اگر از روی تعقل نباشد، کورکورانه بوده و طبیعتا خارج از شأن انسانیت است.
به عنوان مثال بنا به نظر عموم حکما، اگر کسی دلایل سخنی را دانست و فهمید که آنچه تصور میکرده نادرست بوده اما این نتیجه موافق طبعش نبود، اگر به صرف اینکه بعضی از بزرگان موافق نظر او را گفتهاند، از تحقیق و پذیرش آنچه درست به نظرش میرسد، سر باز زند، به میزان تعصبی که به خرج داده است، از دایره عقل و تعقل خارج شده و نه تنها به دامنه تقلید غیر شرعی وارد شده بلکه شاید از مصادیق این فرمایش الله تعالی باشد که در ضمن آیه ۳۱ سوره توبه میفرماید:
«اتَّخذُواْ أَحْبَارَهُمْ وَ رُهْبَنَهُمْ أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللَّهِ . . .»
آنها دانشمندان و باتقوایان خود را به جاى الله به پروردگاری گرفتند . . .