$
* دلیل اول: طریقیت بین عقلا
بعضی بر این باورند که شهرت، خصوصاً در فتوا طریقیت بین عقلاً دارد. یعنی هر چند اطلاق ندارد، اما دلیل لبی که بر حجیت خبر واحد قائم شده، همه اماراتی را که مفید ظن است، شامل میشود که از جمله آن شهرت روایی، فتوایی و عملی است.
در پاسخ باید عرض کرد که این فرمایش حداقل به سه دلیل قابل قبول نیست:
۱- مخالفت جمعی کثیری از فحول و اجلای فقها با آنکه نمیتوان منکر عقل آنها شد.
۲- مصادیق متعدد در اشتباه بودن مشهورات که هر کس در تاریخ گذشتگان و حتی زندگی خودش مرور کند، با تعداد قابل ملاحظهای از آنها برخورد میکند.
۳- شهرت خصوصاً علمی و فتوایی در دورههای مختلف فقه شیعه متفاوت بوده است. با این حساب کدام شهرت، حجت بوده است؟ و کسانی که با آن مخالفت کرده و ذره ذره موجب شهرت فتوایی دیگر شدهاند، آیا خلاف واقع عمل کردهاند؟ در زمان اخباریون قرن دهم و یازدهم که فتوای مشهور قاطع که بعضاً مستند به روایت بود و بعضاً صرفاً شهرت فتوایی بود، بر مخالفت با کاربرد علم اصول بود. آیا استاد کل و تابعین ایشان خلاف عملکرده و خلافی را مشهور کرده و ما هم از همان خلاف پیروی میکنیم؟
خلاصه آنکه این معتبر نیست و به قول مرحوم آخوند خرط القتادة سادهتر از اثبات این موضوع است.
قتاده بوتهای است که خارهای محکمی دارد و خرط القتاده کنایه از تراشیدن این خارها با دست و بر خلاف جهت است.
***
* دلیل دوم: اولویت قطعیه
برخی نیز بر این عقیدهاند از آنجا که ملاک حجیت خبر واحد ظن، بلکه اطمینان و وثوق حاصله از آن است، به طریق اولویت، این ملاک در انواع شهرت و به خصوص در شهرت فتوایی وجود دارد. یعنی ظنی که از انواع شهرت و به خصوص شهرت فتوایی حاصل میشود، بیشتر از ظن حاصله از خبر واحد است.
در پاسخ باید عرض شود:
۱- از نظر ما و بسیاری از اصولیون مانند صاحب کفایه، خبر واحد فینفسه حجت است، یعنی بر حجیت خبر واحد معتبر، دلیل خاص از آیه و روایت و عقل داریم.
۲- در ضمن در صورتی میتوان اولویت را قطعیه دانست که همه اجزا و مراحلش قطعی باشد و این سؤال مهمی است که آیا این اولویت قطعیهای که ادعا شده است در همه اجزا و مراحل قطعی است؟
در پاسخ باید عرض کرد که حداقل در دو مورد، بر آن اشکال وارد است:
۱- همانگونه که گفته شد، از نظر جمعی از فقها، خبر واحد فینفسه حجت است در حالی که از شهرت مظنه حاصل میشود که در این حالت بحث اولویت اصلاً موضوعیت پیدا نمیکند.
۲- مثالهای نقض متعددی بر حجیت شهرت وجود دارد که نمیتوان آن را به طور مطلق حجت دانست و مواردی را که ما نمیپسندیم، استثنا کنیم، بلکه باید بر خلاف آن بود، یعنی شهرت را به طور کل حجت ندانست مگر آنکه به دلیلی خاص، موردی از آن استثنا شده و شهرت در آن حجت شود.
شیخ اعظم در فرائد الأصول (ج ۱، ص ۱۰۵) در رابطه با این دلیل میفرمایند: «و هذا خیال ضعیف تخیله بعض فی بعض رسائله» و مرحوم آخوند در کفایه (ص ۲۹۲) مینویسند: «توهم دلالة حجیة خبر الواحد علیه بالفحوی».
***