$
جلسات گذشته، بعد از روایات مربوط به تهران، روایات مبوط به رِی را شروع کردیم و امروز آخرین حدیث این قسمت را روایت و بررسی میکنیم، تا از جلسات آینده، به منطقهای دیگر از ایران بپردازیم. إنشاءالله.
اما روایت این جلسه؛
* ترجمه روایت:
روایت شده است: مردی چهارشانه، گندمگون و صورتش کوسه است، به نام شعیب بن صالح، از اهالی ری که تحت پوشش بنیتمیم است، خروج میکند. چهار هزار نفر که لباسهایشان سفید و پرچمهایشان سیاه است، او را همراهی میکنند. او مقدمه ظهور مهدی عجلاللهتعالیفرجهالشریف است و کسی را ملاقات نمیکند مگر آنکه او را میکشد.
* منابع:
این حدیث را قدیمیترین منبعی که روایت کرده است و به دست ما رسیده است، نُعیم بن حماد المروزی که از محدثین قرن سوم در کتاب الفتن (ص ۱۸۸) است و سایرین با ذکر منبع یا بدون آن، قاعدتاً از ایشان روایت کردهاند. مثلاً سید بن طاووس در قرن هفتم در کتاب التشریف بالمنن فی التعریف بالفتن (ص ۱۱۹) که به الملاحم و الفتن مشهور شده است، از نعیم بن حماد روایت میکند.
نعیم بن حماد، از محدثین مکتب خلفا است و شاید به همین جهت باشد که بیشتر محدثین ما و از جمله مرحوم علامه مجلسی، به این حدیث و این کتاب اعتماد نکرده و آن را ذکر نکردهاند.
* بررسی سندی:
نعیم بن حماد این حدیث را از عبدالله بن اسماعیل البصری از پدرش از فردی به نام حسن روایت میکند.
حتی اگر نعیم بن حماد را هم ثقه بدانیم، دو نکته بر سند این حدیث هست.
۱- عبدالله بن اسماعیل البصری و پدرش، هر دو مجهول هستند.
۲- معلوم نیست که حسن موجود در سند این حدیث کیست. دیدم بعضی گفتهاند که شاید امام مجتبی علیهالسلام باشد و بعضی گفتهاند که شاید حسن البصری باشد. علی ای حال! با توجه به وضعیت موجود، در حکم مجهول است.
هر کدام از این دو نکته، به تنهایی سند حدیث را غیر معتبر میکند.
* توضیحات:
۱- خروج شخصی به نام شعیب بن صالح یا صالح بن شعیب که معلوم نیست آیا اسم او است یا کنیه و . . . در روایات متعددی آمده است، به گونهای که بعضی از محققین فرمودهاند که اگر متواتر نباشد، حداقل در حد استفاضه هست و این در حالی است که این روایات نَه تنها قطعاً شرایط تواتر را ندارند، بلکه شرایط استفاضه را هم ندارند و علامه بر اینها حتی از باب خبر واحد هم هیچ کدامشان خبر واحد ثقه نیستند. یعنی سند هیچ کدام از این روایات معتبر نیست.
جناب نجم الدین طبسی که علمای معاصر ما هستند، چنین مطالبی فرمودهاند و در بین فرمایشاتشان حتی یک روایت را هم معتبر دانستهاند که حدیثی در کتاب الغیبة للنعمانی (ص ۲۵۳) است. این حدیث را محمد بن ابراهیم النعمانی از محمد بن همام از جعفر بن محمد بن مالک از علی بن عاصم از احمد بن محمد بن ابینصر البزنطی از امام رضا علیهالسلام روایت کرده است.
در سند این حدیث، محمد بن ابراهیم النعمانی، محمد بن همام و البزنطی از ثقات درجه یک هستند، اما وضعیت جعفر بن محمد بن مالک و علی بن عاصم محل کلام است که هر کدام را جداگانه بررسی میکنیم.
۱) جعفر بن محمد بن مالک مورد اختلاف است و مرحوم نجاشی در الفهرست (ش ۳۱۳) او را تضعیف کرده و به واسطای او را جاعل حدیث دانسته که از ضعفا هم نقل حدیث میکند و در ادامه نوشتهاند که من نمیدانم که شیخ بافضیلت و ثقه ما، علی بن همام و ابوغالب الزراری که خدایشان رحمت کند، چرا از او روایت کردهاند که این سخن نشان از قطعی بودن ضعف او نزد ایشان دارد. در قابل مرحوم شیخ الطائفه در کتاب الرجال (ش ۶۰۳۸) او را توثیق کرده و تصریح میکنند که قوم (شیعه) او را تضعیف کرده و درباره تولد امام عصر، مطالب عجیبی روایت کرده است. دیدم که مرحوم علامه حلی در الخلاصة (ص ۲۱۰) بعد از گزارشاتی درباره او، در نهایت در او توقف کردهاند که نتیجهاش عدم اعتماد به او میشود.
بنده چند بحث مفصل او را پیش از در چندین جلسه داشتهام و جمعبندی بر این بود که به شدت ضعیف است، اما اگر بخواهیم از باب تعارض هم وارد شویم، تساقط هر دو گزارش است که نتیجه مرحوم علامه حلی حاصل میشود.
۲) اما علی بن عاصم، بلاخلاف مجهول است و در نتیجه، همین یک مورد هم برای ضعیف شمردن سند این حدیث، کفایت میکند.
خلاصه مطلب اینکه نَه سند حدیث مورد بحث ما معتبر است و نَه احادیث مربوط به شعیب بن صالح، اما اگر بزگواران حدیثی یافتند که تصور میکردند، معتبر است، الآن یا در آینده بفرمایند که بررسی کنیم و اگر این عرض بنده اشتباه بود، اصلاح کنم.
هر چند هیچ کدام از اسناد احادیث مربوط به شعیب بن صالح معتبر نیست، اما چند نکتهای را درباره او هم عرض کنم.
۲- در این حدیث، شعیب بن صالح را اهل ری معرفی کرده است و در بعضی دیگر از روایات اهل خراسان و به طور خاص، اهل سمرقند.
۳- شعیب بن صالح که گفتیم در بعضی جاها، صالح بن شعیب هم آمده است و قیام او به عنوان مقدمه ظهور منجی آخر الزمان، در منابع مکتب خلفا آمده است و به نظر بنده بعید نیست از آنجا وارد گنجینه روایی ما شده باشد.
۴- نکته دیگر اینکه از اعصار گذشته تا افراد مختلفی را به عنوان مصداق شعیب بن صالح معرفی کردهاند. از مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی بگیرید تا آقای محمودینژاد و بعضی فرماندهان ارشد ارتش و سپاه. بعضی هم او را به استناد گزارشی در الخرائج و الجرائح (ج ۲، ص ۵۵۲) قطب راوندی، شعیب بن صالح دانستهاند که فرستاده شعیب نبی بوده است که این گزارش هم معتبر نیست و عدهای هم با آن مخالفت کردهاند. اما مهمتر آنکه اول باید معلوم کرد که قرار است شعیب بن صالحی باشد و پیش از شهور امام عصر عجلاللهتعالیفرجهالشریف قیام کند تا بعد به مصادیق آن برسیم.
۵- جمعبندی نهایی اینکه نَه روایت مورد بحث ما معتبر است که بخواهیم روی آن حسابی علمی باز کنیم و نَه سایر روایات مربوط به فردی به نام شعیب صالح که بخواهیم مصداق او را یا ویژيگیها خودش یا اطرافیانش را واکاوی کنیم.
و صلی الله علی محمد و آل محمد