((( این مطالب از لابهلای دروس مختلف استاد ریاحی استخراج شده است. )))
* معرفی مؤلف:
ابوالنصر، محمد بن مسعود بن محمد بن عیاشی السمرقندی الکوفی، فقیه، ادیب، محدث و مفسر شیعه در عهد غیبت صغری است که از مشایخ ثقةالاسلام الکلینی، کشی و بسیاری دیگر از بزرگان میباشد. در طب و نجوم هم کتب متعدد داشته که ابن ندیم در الفهرست خود نام برده است.
او در ابتدا مانند بیشتر اهل سمرقند، پیرو مکتب خلفا بود، ولی در اثر مطالعه، توفیق آشنایی با مکتب اهل بیتb را به دست آورد و به مذهب حقه امامیه وارد شد.
شیخ الطائفه در الفهرست (ش ۶۰۵) و کتاب الرجال (ش ۶۲۸۲) درباره او مینویسد: «جلیل القدر، واسع الاخبار، آگاه به روایت، عالمترین، فاضلترین، ادیبترین و فهیمترین اهل مشرق در زمان خودش بود.»
مرحوم نجاشی در الفهرست (ش ۹۴۴) نیز نوشته است: «ثقة عین، صدوق، بزرگی از بزرگان امامیه، اما بسیار از ضعفا نقل حدیث میکرده است. ابتدا عامی مذهب بود و احادیث عامه بسیار شنیده، سپس مستبصر گشته و در حالی که در سنین نوجوانی بوده، امامی شده است.»
همانگونه که گفته شد، مرحوم عیاشی کتب متعدی تألیف نموده است که بعضی از آنها عبارتند از: کتاب التفسیر، المعاریض، کتاب الشعر، الأنبیاء و الأولیاء، سیرة أبیبکر، سیرة عمر، سیرة عثمان، مکة و الحرام، الصلوة، الطهارة، مختصر الصلوة، مختصر الحیض، الجنائز، مختصر الجنائز، المناسک، العالم و المتعلم، الدعوات، الزکاة، الأشربة، حد الشار الأضاحی.
تألیفات او را تا ۲۰۰ کتاب دانستهاند.
او در سال ۳۲۰ هجری قمری رحلت کرده است.
* معرفی کتاب:
کتاب التفسیر که امروزه به تفسیر العیاشی معروف است، مهمترین اثر ایشان میباشد که در دوران غیبت صغری نوشته شده و شامل روایاتی درباره قرآن و تفسیر آیات آن است.
میگویند این کتاب شامل تفسیر همه قرآن بوده که اگر چنین باشد، متأسفانه امروزه تا سوره کهف موجود است.
گفتهاند که روایات اصل کتاب مسند بوده، ولی روایات موجود در نسخه فعلی که در دست محدثان گذشته و امروز بوده است، مرسل است. میگویند حذف سند توسط کسی که کتاب را نسخهبرداری کرده، به جهت اختصار، انجام شده است که اگر چنین باشد، بدسلیقگی عجیبی کرده است و صدها روایت را از اعتبار انداخته است.
بعید نیست برخی از مفسرین مانند حاکم حسکانی به اصل کتاب دسترسی داشتهاند، چرا که بعضی احادیث آن را مسند نقل کردهاند. میگویند متن مسند تفسیر تا زمان سید بن طاووس یعنی قرن هفتم موجود بوده است، اما نشانه خاصی، جز معدودی از روایات نیست.
این کتاب عموماً مورد قبول اکثریت قریب به اتفاق محدثین و علمای امامیه قرار گرفته و کمتر به ارسالی که درباره روایات آن گفته شده است، توجه کردهاند.
درباره ارسال روایات این کتاب به نظر میرسد توجه به نکات زیر خالی از لطف نباشد: