$
** اجماع تقریری
* تعریف و تبیین:
در تبیین این اجماع آوردهاند که امر به معروف و نهی از منکر بر هر مسلمان عالمی واجب است. حال چگونه ممکن است امامj با علمی که نسبت به معروف و منکر دارد، ترک واجب کند؟! این امری است که با عصمت امامj منافات داشته و لذا مردود است.
حال چنانچه فقها بر امری که خلاف واقع است اجماع نمایند، بر امام معصومj لازم است که به جهت انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر، در بین ایشان ایجاد خلاف نماید تا اجماع از بین برود و اگر چنین نشد معلوم میشود که امامj این اجماع را بر اساس تقریر، تأیید فرمودهاند.
* نقد و بررسی:
– این نوع از اجماع شباهت بسیار زیادی به اجماع لطفی دارد. با این تفاوت که مبنای اجماع لطفی، قاعدهای عقلی است، در حالی که مبنای اجماع تقریری، طریقی شرعی میباشد.
– در مورد اشکالات وارد بر این نوع از اجماع، ابتدا به این نکته اشاره میکنیم که آنچه در باب اجماع لطفی گفتیم، عموماً در این نوع از اجماع نیز جاری و ساری است. فتأمل!
– مطلب دیگر آنکه شکی نیست که امر به معروف و نهی از منکر واجب است، اما در صورتی که شرایط آن فراهم باشد و اینک با توجه به شرایط موجود، خصوصاً غیبت امامf، آیا این شرایط فراهم است؟
– اگر بخواهیم این قاعده را بپذیریم، تکلیف وظیفه امامj در امر به معروف و نهی از منکر فقهایی که فتوایی بر خلاف واقع دادهاند و همچنین مقلدین آنها چه میشود؟
* جمعبندی بحث:
هر چند اصل امر به معروف و نهی از منکر، قابل انکار نیست، اما به نظر میرسد که این نوع از اجماع نیز از مبنا خراب است و حجیتی ندارد.
***