$
** نکتهای در قالب بررسی یک روایت غیر معتبر:
۴۳/۳ (۲۶۸)- الکافی (ح ۱۷۲۴): عدة من أصحابنا عن أحمد بن محمد بن خالد عن بعض أصحابنا عن محمد بن هشام عن میسر عن أبیعَبْدِاللهِj قالَ: «شُکْرُ النِّعْمَةِ اجْتِنابُ الْمَحارِمِ وَ تَمامُ الشُّکْرِ، قَوْلُ الرَّجُلِ: «الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ»».
* ترجمه:
روایت شده است ابوعبدالله (امام صادق)j فرمودند: «شکر نعمت پرهیز از حرامها است و تمام شکر، (این) کلام فرد است که (بگوید:) «الحمد لله رب العالمین».»
* بررسی سند:
این حدیث را ثقةالاسلام الکلینی از عدة من اصحابنا از احمد بن محمد بن خالد از بعض اصحابنا از محمد بن هشام از میسر از امام صادقj روایت کرده است.
در سند روایت فوق، عدة من اصحابنای دوم را نمیتوان به واسطه احمد بن محمد بن خالد توثیق کرد و در حکم مجهول هستند و در نتیجه انتساب حدیث به امامj معتبر نیست.
* شرح:
– در اینکه یکی از مصادیق بارز شکر نعمتهای الهی، پرهیز از آن چیزهایی است که الله تعالی آنها را حرام دانسته حرفی نیست، اما اینکه بخواهیم تمام شکر را در این موضوع منحصر کنیم، محل کلام است، چرا که انجام واجبات نیز در کنار ترک محرمات اهمیت دارد، مگر آنکه بخواهیم ترک واجبات را از مصادیق حرام بدانیم که در این صورت تا حدودی مسأله حل میشود و تازه در این صورت این حداقل شکر حق تعالی است.
– اگر بخواهیم گفتن الحمد لله رب العالمین را تمام شکر بدانیم، باید عمل همراه آن را نیز در نظر داشته باشیم چرا که واضح است به صرف گفتن سخنی، اتفاقی نمیافتد و گفتار در کنار رفتار جایگاه پیدا میکند که در این باره پیش از این مطالبی عرض کردیم.
** چهار چیز که افراد را در نور اعظم الهی قرار میدهد:
۴۴/۴ (…)- الخصال (ج ۱، ص ۱۲۲): حدثنا أحمد بن محمد بن یحیی العطار۰ قال حدثنا سعد بن عبدالله عن أحمد بن محمد بن خالد عن أبیه عن یونس بن عبدالرحمن عمرو بن أبیالمقدام عَنْ أبیعَبْدِاللهِ عَنْ أبیهِc قالَ: «قالَ رَسولُ اللهِp: «أرْبَعٌ مَنْ کُنَّ فیهِ، کانَ فی نورِ اللهِ الْأعْظَمِ، مَنْ کانَتْ عِصْمَةُ أمْرِهِ شَهادَةَ أنْ لا إلَهَ إلّا اللهُ وَ أنّی رَسولُ اللهِ وَ مَنْ إذا أصابَتْهُ مُصیبَةٌ، قالَ: «إنّا لِلّهِ وَ إنّا إلَیْهِ راجِعونَ» وَ مَنْ إذا أصابَ خَیْراً قالَ: «الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ» وَ مَنْ إذا أصابَ خَطیئَةً، قالَ: «أسْتَغْفِرُ اللهَ وَ أتوبُ إلَیْهِ».
* ترجمه:
ابوعبدالله (امام صادق) از قول پدرشانc روایت کردند: «رسول اللهp فرمودند: «چهار چیز است که هر که در آن باشد، در نور اعظم الهی قرا گیرد، کسی که محافظ کارش شهادت لا اله الا الله باشد و اینکه من رسول الله هستم و کسی که چون مصیبتی به او رسد، انا لله و انا الیه راجعون گوید و کسی که چون خیری به او رسد، الحمد لله رب العالمین گوید و کسی که چون خطایی انجام دهد، استغفر الله و اتوب الیه گوید»».
* بررسی سند:
احمد بن محمد بن یحیی العطار به واسطه جمعی از ثقات توثیق میشود و شیخ صدوق نیز برای او از الفاظ ترحم و ترضی استفاده کرده است. دیگران نیز مستقیم یا غیر مستقیم توثیق میشوند و در نتیجه حدیث به ظاهر معتبر است.
این حدیث را شیخ صدوق در الفقیه (ح ۵۱۴) به صورت مرسل و احمد البرقی در المحاسن (ج ۱، ص ۷) از پدرش از یونس بن عبدالرحمن از عمرو بن جمیع از امام صادقj روایت کرده است.
در سند این حدیث به جای عمرو بن ابیالمقدام، عمرو بن جمیع آمده است که از ضعفا است و قاعدتاً یکی از این دو باید صحیح باشد و از آنجا که معلوم نیست، کدام صحیح است، نمیتوان سند این حدیث را معتبر دانست و سند حدیث قبل نیز محل کلام میشود.
اما شیخ مفید در الأمالی (ص ۷۶) همین حدیث را از ابوبکر، محمد بن عمر بن سالم بن براء الجعابی از ابومحمد، عبدالله بن برید البجلی از محمد بن ثواب الهباری از محمد بن علی بن جعفر از پدرش، علی بن جعفر العریضی از برادرش امام موسی بن جعفرc از پدرانشان از حضرت رسول اللهp روایت کرده است که به غیر از محمد بن عمر که از اجلای ثقات است، سایرین به واسطه توثیق میشوند و با توجه به اعتبار سند این حدیث، میتوان این سخنان را از نبی مکرمp دانست.
* شرح:
– نور در اینگونه آیات و روایات کنایه از هدایت و وسیله هدایت است و نور اعظم الهی کنایه از مراتب عالی هدایت است.
– حضرت رسول اللهp چهار ویژگی را با عنوان قرار گرفتن در نور اعظم الهی که معنای آن عرض شد، از ویژگیهای خاص معرفی میکنند که یکی از آنها بیان الحمد لله رب العالمین به هنگام رسیدن خیر به انسان است.
– با توجه به این روایت، فردی که ضمن پذیرش اسلام، به هنگام رسیدن مصیبتی یا خیری یا ارتکاب گناهی معتقد به دستورالعملهای مذکور بوده و در نتیجه آنها را به زبان آورد، در مراتب عالی هدایت الهی قرار دارد. البته به قول شاعر بارها گفتهام و بار دگر میگویم که به صرف لقلقه زبان زبان شدن، ممکن است فایده نداشته باشد، بلکه آنچه مهم است، التزام به گفتار است، یعنی شکر عملی از نعمات الهی، پناه بردن عملی به الله عز و جل در مصائب و طلب آمرزش عملی از او که ندامت از انجام خطا و تلاش برای پرهیز از آن است.
و صلی الله علی محمد و آله