$


امام مهدی و فرزندی از نسل یزدگرد ساسانی

$

همان‌گونه که پیش ازاین وعده داده ‌بودیم، از این به بعد در ابتدای جلسات، به روایاتی خواهیم پرداخت که در مورد ایران و ایرانیان و مطالب مربوط به آن‌ها در زمان ظهور حضرت ولی عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف است. البته این‌که می‌گوییم ایران، منظورمان ایران به محدوده جغرافیایی امروز است و نَه ایرانی که احیاناً در گذشته‌ها مطرح بوده است. البته هر چند گاهی ناچاریم از قرار عدول کنیم که شاید حدیث امروز هم این‌گونه باشد.

طبق معمول ابتدا حدیث را روایت کرده، سپس به بررسی سند آن پرداخته و در نهایت هم نکاتی را درباره متن آن عرض خواهم کرد.

امروز حدیثی را درباره حکومت ساسانیان عرض خواهم کرد که هر چند سرزمین فعلی ایران هم زیر مجموعه حکومت آن‌ها بوده، اما مرکز اصلی استقرار پادشاهان آن‌ها در مدائن بوده که نزدیک بغداد در عراق فعلی است.

اما روایت؛

* روایت:

روایت شده است هنگامی که ایرانیان در قادسیه شکست خوردند و يزدگرد از ماجرای رستم (فرخزاد) و پیروزی عرب‌ها خبردار شد و فهمید که او به همراه ۵۰ هزار نفر از لشکریانش کشته شده است، زمانی که قصد داشت با خانواده‌اش فرار کند، در ورودی ایوان (پادشاهیش) ایستاد و گفت که درود بر تو ای ایوان (پادشاهی)! اینک تو را رها می‌کنم، اما خودم یا مردی از فرزندانم، باز خواهیم گشت. اما اکنون زمان آن فرا نرسیده است. سلیمان الدیلمی می‌گوید: خدمت امام صادق علیه‌السلام رسیدم و درباره این موضوع سؤال کردم که منظور او از مردی از فرزندانم چه بوده است؟ ایشان فرمودند: منظورش همان کسی است که به امر الهی قیام می‌کند و ششمین فرزند من است چرا که فرزند او (هم) هست.

* منابع:

این روایت را محدث قرن چهارم، ابن عیاش در کتاب المقضب الاثر (ص ۴۰) نقل کرده و دیگران از جمله سید بن طاووس در الملاحم و الفتن (ص ۳۷۲) و مرحوم مجلسی در بحارالانوار (ج ۵۱، ص ۱۶۴)، با اندک تغییراتی از قول او روایت کرده‌اند.

در این‌جا لازم است که مطلبی را درباره فرق منبع و سند و انواع منبع عرض کنم.

وقتی ما می‌گوییم «منبع» کتابی است که مطلب در آن نوشته شده است، اما وقتی می‌گوییم «سند»، منظورمان طریق صاحب کتاب به راوی آخر است که در احادیث، معصوم علیه‌السلام می‌شود.

این را هم عرض کنم که ما دو نوع منبع داریم. منبع اصیل و منبع غیر اصیل. منبع اصیل، اولین کتابی است که به دست ما رسیده و مطلب مورد نظر در آن ذکر شده است، اما منابع غیر اصیل، آن‌هایی هستند که مطلب را از کتاب دیگری نقل کرده‌اند. مثلاً در این گزارش، کتاب المقضب الاثر، منبع اصیل است و کتاب‌های الملاحم و الفتن سید بن طاووس و بحار الانوار، منبع غیر اصیل هستند.

* بررسی سندی:

این روایت را احمد بن محمد بن عبیدالله معروف به ابن عیاش از ابوعبدالله، حسين بن علي بن سفيان البزوفري از محمد بن علي بن حسن النوشجاني که در بعضی نسخ البوشجانی نوشته شده است،‌ از محمد بن سلیمان الدیلمی از پدرش از ابن البودمردان از محمد بن علی النوشجانی روایت کرده است.

محمد بن علی النوشجانی را شاید بتوان به واسطه توثیق کرد، اما محمد بن سلیمان الدیلمی، غالی و کذاب و ضعیف جدا معرفی شده است که به احادیثش توجه نمی‌شود. پدرش، یعنی سلیمان بن عبدالله الدیلمی هم کذاب و از بزرگان غلاة معرفی شده است. نفرات بعد از او عمدتاً هم مجهول هستند. با این حساب سند ضعیف است.

* توضیحات:

۱- همان‌گونه که ملاحظه کردید، این گزارش دو قسمت دارد. قسمت اول گزارشی تاریخی درباره شکست ساسانیان از سپاه مسلمانان است و قسمت دوم، روایتی از امام صادق علیه‌السلام که منظور پادشاه ساسانی را توضیح می‌دهند.

۲- قسمت اول بعید نیست واقع شده باشد. به این معنا که این امکان وجود دارد که هر سلطان و پادشاه یا هر کس دیگری به هنگام شکستی که تصور می‌کند پایان کارش است، آرزوی خود را درعباراتی شبیه این معانی بیان کند، اما پذیرفتن این گزارش به صرف خبری که افرادی مانند محمد و سلیمان الدیلمی و پدرش در سند آن حضور دارند، از نظر علمی، چه علم حدیث و چه علم تاریخ، قابل قبول نیست.

۳- قسمت دوم گزارش هم که فرمایش امام صادق علیه‌السلام است، طبیعتاً از نظر حدیثی در مرتبه بسیار ضعیفی از اعتبار قرار دارد و نمی‌توان چنین مطلبی را به طور قطع به امام معصوم علیه‌السلام نسبت داد.

۴- این‌که دختر یزدگرد یا شاه‌زاده‌ای از ساسانیان به نام شهربانو یا هر نام دیگری، همسر حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام و مادر امام زین‌العابدین علیه‌السلام باشد، محل اختلاف بزرگان است و إن شاء الله در فرصتی درباره آن صحبت خواهیم کرد. اما حداقل استناد به این حدیث ضعیف، برای اثبات آن،یا به عنوان مؤید آن قابل قبول نیست.

۵- حال اگر به این جمع‌بندی هم رسیده باشید که مادر امام زین‌العابدین علیه‌السلام، دختر یزدگرد است و قسمت اول گزارش را هم درست بدانید، این سؤال پیش می‌آید که آیا یزدگرد بر اساس دانشی که خودش داشته یا به او گفته بودند، این مطلب را بیان کرده است، یا صرفاً آرزوی خود را در لحظات آخر کارش بیان کرده است. طبیعتاً قسمت اول قابل انکار نیست، اما پذیرفتن چنین ادعایی، دلیل علمی نیاز دارد که ظاهراً نیست، اما قسمت دوم، محتمل‌تر است. البته همه این‌ها در صورتی است که دو فرض اول را بپذیریم.

خلاصه و مهم آن‌که مطالب موجود در این گزارش تاریخی و روایی، به جهت ضعف سند، اعتبار لازم را ندارد.

ان شاء الله در جلسه آینده، روایات مربوط به تهران و تهرانیان را مرور خواهیم کرد تا ببینیم که کدامش معتبر است و کدامش غیر معتبر.

و صلی الله علی محمد و آله

نمودار درختی مدرس

باز کردن همه | بستن همه