$


تهران و تهرانی و ظهور امام زمان (شهری با قصرهای ...)

$

جلسه گذشته حدیثی را درباره زوراء و این‌که تهران است، روایت کرده و بررسی نمودیم. امروز حدیث دوم را روایت می‌کنیم که شاید خیلی از شما شنیده باشید و کلا روایت جالبی است.

اما روایت؛

* ترجمه روایت:

روایت شده است که امام صادق علیه‌السلام به مفضل بن عمر فرمودند: «ای مفضل! آیا می‌دانی که زوراء کجاست؟» او در جواب گفت: «خدا و حجتش داناتر هستند.» امام علیه‌السلام فرمودند: «ای مفضل! بدان که در نزدیکی ری کوه سیاهی است که زیر آن شهری بنا شود به نام طهران. شهر زوراء همان است که قصرهایش مانند قصرهای بهشت است و زنانش مانند حور العین هستند. ای مفضل! بدان که زنان آن‌جا به لباس کفر ملبس می‌شوند و به زینت ظالمان خود را می‌آرایند. بر پشت زین می‌نشینند و هم‌سران خود را تمکین نمی‌کنند. درآمد شوهران، آن‌ها را کفایت نمی‌کند و از ایشان طلب جدایی می‌کنند. مردها به مردها اکتفا می‌کنند و مردان خود را شبیه زنان و زنان خود را شبیه مردان می‌کنند. پس اگر می‌خواهی که دین خود را حفظ کنی، در آن‌جا سکونت مکن، چرا که آن‌جا محل فتنه است و از آن‌جا به سوی قله کوه‌ها فرار کن و مانند روباه با بچه‌هایش، از سوراخی به سوراخی بگریز.»

* منابع:

این روایت تا قبل از کتاب مجمع النورین (ص ۲۹۷) در هیچ کتاب حدیثی نیست.

مجمع النورین، نوشته شیخ ابوالحسن المرندی است که در مورد وفات او اختلاف نظر است. بیش‌تر افراد سال وفات او را سال ۱۳۴۹ هجری قمری دانسته‌اند، اما سال‌های ۱۳۴۰ و ۱۳۵۲ هجری قمری هم گفته‌ند، یعنی کم‌تر از صد سال قبل.

این حدیث در کتاب مجمع النورین، به علامه مجلسی نسبت داده شده است، اما حقیر این مطلب را در کتاب‌های علامه مجلسی نیافتم و ظاهرا دیگران نیز نیافته‌اند.

پس منبع اصیل این روایت، کتاب مجمع النورین است و سایر کتاب‌هایی که این مطلب را گزارش کرده‌اند، مانند منتخب التواریخ، الزام الناصب، یوم الخلاص، منتخب الأثر و غیر این‌ها، منابع غیر اصیلی هستند که یا با ذکر همین منبع یا بدون ذکر منبع آن را آورده‌اند.

البته در کتاب روزگار رهایی که ترجمه کتاب یوم الخلاص است، یکی از منابع این حدیث را بحار الأنوار (ج ۵۲، ص ۲۵۸) آورده است که توجه به دو نکته جالب است.

۱٫ این حدیث در صفحه ۲۵۸ از جلد ۵۲ بحارالأنوار آمده است و نه هیچ جای دیگر آن.

۲٫ وقتی به خود کتاب یوم الخلاص مراجعه می کنیم، می‌بینیم که کامل سلیمان، نویسنده این کتاب، بحارالأنوار را به عنوان منبع عبارت دیگری آورده است که ظاهراً مترجم محترم دچار خطا شده است.

نکته جالب و مهماین مطلب این‌که باید مراقب باشیم آدرس‌هایی که در کتب رسمی وجود دارد، همواره قابل اعتماد نیست، چه برسد به آدرس‌هایی که در وب‌سایت‌ها و وبلاگ‌ها و به طور کلی در فضای مجازی منتشر می‌شود و لازم است خودمان بررسی‌های لازم را داشته باشیم.

خلاصه این‌که اواین منبعی که این حدیث را نقل کرده است، همان کتاب مجمع النورین است و دیدیم از کتاب‌های معاصر است و دیگران از او نقل کرده‌اند.

* بررسی سندی:

با توجه به آن‌چه عرض شد، تکلیف سند این روایت مشخص می‌شود. یعنی اولاً حدیث مرسل است، آن‌هم ارسالی بیش از هزار سال. ثانیاً منبعی که برای آن ذکر شده است، اشتباه است.

* توضیحات:

خاطرم هست خیلی سال پیش، شاید سال ۱۳۷۱ هجری شمسی که خدمت یکی از علمای بزرگ مشهد بودم، ایشان این حدیث را به عنوان مثالی که سندش ضعیف است، اما به شواهد و قرائنی که الآن مشاهده می‌شود، درست و قابل قبول است، ذکر کردند، در حالی که این فرمایش ایشان صحیح نیست، چرا که این حدیث مجعول، ساخته اواخر دوره قاجار یا اوایل دوره پهلوی اول است که خانه و قصرهای آن‌چنانی در تهران ساخته شده بود و مطالبی که در روایت آمده است، در این شهر قابل مشاهده بوده است. البته انکار نمی‌کنم که از آن سال‌ها به بعد، مصادیق موارد مذکور در این حدیث روز به روز بیش‌تر شده است، اما نباید فراموش کنیم که در همان سال‌ها هم این‌ها مشهود بوده است.

در ضمن این سؤال باقی است که واقعاً اگر کسانی به این حدیث اعتماد دارند، چرا برای حفظ دین خود، هم‌چنان در این‌جا حضور دارند و به کوه‌ها یا حداقل بگوییم به شهرهای دیگر فرار نمی‌کنند، در حالی که حضور خیلی از آن‌ها در تهران لزومی ندارد. فتأمل.

و صلی الله علی محمد و آل محمد

نمودار درختی مدرس

باز کردن همه | بستن همه