$


ازدواج معاطاتی - جلسه ۲۵

$

* روایت چهارم: روایات متعه

در این قسمت، احادیث متعددی می‌‌توان آورد که فقط یک مورد را به عنوان نمونه، روایت و بررسی می‌کنیم و چند مورد را هم اشاره می‌کنیم.

۲۸/۲۲- (الکافی، ح ۹۹۴۶): عِدَّةٌ مِنْ أصْحابِنا عَنْ سَهْلِ بْنِ زیادٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی عَنْ أحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ جَمیعاً عَنِ ابْنِ مَحْبوبٍ عَنْ جَمیلِ بْنِ صالِحٍ عَنْ زُرارَةَ عَنْ أبی‌عَبْدِاللهِj قالَ: «لا تَکونُ مُتْعَةٌ إلّا بِأمْرَیْنِ، أجَلٍ مُسَمًّی وَ أجْرٍ مُسَمًّی.»

* ترجمه: ابوعبدالله (امام صادق)j فرمودند: «متعه نباشد مگر به دو کار، مدت مشخص شده و مهر مشخص شده.»

* بررسی سند: این حدیث را ثقةالاسلام الکلینی به دو طریق روایت کرده است.

  1. از عدة من اصحابنا از سهل بن زیاد از حسن بن محبوب از جمیل بن صالح از زراره بن اعین
  2. از محمد بن یحیی العطار از احمد بن محمد بن عیسی الاشعری از ابن محبوب به باقی سند

طریق اول به واسطه سهل بن زیاد که از ضعفا و متهم به کذب است، معتبر نیستند، اما در طریق دوم، همه از ثقات درجه یک هستند.

شبیه این حدیث را شیخ الطائفه طوسی در التهذیب (ج ۷، ح ۱۱۳۳) به طریق خود به ثقةالاسلام الکلینی که معتبر درجه یک است، به باقی سند روایت کرده است.

* بررسی متن: کسی که در جواز معاطات به این حدیث استناد می‌کند، می‌گوید به استناد این حدیث، معلوم می‌شود که همین دو شرط کفایت می‌کند و خواندن ایجاب و قبولی، جزء شروط نیست.

   احادیث دیگری هم داریم که یا همین دو شرط را بیان کرده‌اند، یا شروط دیگری هم گفته‌اند، اما هیچ اشاره‌ای به الفاظ ایجاب و قبول نشده است. مثلا در حدیث بعدی همین حدیث در الکافی، یعنی حدیث شماره ۹۹۴۷، علاوه بر مدت معلوم و مهر معلوم، بعضی دیگر از احکام متعه هم آمده است، مثل این‌که نکاح است، نَه سفاح و مطابق کتاب الله و سنت نبی است و نیز این‌که از هم ارث نمی‌برند و باید عده نگه‌داشته شود، اما هیچ اشاره‌ای به الفاظ و ایجاب و قبول نشده است. این‌ها اضافه می‌کنند که از روایت اول معلوم می‌شود که این موارد مذکور در روایت دوم و مانند آن هم لزومی ندارد و ترجیحی است.

   بعضی در جواب گفته‌اند که امامj فقط در صدد بیان این موضوع بوده‌اند و به عبارتی در صدد بیان خواندن یا نخواندن خطبه نبوده‌اند و این دو نکته، یعنی زمان و مهر معلوم، باید در متن ایجابی باشد.

   به نظر حقیر تا این قسمت فرمایش آقایان درست است و شاید از این روایات بتوان معاطات را فهمید و دیدیم که هیچ روایتی هم نیست که لزوم الفاظ ایجاب و قبول را بیان کند، اما فراموش نکنیم که این روایات، مربوط به متعه است و تعمیم آن به ازدواج دائم، دلیل می‌خواهد، کما این که تعمیم احکام ازدواج دائم، به متعه هم دلیل می‌خواهد، یعنی اگر می‌خواهیم از یکی به دیگری القای خصوصیت کنیم، باید تمام شرایط القای خصوصیت فراهم باشد که خدای ناکرده گرفتار قیاس نشویم. لذا به نظر بنده از این دست روایات که مربوط به متعه است، فقط نهایتاً جواز معاطات در متعه را معلوم می‌کند و در تعمیم آن به ازدواج دائم، توقف می‌کنم.

فعلا تا همین‌جا داشته باشید، چرا که روایت بعدی، احتمال دارد بحثش طولانی شود و در این جلسه نیمه‌کاره بماند.

و صلی الله علی محمد و آله

 

نمودار درختی مدرس

باز کردن همه | بستن همه