$
قرار بود از امروز وارد روایات مربوط به قم شویم، اما از آنجایی که تعداد و بحث روایات مربوط به قم زیاد است و اگر وارد قم شویم، خارج شدن از آن سخت است، به پیشنهاد دوستان مؤسسه قرار شد که ابتدا روایات سایر شهرها را بررسی کنیم و با خیال راحت وارد روایات قم شویم. لذا این جلسه و دو جلسه آینده را درباره روایات قزوین صحبت می کنیم و بعد هم بحث را با سایر شهرها ادامه میدهیم.
اما روایت این جلسه؛
* ترجمه روایت:
روایت شده است که نبی مکرم اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمودند که دجال از یهودیه اصفهان خروج میکند و به سمت کوفه میرود. سپس در ادامه میفرمایند که گروهی از مدینه، طور، یمن و قزوین به او ملحق میشوند … در ادامه روایت هم آمده است که سوال شد «قزوین چیست»؟ و ایشان در جواب فرمودند که قومی زاهد در آخر الزمان هستند که خداوند به واسطه آنها گروهی را از کفر به ایمان وارد میکند.
* منابع:
این روایت هم مانند تعدادی دیگر از این دست روایات در کتب اصیل حدیثی مکتب اهل بیت علیهمالسلام وجود ندارد. حتی در کتابهای غیر اصیلف اما مهم و کلیدی مثل بحارالانواز هم نیست. البته در کتب معاصری که در این چند دهه اخیر نوشته شده، به چشمم میخورد که بعضاً بدون سند و مدرک آوردهاند و بعضی هم منبع آن را ذکر کردهاند که بدون استثنا یا از کتب معاصر نقل کردهاند، یا از منابع مکتب خلفا.
اما در کتب حدیثی مکتب خلفا، ظاهراً برای اولین بار در کتاب کنز العمال (ج ۱۴، ص ۳۲۶) به صورت مرسل آمده است و دیگران از او روایت کردهاند. با این حساب منبع اصیل ما در این حدیث، کتاب کنز العمال است.
البته اینکه عرض کردم، ظاهرا به این علت است که شاید شبیه آن در کتابهای جلالالدین سیوطی باشد که علت این عرض بنده را در بررسی سند، متوجه خواهید شد.
* بررسی سندی:
علاءالدین، علی بن حسامالدین بن قاضیخان برهانفوری هندی، معروف به متقی هندی، یکی از بزرگترین فقها و محدثین حنفی مذهب اهل تسنن است که در حدود سال ۸۸۵ هجری قمری در جونپور هند متولد شد و به مدینه مهاجرت کرد و بعد از سالها مجاورت حرم حضرت رسول الله صلیاللهعلیهوآله، در حدود سال ۹۷۵ هجری، در همان مدینه فوت شد.
ایشان آثار متعددی مانند إرشاد العرفان و عبارة الإیمان، البرهان الجلی فی معرفة الولی، جوامع الکلم فی المواعظ و الحکم یا فی الواعظ و الحکم و غیر اینها دارد که مشهورترین اثرشان هم همین کتاب کنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال است که در ۱۸ جلد چاپ شده است.
اکثر کتاب، در اصل گردآوری و تجدید و تبویب سه کتاب جامع الکبیر، جامع الصغیر و زوائد الجامع الصغیر، نوشته جلالالدین السیوطی است که حدود نیم قرن قبل از او میزیسته.
دیدیم که جناب متقی هندی، از محدثین و فقهای قرن دهم است. لذا چه حدیث را از آثار سیوطی نقل کرده باشد و چه از جای دیگری آورده باشد، با بیش از نُه قرن ارسال مواجه هستیم که چند سال آن هم مهم است، چه برسد به چند قرن.
با توجه آنچه عرض شد، انتساب این مطالب به نبی مکرم اسلام صلیاللهعلیهوآله معتبر نیست.
* توضیحات:
با فرض اینکه خروج فردی یا پیشآمد پدیدهای به نام دجال را، پیش از قیام مولایمان حضرت ولی عصر عجلاللهتعالیفرجهالشریف بپذیریم، طبیعی است که جمع کثیری او را در فساد و ظلم یاری میکنند و بدیهی است که در این جمع کثیر از فرقهها و گرایشها و اقوام و شهرهای مختلف حضور داشته باشند و طبیعتا ممکن است جمعی از اهل قزوین نیز در بین آنها باشند، کما اینکه ممکن است جمعی از اهل قزوین نیز در میان اصحاب حضرت ولی عصر عجلاللهتعالیفرجهالشریف باشند. ان شاء الله.
خلاصه اینکه نَه همراهی اهل قزوین با دجال، در این روایت قابل اعتماد است و نَه سایر مطالبی که درباره قزوینیها و غیر آنها آمده است. مگر موردی به قرینهای تأیید شد.
و صلی الله علی محمد و آل محمد