بدون شک این مورد بهترین و برترین نوع شناخت و جرح و تعدیل درباره یک راوی است که با توجه به مقام عصمت که ما برای معصومین علیهمالسلام قائلیم، جای هیچ شک و شبههای باقی نمیگذارد.
البته در این مورد لازم است که چند نکته توجه شوم عرض خواهم کرد:
- با توجه به اینکه ما در دورانی زندگی میکنیم که از عصر روات اولیه دور بوده و امام عصر ما علیهالسلام نیز در غیبت به سر میبرند و امکان دسترسی ما به ایشان نیست، بدیهی است که چارهای نداریم جز آنکه به روایات این بزرگواران مراجعه کنیم و میدانیم که تنها روایاتی مورد قبول هستند که خود معتبر باشند و این مورد نیز از این قاعده کلی خارج نیست.
- روایت فرد در مدح خودش، پدرش، خاندانش و افرادی که به گونهای خود راوی از توثیق و تعدیل آنها بهرهمند میشود، نمیتواند به تنهای مبنا قرار گیرد. مگر آن که به دلیلی دیگر، آن راوی توثیق شده و سپس این مطلب مورد پذیرش قرار گیرد.
- به طور کلی توثیق راوی نباید گرفتار دور باشد، چرا که دور باطل است و در نتیجه چنین توثیقی اعتبار ندارد، مثلاً نمیتوان یک راوی را به واسطه کسی توثیق کرد که خود آن شخص فقط به واسطه این راوی توثیق شده باشد.
-
در اینجا نیز موضوع تقیه کاملاً وجود داشته و باید آن را مد نظر قرار داد که مثال آن در مورد زراره بن اعین عرض شد.