$
* بخش اول: امکان شهادت حضرت رسول الله صلیاللهعلیهوآله
برخی ادعا کردهاند که نبی مکرم اسلام صلیاللهعلیهوآله از کشته شدن مصون هستند و امکان ندارد که بتوان ایشان صلیاللهعلیهوآله را به شهادت رساند.
ابتدا لازم است به این نکته اشاره شود که این افراد باید برای ادعای خود دلیل اقامه کنند، چرا که هر انسانی ممکن است به هر شکلی از این دنیا رحلت کند، خواه به مرگ طبیعی، خواه به کشته شدن، اما ظاهراً این افراد دلیلی جز بیان خودِ ادعا ندارند و میگویند که حضرت رسول الله صلیاللهعلیهوآله چون پیامبر است، نمیتوان ایشان را شهید نمود.
این در حالی است که ما ادله بسیاری در امکان شهادت ایشان داریم که در ادامه به بعضی از آنها اشاره میکنیم.
* بیان ادله:
۱- در روایات دو مکتب، هیچ نصی بر مستثنی بودن شخص حضرت رسول الله صلیاللهعلیهوآله از این موضوع وجود ندارد.
۲- سرانجام همه انسانها مرگ است و شهادت، بهترین نوع مرگ. همه مسلمانان معتقد، در هر فرقه و مذهبی که باشند، آرزو دارند که رحلتشان از این دنیا با کشته شدن در راه الله تعالی، یا به تعبیری همان شهادت باشد. پس چرا باید بهترین انسانها و بلکه اشرف پیامبران را که شخص شخیص پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله است، از این فیض بزرگ، ذاتاً محروم بدانیم؟! آیا حتی بهتر نیست که بهترینِ مخلوقات الله تعالی با بهترین مرگها که شهادت است، از دنیا رحلت نماید؟! البته از این عرض بنده لزومی در نمیآید و فقط جنبه سؤالی دارد که پاسخ آن میتواند مهم باشد.
حال اگر بخواهیم شخصیت حضرت رسول الله صلیاللهعلیهوآله را به جهت پیامبر بودن از این موضوع استثنا کنیم، علاوه بر اینکه دلیلی بر این ادعا نداریم، با سابقه تاریخی مخالف آن مواجه میشویم که بسیاری از انبیای الهی به دست فاسقان زمان خود به شهادت رسیدهاند. سابقهای تاریخی که با ادلهای محکم قابل اثبات است. به موارد زیر توجه فرمایید:
۳- الله عز و جل در آیه ۶۱ سوره بقره، پس از ذکر خردهگیریهای بنیاسرائیل به حضرت موسی علیهالسلام، میفرماید: «. . . ذلِکَ بِأنَّهُمْ کانوا یَکْفُرونَ بِآیاتِ اللهِ وَ یَقْتُلونَ النَّبیّینَ بِغَیْرِ الحَقِّ . . .». یعنی «آن به این جهت بود که به نشانههای الله کفر میورزیدند و پیامبران را به ناحق میکشتند . . .»
۴- در آیه ۲۱ سوره آل عمران میفرماید: «إنَّ الَّذینَ یَکْفُرونَ بِآیاتِ اللهِ وَ یَقْتُلونَ النَّبیّینَ بِغَیرِْ حَقٍّ وَ یَقْتُلونَ الَّذینَ یَأْمُرونَ بِالقِسْطِ مِنَ النّاسِ فَبَشِّرْهُم بِعَذابٍ ألیمٍ». یعنی «به یقین کسانی که به نشانههای الله کفر میورزند و پیامبران را به ناحق میکشند و همچنین کسانی از مردم را که به قسط امر میکنند، پس آنها را به عذابی بسیار دردناک بشارت بده.»
۵- در بخشی از آیه ۱۱۲ سوره آل عمران میفرماید: «. . . ذلِکَ بِأنَّهُمْ کانواْ یَکْفُرونَ بِآیاتِ اللهِ وَ یَقْتُلونَ الأنبیاءَ بِغَیرِْ حَقٍّ . . .». یعنی «. . . آن بدین جهت بود که به نشانههای الله کفر میورزیدند و پیامبران را به ناحق میکشتند . . .»
۶- در آیه ۱۵۵ از سوره نساء نیز آمده است: «فَبِما نَقْضِهِم میثاقَهُمْ وَ کُفْرِهِم بِآیاتِ اللهِ وَ قَتْلِهِمُ الأنبیاءَ بِغَیرِْ حَقٍّ وَ قَوْلِهِمْ قُلوبُنا غُلْفُ بَلْ طَبَعَ اللهُ عَلَیهْا بِکُفْرِهِمْ فَلا یُؤْمِنونَ إلّا قَلیلاً». یعنی «پس به واسطه عهدشکنی آنان بر عهدهای محکمشان و کفرشان به نشانههای الله و پیامبر کشی آنان به ناحق و سخنشان: «قلبهای ما در پوشش است»، بلکه الله به جهت کفرشان مُهر بر آنها نهاده، پس مگر اندکی ایمان نمیآورند.»
۷- الله تعالی در آیه ۷۰ سوره مائده درباره بنیاسرائیل میفرماید: «لَقَدْ أخَذْنا میثاقَ بَنیِ إسْرائیلَ وَ أرْسَلْنا إلَیهِْمْ رُسُلاً کُلَّما جاءَهُمْ رَسولٌ بِما لا تَهْوَی أنفُسُهُمْ فَریقاً کَذَّبواْ وَ فَریقاً یَقْتُلونَ». یعنی «به یقین ما از بنیاسرائیل عهد محکمی گرفتیم و رسولانی به سوی ایشان فرستادیم، هر گاه فرستادهای آنچه را نفسهاشان نمیپسندید، برایشان میآورد، گروهی را تکذیب میکردند و گروهی را میکشتند.»
شبیه این مطلب در آیه ۸۷ سوره بقره هم آمده است.
این آیات و آیاتی دیگر از قرآن مجید صراحت در این دارند که گروهی از پیامبران الهی به شهادت رسیدهاند. حالا به این روایت که از منابع مکتب خلفا بوده و فهرستی از منابع آن را عرض خواهم کرد، عنایت فرمایید:
۸- در مسند احمد بن حنبل و منابع دیگر[۱] روایت شده است که حضرت رسول الله صلیاللهعلیهوآله فرمودند: «شدیدترین عذاب در قیامت برای کسی است که یا توسط پیامبری کشته شود و یا پیامبری را به قتل برساند . . .»
این مطلب را محدثین مکتب اهل بیت علیهمالسلام نیز با تغییراتی، مکرراً روایت کردهاند.
حالا روایت معتبری از مکتب اهل بیت علیهمالسلام را مرور کنیم:
۹- در کتاب کامل الزیارات (ص ۷۹) در روایت معتبری، ذیل آیه ۲۶ سوره غافر آمده است که به امام صادق علیهالسلام عرض شد: چه کسی او (فرعون) را از قتل موسی علیهالسلام منع میکرد؟ حضرت فرمودند: «افراد حلال زاده، چرا که انبیاء و حجتهای الله را تنها زنازادگان و حرامزادگان میکشند.»
برگردیم سراغ کتب مکتب خلفا:
۱۰- در مجمع الزوائد و منابع دیگر[۲] آمده است که ابوعبیده جراح روایت میکند که حضرت رسول الله صلیاللهعلیهوآله فرمودند: «بنیاسرائیل ۴۳ پیغمبر را در ساعت اولیه روز کشتند و . . .»
بسیار خب! از جمله پیامبرانی که کشته شدن آنها مشهور است و نه تنها مسلمانان که مسیحیان نیز به آن باور دارند، میتوان از حضرت زکریا و فرزند ایشان حضرت یحیی و همچنین حضرت شعیا علیهمالسلام نام برد.
ماجرای شهادت دو پیامبر اول حداقل در الدر المنثور و منابع دیگر[۳] و ماجرای حضرت شعیا علیهالسلام در کتابهایی مانند تاریخ طبری[۴] آمده است.
از روایات بالا کاملاً مشخص میشود که علاوه بر آیاتی که صراحتاً صحبت از کشته شدن پیامبران میکند، روایات فریقین نیز علاوه بر بیان اصل آن مطالب، تکملهای نیز بر آن میافزایند.
۱۱- اما در خصوص حضرت رسول الله صلیاللهعلیهوآله، هر چند در رتبه نبوت و رسالت الهی، برتر از سایرین میباشند، اما به نص صریح قرآن در آیه ۱۴۴ سوره آل عمران که میفرماید: « وَ ما مُحَمَّدٌ إلّا رَسولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ . . .»، پیامبری هستند مانند سایر پیامبران الهی و دلیلی وجود ندارد که بخواهیم ایشـان را در همه چیز و از جمله در اینگونه موارد از سایر انبیای الهی استثنا کنیم، خصوصـاً اگر ماجرای جنگ احد را با دقت بررسی کنیم، موضوع کاملاً روشن میشود.
عموم تاریخنویسان فریقین نوشتهاند که کفار قریش و به طور خاص ابوسفیان، در پی شکست اولیه در جنگ احد، در کنار سایر حیلههای جنگی که برای پیروزی به کار بردند، به عنوان یک حربه و برای تضعیف روحیه مسلمانان، شایعه کشته شدن حضرت رسول الله صلیاللهعلیهوآله را مطرح نمودند، که البته موفق هم شدند و بسیاری از مسلمانان این شایعه را باور کردند و اگر شهامت و پایداری عدهای از مسلمانان، به خصوص امیر مؤمنان، علی بن ابیطالب علیهالسلام، تحت لوای شخص رسول الله صلیاللهعلیهوآله نبود، کار بر مسلمانان بسیار سختتر از آن میشد که شد. از این ماجرا موارد زیر را میتوان نتیجه گرفت:
میبینیم که در این آیه شریفه، الله تعالی حضرت رسول الله صلیاللهعلیهوآله را در این مورد و برخی موارد دیگر شبیه پیامبران گذشته دانسته و حتی صراحتاً و به وضوح، موضوع فوت یا کشتهشدن ایشان را در کنار هم بیان میکند تا مردم بدانند که در مورد شخص ایشان هم مانند سایر انبیای گذشته، هر دو حالت امکان دارد.
* جمعبندی مبحث:
اینک کاملاً مشخص است، این سخن که حضرت محمد بن عبدالله صلیاللهعلیهوآله، چون پیامبر است و یا چون افضل پیامبران است، مصون از کشته شدن میباشند، سخنی است بیپایه و اساس که اگر ناشی از غرضهای خاص عدهای نباشد، مبین اطلاعات اندک و ناآگاهی گویندگان آن است.
***********************************
[۱]– مسند احمد بن حنبل (ج ۱، ص ۴۰۷)، مجمع الزوائد (ج ۱، ص ۱۸۱ و ج ۵، ص ۲۸۶ و ج ۷، ص ۲۷۲)، فتح الباری (ج ۱۰، ص ۳۲۲)، المصنف (ج ۱۰، ص ۳۹۸)، المعجم الکبیر (ج ۱۰، ص ۲۱۱ و ۲۱۶)، کنز العمال (ج ۴، ص ۳۵ و ج ۱۶، ص ۴۹)، جامع البیان (ج ۳، ص ۲۹۴)، التفسیر لابن ابیحاتم (ج ۲، ص ۶۲۱)، تفسیر الثعلبی (ج ۳، ص ۳۶)، التفسیر الکبیر للفخر الرازی (ج ۷، ص ۲۲۹)، تفسیر القرطبی (ج ۱۲، ص ۱۵۵)، تفسیر ابن کثیر (ج ۱، ص ۱۰۶ و ۳۶۳ و ج ۲، ص ۴۲۶)، الدر المنثور (ج ۲، ص ۱۳ و ج ۴، ص ۱۷۴).
[۲]– مجمع الزوائد (ج ۷، ص ۲۷۲)، الدر المنثور (ج ۲، ص ۱۳ و ۳۰۱)، تفسیر القرطبی (ج ۴، ص ۴۶)، التفسیر لابن ابیحاتم (ج ۲، ص ۶۲۱) و تفسیر واحدی (ج ۱، ص ۲۰۳).
[۳]– الدر المنثور (ج ۲، ص ۱۷۶ و ج ۴، ص ۱۶۳، ۱۶۴، ۲۶۳ و ۲۶۴ و ج ۶، ص ۳۱)، تفسیر البیضاوی (ج ۳، ص ۴۳۲)، الإتقان فی علوم القرآن (ج ۲، ص ۳۷۰)، تفسیر الآلوسی (ج ۶، ص ۲۰۶ و ج ۱۵، ص ۱۶ و ۱۷)، التسهیل لعلوم التنزیل (ج ۲، ص ۱۶۷)، تفسیر القرطبی (ج ۱۰، ص ۲۱۵ و ۲۱۹)، تفسیر البغوی (ج ۳، ص ۹۷ و ۱۰۳) و فیض القدیر (ج ۲، ص ۶۸۸).
[۴]– تاریخ طبری (ج ۱، ص ۳۸۱)، تفسیر القرطبی (ج ۱۰، ص ۲۱۵)، تفسیر الآلوسی (ج ۱۵، ص ۱۶) و تفسیر البغوی (ج ۳، ص ۹۹ و ۱۰۶).