$
* بررسی کتب رجالی
از امروز بخش دوم جلسات را شروع میکنیم. در این بخش بر مباحث رجالی متمرکز خواهیم بود. ابتدا کتب رجالی را بررسی میکنیم و بعد از آن به توثیقات خاص و توثیقات عام میپردازیم. إن شاء الله.
در ابتدای این بحث مقدمهای را عرض کرده و بعد تعدادی از کتب رجالی را بررسی میکنیم. سپس معرفی اجمالی از تعدادی کتب رجالی خواهیم و داشت و در نهایت جمعبندی خود را در مورد این قسمت عرض خواهیم کرد. إن شاء الله.
* مقدمه بررسی کتب رجالی
قبل از بررسی کتب رجالی، چند بند را به عنوان مقدمه عرض خواهم کرد که إن شاء الله مفید خواهد بود.
– علم رجال را شاید بتوان اولین مقدمه و وسیله برای دستیابی به علوم اهل بیت و روایات معصومینb دانست. این علم در کنار فقه الحدیث، فقیه، محدث، مفسر و هر کسی که بخواهد سراغ روایات اهل بیتb برود را کمک میکند تا روایات معتبر را از غیر آن تشخیص دهد.
– عرض کردیم که هم در روایات معصومینb و هم در تاریخ ذکر شده است که بارها و بارها احادیث مورد تعدی افراد مغرض و بعضاً دلسوز ناآگاه قرار گرفته که منحصر به روایات مکتب خلفا نیست، بلکه روایات اهل بیتb نیز از آن مصون نماندهاند.
– میگویند اولین کتابی که با اسلوب رجالی نوشته شده، کتاب عبیدالله بن ابیرافع، نویسنده و منشی امیرالمومنینj بوده که در آن، نام اصحاب ایشان را در جنگهای جمل، صفین و نهروان جمعآوری نموده است. این کتاب هر چند شبیه کتب رجالی بوده، اما قاعدتاً هدف او تألیف کتابی رجالی نبوده است و بعید میدانم درباره وثاقت افراد مطلبی داشته است.
– بعدها نیز نگارش این گونه کتب توسط افرادی مانند عبدالله بن جبله الکنانی، ابن فضال، ابن محبوب و دیگران، با اهداف مختلف ادامه یافت، اما آنچه اینک به ما رسیده کتبی است که از قرن سوم به بعد تألیف شده است.
– مهمترین کتب رجالی که از پنج قرن اول تا این زمان باقی مانده است عبارتند از: رجال برقی، رجال کشی، الفهرست نجاشی، رجال و الفهرست شیخ الطائفه طوسی. البته بعضی، رجال ابن غضائری را نیز از این جمله دانستهاند که درباره آن، در قسمت مربوط سخن خواهیم گفت.
– پنج کتاب اول با عنوان کتب خمسه رجالی شناخته میشوند که اگر کتب رجال ابن غضائری، ابن داود و علامه حلی را نیز به آن اضافه کنیم، کتب ثمانیه رجالی خواهند شد که ذکر آنها در بسیاری از کتاب ها آمده است.
– پس از این کتب، کتابهای فراوان دیگری نوشته شده که به معرفی اجمالی بعضی از آنها نیز خواهیم پرداخت.
* کتاب الرجال برقی
* معرفی نویسنده:
نوشته شیخ ابوجعفر، احمد بن محمد بن خالد البرقی، از راویان حدیث و از فقهای بزرگ شیعه که از یاران ائمهb به شمار میآید، است.
اصالت ایشان کوفی بوده، اما در روستای برقرود از توابع شهر قم به دنیا آمد.
جد بزرگ او، محمد بن علی، از یاران زید بن علی بن الحسینc بود که در برابر حکومت ظلم و ستم بنیامیه قیام کرده و در زندان یوسف بن عمر به شهادت رسید و فرزندش عبدالرحمن به اتفاق خانواده خود به قم که در آن زمان پناهگاه شعیان اهل بیتb و مسکن روات بزرگ امامیه بود، هجرت کرد.
پدرش محمد بن خالد، از مشایخ روات بوده که از اصحاب امام موسی کاظم و امام رضاc به شمار میآمده است.
نکته بسیار مهم درباره محمد بن خالد آنکه مرحوم نجاشی او را تضعیف کرده، اما شیخ الطائفه او را توثیق نموده است، لذا در وهله اول در حکم مهمل میشود. حال با توجه به اینکه قاعده کلی در رجال، ترجیح نظر مرحوم نجاشی بر شیخ الطائفه است، ممکن است عدهای او را تضعیف کنند که خالی از وجه نیست، اما به نظر حقیر با توجه به اینکه اجلایی مانند محمد بن علی بن محبوب و به خصوص احمد بن محمد بن عیسی که در نقل خبر از ضعفا دقت بالایی داشته و همچنین شیخ صدوق برایش از الفاظ ترحم و ترضی استفاده کرده است، میتوان او را توثیق کرد، هر چند علت تضعیف مرحوم نجاشی، همچنان برایم جای سؤال دارد.
اما خود احمد بن محمد بن خالد از ثقات است و تنها نکته منفی که در زندگی او یاد میشود آنکه او بسیار از ضعفا نقل حدیث میکرد تا آنجا که احمد بن محمد بن عیسی الاشعری، که رئیس المحدثین و زعیم شیعیان قم بود، او را از آنجا اخراج کرد. البته پس از مدتی او را به شهر دعوت کرد و حتی در تشییع جنازه او با سر و پای برهنه شرکت کرد.
برخی گفتهاند که احمد بن محمد بن عیسی از این کار خود پشیمان شده و پوزش خواسته و به جبران این عمل خود، در تشییع جنازهاش چنان کاری کرده است که نه دلیل قابل قبولی برای پشیمانی ابن عیسی موجود است و نه چنین گزارشی در تاریخ آمده است، بلکه تنها در حد یک گمانهزنی است.
البته میتوان گفت که این کار را به جهت اعلام مقام والای احمد بن محمد و بیان تأسف خود از مرگ محدثی بزرگ، انجام داده است و این احتمال وجود دارد که این احمد بن محمد البرقی بوده که از روش گذشته خود که کثرت نقل حدیث از ضعفا بوده، دست برداشته و لذا ابن عیسی الاشعری او را به قم بازگردانده و در تعزیتش چنان کرده است.
احمد بن محمد البرقی از محضر بسیاری بزرگان استماع حدیث نمود که بعضی از آنها عبارتند از: پدرش، معاویة بن وهب البجلی، حماد بن عیسی الجهنی، محمد بن ابیعمیر، هارون بن جهم، یونس بن عبدالرحمن، حسن بن محبوب السراد، علی بن حکم الانباری و حسین بن سعید الاهوازی.
بسیاری ازمشایخ و ثقات امامیه نیز از محضر او استفاده کردند که برخی از آنها عبارتند از: ابراهیم بن هاشم القمی و فرزندش علی بن ابراهیم، محمد بن حسن الصفار، محمد بن یحیی العطار، سعد بن عبدالله القمی، محمد بن علی بن محبوب، محمد بن حسن بن ولید، محمد بن احمد بن یحیی بن عمران الاشعری و عبدالله بن جعفر الحمیری.
او تألیفات گرانقدری دارد که به بعضی از آنها اشاره میکنم: المحاسن که مهمترین اثر او است و قسمتی از آن موجود است، العویص، التبصرة، الرجال، طبقات الرجال، البلدان و إختلاف الحدیث.
احمد بن محمد البرقی بین سالهای ۲۷۴ تا ۲۸۰ هجری در شهر قم چشم از جهان فرو بست.
جلسه آینده إن شاء الله درباره کتاب رجال برقی صحبت خواهیم کرد و بعد هم ادامه کتب را بررسی میکنیم.
و صلی الله علی محمد و آل محمد