$
* آیا همه مرسلات محمد بن ادریس الحلی در باب المستطرفات السرائر معتبر است؟
ابوجعفر، محمد بن ادریس الحلی در سال ۵۴۳ هجری در شهر حله به دنیا آمد.
بنا به اذعان خود ایشان، شیخ طوسی با چند واسطه جد مادری او است.
ابن ادریس به حریت در اجتهاد معروف است، چرا که بعد از بیش از یک قرن، صولتی را که نظرات جدش شیخ طوسی پیدا کرده بود، شکست و پویایی مجدد را به فقه بازگرداند.
یکی از اساتید ما میفرمودند که اگر ابن ادریس ظهور نمیکرد، بعید نبود که بسیاری از مطالب فقهی ما در نظرات شیخ متوقف شود.
از مشهورترین نظرات او که البته از ابداعات او نبوده، اما وی شدیداً بر آن پافشاری داشته، عدم حجیت خبر واحد است.
او دارای تألیفات متعددی است که برخی از آن عبارتند از: السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، کتاب التعلیقات، رسالة فی معنی الناصب، خلاصة الإستدلال و منتخب کتاب التبیان.
ایشان در سن ۵۵ سالگی در زادگاهش فوت کرد و به خاک سپرده شد.
ایشان در باب المستطرفات تعدادی از احادیث را به نقل از اصول اولیه شیعه نقل کرده، که تعداد زیادی از آنها به ظاهر مرسل است.
با توجه به اینکه وی خبر واحد را حجت نمیدانسته، برخی تصور کردهاند که پس همه روایات موجود در این کتاب، به قرینهای معتبر بودهاند.
در بررسی این نظریه لازم است که به چند نکته توجه شود:
۱- آری! او به شدت اعتبار خبر واحد را زیر سؤال برده، اما اگر در باب المستطرفات کتاب السرائر مختصر دقتی شود، بسیار مشهود است که او نتوانسته به این قاعده خود عمل کند و با توجیهات مختلف مانند شهرت فتوایی یا عملی و مانند آن که برای ما خالی از اعتبار است، برای خبر واحد قرینه میسازد.
۲- در سند بعضی از روایات موجود در کتب او، افرادی مانند احمد بن محمد السیاری و عبدالعزیز العبدی وجود دارند که شدیداً تضعیف شدهاند.
۳- معلوم نیست که اصول اولیهای که مرحوم ابن ادریس به آنها دست یافته، از چه طریقی جمع شده و انتساب آنها به صاحبانشان، چقدر معتبر است و متأسفانه بر خلاف شیخ الطائفه طریق خود به این کتب را نفرمودهاند، لذا قابل بررسی نیست.
* جمعبندی نهایی:
مرسلات ابن ادریس در المستطرفات و غیر آن، از قاعده کلی مرسلات خارج نیست.
این نکته را هم در پایان عرض کنم که مرحوم محدث نوری نیز به تعدادی از کتب اصول اولیه دسترسی داشته است، اما ظاهراً در اصالت تعدادی از این کتب اشکال وجود دارد و بعید نیست که اعتماد او ناشی از دیدگاه اخباری ایشان باشد. البته بعضی از افراد مطلبی با عنوان شم الحدیث و مانند این را مطرح کردهاند و به واسطه آن گفتهاند که جناب محدث نوری، به جهت دارا بودن این ویژگی متوجه میشده که آیا کلامی از معصومj هست یا نیست که با ملاحظه بعضی مطالب ایشان در کتابهایشان و به خصوص فصل الخطاب و نظراتی که بر اساس آنها داشتهاند، کاملاً واضح است که این مورد حداقل در مورد ایشان برای ما و قریب به اتفاق علمای معاصر ما قابل قبول نیست.
علی ای حال از آنجایی که طرق ایشان به این کتب هم معلوم نیست، نمیتوان به این کتابها اعتماد کرد.
بحث مربوط به محدث نوری و مرسلات مستدرک الوسائل مفصل است که چون اعتبار آنها در بحث توثیقات عام مطرح نشده و ظاهراً کسی از بزگان هم قائل به آن نیست، از توضیح بیشتر صرفنظر میکنیم.
و صلی الله علی محمد و آل محمد