$


تفسیر فاتحة الکتاب - جلسه ۲۱

$

** چند نکته مهم در قالب چند روایت غیر معتبر

درباره فضلیت و برکات سوره فاتحة الکتاب، روایات متعددی وجود دارد که بعضی از آن‌ها معتبر نیست. البته همان‌طور که پیش از این هم عرض شد، نمی‌توان حکم به جعلی بودن یا محرَّف بودن همه این روایات کرد، اما به هر حال از آن‌جا که انتساب آن‌ها به معصومj معتبر نیست، نمی‌توان آن‌ها را مبنای علم یا عمل قرار داد.

از آن‌جا که نکات جالب و کارآمدی را می‌توان در بعضی از این روایات مطرح کرد، در این بخش چند مورد از این روایات را بررسی می‌کنیم.

** بررسی روایت غیر معتبر (۱)

۲۷/۲۷ (۲۲۴)- الأمالی للصدوق (مج ۳۳، ح ۲): حدثنا محمد بن القاسم المفسر المعروف بأبی‌الحسن الجرجانی۰ قال حدثنا یوسف بن محمد بن زیاد و علی بن محمد بن سیار عن أبویهما عن الحَسَنِ بْنِ عَلیٍّ عَنْ أبیهِ عَلی بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أبیهِ مُحَمَّدٍ بْنِ عَلیٍّ عَنْ أبیهِ الرِّضا عَلیِّ بْنِ موسی عَنْ أبیهِ موسی بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أبیهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أبیهِ مُحَمَّدٍ بْنِ عَلیٍّ عَنْ أبیهِ عَلیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ أبیهِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلیِّ عَنْ أخیهِ الْحَسَنِ بْنِ عَلیٍّ قالَ: «قالَ أمیرَالْمُؤْمِنینَj: «إنَّ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ آیَةٌ مِنْ فاتِحَةِ الْکِتابِ وَ هیَ سَبْعُ آیاتٍ تَمامُها بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ. سَمِعْتُ رَسولَ اللهِp یَقولُ: «إنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ قالَ لی: «یا مُحَمَّدُ! «وَ لَقَدْ آتَیْناکَ سَبْعاً مِنَ الْمَثانی وَ الْقُرْآنَ الْعَظیمَ.»» فَأفْرَدَ الِامْتِنانَ عَلَیَّ بِفاتِحَةِ الْکِتابِ وَ جَعَلَها بِإزاءِ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ.» وَ إنَّ فاتِحَةَ الْکِتابِ أشْرَفُ ما فی کُنوزِ الْعَرْشِ وَ إنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَصَّ مُحَمَّداًp وَ شَرَّفَهُ بِها وَ لَمْ یُشْرِکْ مَعَهُ فیها أحَداً مِنْ أنْبیائِهِ ما خَلا سُلَیْمانَj فَإنَّهُ أعْطاهُ مِنْها بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ، یَحْکی عَنْ بِلْقیسَ حینَ قالَتْ: «اُلْقیَ إلَیَّ کِتابٌ کَریمٌ، إنَّهُ مِنْ سُلَیْمانَ وَ إنَّهُ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ». ألا فَمَنْ قَرَأها مُعْتَقِداً لِمُوالاةِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّیِّبینَ مُنْقاداً لِأمْرِها، مُؤْمِناً بِظاهِرِهِما وَ باطِنِهِما، أعْطاهُ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِکُلِّ حَرْفٍ مِنْها حَسَنَةً، کُلُّ واحِدَةٍ مِنْها أفْضَلُ لَهُ مِنَ الدُّنْیا وَ ما فیها مِنْ أصْنافِ أمْوالِها وَ خَیْراتِها. وَ مَنِ اسْتَمَعَ إلَی قارِئٍ یَقْرَؤُها، کانَ لَهُ بِقَدْرِ ما لِلْقاری. فَلْیَسْتَکْثِرْ أحَدُکُمْ مِنْ هَذا الْخَیْرِ الْمُعَرَّضِ لَکُمْ فَإنَّهُ غَنیمَةٌ لا یَذْهَبَنَّ أوانُهُ فَتَبْقَی قُلوبُکُمْ فی الْحَسْرَةِ.»»

* ترجمه:

روایت شده است که حسن بن علی (امام عسکری)j به واسطه پدران بزرگوارشان از امیر مؤمنانj نقل کردند: «بسم الله الرحمن الرحیم آیه‌ای از (سوره) فاتحة الکتاب است و این (سوره) هفت (آیه) دارد که با بسم الله الرحمن الرحیم کامل می‌شود. شنیدم حضرت رسول اللهp می‌فرمودند: «به تحقیق الله عز و جل به من فرمود: «ای محمد! سبع المثانی و قرآن حکیم را بر تو دادیم.» پس به واسطه (سوره) فاتحة الکتاب بر من به تنهایی منت نهاد و (ارزش) آن را برابر قرآن قرار داد.» و به یقین (سوره) فاتحة الکتاب ارزشمندترین چیز در گنج‌های عرش است و به یقین الله عز و جل محمدp را به آن مخصوص کرد و به واسطه آن شرافت بخشید و هیچ یک از انبیا را با او شریک نکرد، مگر سلیمانj را که بخشی از آن (یعنی) بسم الله الرحمن الرحیم را به او عطا کرد. آن‌جا که از بلقیس حکایت کرد، هنگامی که گفت: «نامه‌ای ارجمند برای من آمده است. از جانب سلیمان است و این است: بسم الله الرحمن الرحیم.» پس بدانید کسی که آن را بخواند در حالی که معتقد به ولایت محمد و خاندان پاکش است و مطیع امر آن دو و مؤمن به ظاهر و باطن آن‌ها، الله عز و جل به ازای هر حرف آن، حسنه‌ای می‌دهد که هر کدام آن، از دنیا و آن‌چه در آن است از اموال و خوبی‌ها، برتر است و کسی که به فردی گوش کند که آن را می‌خواند، ارزشی معادل ارزش گوینده دارد. پس هر کدام از شما زیاده‌جویی کنید در این خیری که در معرض آن هستید که غنیمتی است. مبادا فرصت بگذرد و حسرت در قلب‌هایتان بماند.»

* بررسی سند:

در سند این روایت می‌توان مفسر گرگانی را به واسطه شیخ صدوق توثیق کرد و شاید بتوان یوسف بن محمد بن زیاد و علی بن محمد بن سیار (یسار) را نیز به واسطه مفسر گرگانی توثیق کرد اما پدران آن دو هم‌چنان مجهول هستند و نمی‌توان به سخن آن‌ها اعتماد داشت، در نتیجه انتساب این عبارات به امام عسکریj معتبر نیست.

این روایت را شیخ با همین متن و سند در عیون أخبار الرضاj (ج ۱، ب ۲۸، ح ۶۰) نیز روایت کرده است و در تفسیر منسوب به امام عسکری نیز وجود دارد.

لازم به ذکر است که انتساب تفسیر مذکور به امام عسکریj کاملاً مردود است که بعد از این روایت درباره آن صحبت خواهیم کرد.

* شرح:

– در این روایت به بخشی از آیه ۲۹ و ۳۰ سوره نمل اشاره شده است که الله تعالی می‌فرماید: «قالَتْ یا أیُّها الْمَلأ اُلْقیَ إلَیَّ کِتابٌ کَریمٌ، إنَّهُ مِنْ سُلَیْمانَ وَ إنَّهُ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ». یعنی: (بلقیس) گفت: «ای سران (مملکت)! نوشته ارجمندی به من رسیده است. آن، از جانب سلیمان است و به یقین آن بسم الله الرحمن الرحیم است.»

– بسیاری از عبارات این روایت به شواهد و قرائنی که از آیات و روایات معتبر و نیز عقل مطرح می‌شود قابل پذیرش است. مثلا این‌که بسم الله الرحمن الرحیم از هفت آیه سوره فاتحة الکتاب است و این‌که این سوره مبارکه بدون آن ناقص است. همین‌طور این‌که عبارت و لقد آتیناک سبعت من المثانی و القرآن العظیم به نبی مکرم اسلامp نازل شده است، با توج هبه شواهدی قابل قبول است.

– اما واضح است که نمی‌توان به واسطه تعدادی مطلب قابل قبول، همه مطالب موجود در روایت غیر معتبر را پذیرفت. مثلاً این ادعا که ارزش خواندن این آیه و سوره چنان است که در روایت آمده، عجیب است و تنها در صورتی می‌شود این مطلب را پذیرفت که به واسطه افراد ثقه به ما رسیده باشد، حال بماند که عبارات غلو گونه آن با فرهنگ حضرات معصومینb موافقت ندارد.

– درست است که در قرآن، بسم الله الرحمن الرحیم، فقط برای حضرت سلیمانj به کار رفته است، اما این‌که این عبارت شریفه، در بین انبیا فقط منحصر به این دو باشد، نه از آیات قرآن معلوم می‌شود و نه قرینه‌ای از روایات معتبر و عقل بر آن وجود دارد، بلکه می‌توان گفت سایر انبیای الهی، تابع و مبلغ همین مفاهیم توحیدی و الهی بوده‌اند، هر چند ممکن است، با اعین این الفاظ عربی نباشد، لذا این مورد را نیز نمی‌توان از این روایت غیر معتبر معلوم کرد.

– یا این‌که بخواهیم به واسطه این روایت غیر معتبر، مقام حضرت سلیمانj را ولو در همین یک چیز بالاتر از مقام انبیای اولوالعزم و به خصوص حضرت ابراهیمj قرار دهیم، حداقل برای حقیر قابل قبول نیست. آری! اگر روایت معتبر بود، می‌پذیرفتیم، اما وقتی نیست، پذیرش آن خالی از وجه است.

– مطلب دیگر آن‌که با توجه به اعتقادات جمهور شیعیان که خود را پیرو مکتب اهل بیتb می‌دانند، فقط دو دسته کتاب است که تماماً معتبر است و هیچ کتاب دیگری، ولو به وسیله بزرگان و علمای اعلام و اجلای مذهب نوشته شده باشد، بدون خطا و اشتباه نیست.

  1. کتب آسمانی که از جانب الله تعالی نازل شده است که با توجه به اعتقادات اکثریت قریب به اتفاق ما که بعضی کتب آسمانی را تحریف شده می‌دانیم، در حال حاضر، منحصر به قرآن است.
  2. کتاب‌هایی که یا توسط ائمهb نوشته شده باشند، با به املای ایشان باشد، یا تماماَ توسط ایشان اصلاح شده باشد که پیش از این در جلسات مختلف فقه و حدیث و غیره بررسی کردیم و بعدها هم بررسی خواهیم کرد و خواهیم دید، کتاب‌هایی که چنین ادعاهایی درباره آن‌ها شده است، هیچ کدام از این ادعاها قابل قبول نیست و در نتیجه با کمال تأسف هیج کتابی از این دسته به دست ما نرسیده است.

اما خوش‌بختانه تعداد قابل ملاحظه‌ای از فرمایشات آن‌ها به طرق معتبر به دست ما رسیده که باید شکرگزار آن بود.

– و در پایان باز هم تأکید می‌کنم که فراموش نکنیم، عده‌ای از جاعلان حدیث برای آن‌که بتوانند مطالب نادرست خود را، چه بزرگ و چه به ظاهر کوچک، در بین افراد ترویج دهند، آن را با مطالب درست می‌آمیزند تا به قولی باطل را در میان حق مخفی کنند و به خورد دیگران بدهند، لذا حتی اگر هزار عبارت از روایت غیر معتبری، دست بود، دلیل بر درست بودن هزار و یکمی نیست.

و صلی الله علی محمد و آل محمد

نمودار درختی مدرس

باز کردن همه | بستن همه