$
* فایده سوم: حدیث قدسی
حدیث قدسی، کلامی است که حضرات معصومینb آن را مستقیماً و به صراحت، به الله تعالی منتسب میکنند که مشهورترین آن در دوره و زمانه ما، حدیث سلسله الذهب است که از امام رضاj در سفرشان از مدینه به مرو روایت شده است.
در تعریف صحیح این حدیث، لازم است تفاوت آن را با قرآن که آن نیز سخن الله تعالی است، بدانیم.
حداقل سه نظریه مختلف در مورد تفاوت میان قرآن و حدیث قدسی سراغ دارم که نظریه سوم مورد قبول ما است. این نظریهها عبارتند از:
۱- تفاوت قرآن و حدیث قدسی در آن است که در قرآن لفظ و معنا، هر دو از جانب الله تعالی است، در حالی که در حدیث قدسی تنها معنا از جانب الله تعالی است و لفظ از جانب معصومj.
هر چند نمیتوانیم به طور کلی منکر این تعریف شویم، اما لازم است عرض شود که مدعی باید برای مطلب خود دلیل داشته باشد و این دلیل ظاهراً وجود ندارد، حال بماند که ظاهر بعضی از احادیث بر این دلالت دارد که عین متن آن هم از جانب الله تعالی است. لذا باید گفت که در قرآن، لفظ و معنا، هر دو از جانب الله تعالی است ولی در حدیث قدسی، هر چند معنا از جانب الله عز و جل است، اما لفظ آن ممکن است از جانب الله تعالی باشد و ممکن است نباشد.
۲- تفاوت قرآن و حدیث قدسی در آن است که قرآن در بیداری و با واسطه مثلاً توسط فرشته وحی یا بیواسطه مانند تکلم الله تعالی با حضرت موسی در طور یا تکلم الله تعالی با حضرت رسول اللهp در معراج و مواضع دیگر به حضرت رسول اللهp نازل میشده است، در حالی که در حدیث قدسی به صورت الهام یا خواب یا مانند آنها است.
در این زمینه نیز نمیتوان به صراحت مطلب مورد ادعا را پذیرفت چرا که هر چند احادیث قدسی وجود دارند که مؤید این نظریه هستند، اما ظاهر بسیاری از آنها دال بر آن است که حضرت رسول اللهp از فرشته وحی یا خود الله تعالی مطلب را شنیدهاند. مثلاً روایات قدسی وجود دارد که نبی مکرمp میفرمایند که در هنگام معراج این مطلب را دیدم یا شنیدم.
۳- تفاوت حدیث قدسی و قرآن در این است که قرآن جنبه معجزه، آنهم معجزهای ابدی برای حضرت رسول اللهp داشته، در صورتی که در حدیث قدسی چنین چیزی قطعی نیست و صرفاً بیان یک سری مطالب و حقائق است.
لازم به ذکر است که محدث بزرگ، مرحوم شیخ حر العاملی بسیاری از احادیث قدسی را از کتب فریقین، در کتاب الجواهر السنیة فی الأحادیث القدسیة جمعآوری نموده است. البته با توجه به گرایش اخباری ایشان در اعتبارسنجی روایات، بدیهی است که نمیتوانیم همه این روایات را بر مبنای خودمان معتبر بدانیم.
و صلی الله علی محمد و آله