$
*روایت پنجم: روایت پرهیز از تبعیت از زنان
روایت دیگری که بعضی به آن استناد کردهاند، قسمت دوم روایت نهجالبلاغه است که عرض خواهم کرد.
۲۲/۱۳- نهجالبلاغة، (خ ۸۰): «فاتَّقوا شِرارَ النِّساءِ وَ کونوا مِنْ خیارِهِنَّ عَلَی حَذَرٍ وَ لا تُطیعوهُنَّ فی الْمَعْروفِ حَتَّی لا یَطْمَعْنَ فی الْمُنْکَرِ».
* ترجمه: پس بپرهیزید از زنان شرور و باشیر از نیکانشان بر حذر و اطاعت نکنید آنها را در خوبی تا طمع نکنند در بدی.
* بررسی سند: این عبارات هم علاوه بر نهجالبلاغه، در خصائص الأئمه (ص ۱۰۰) شریف رضی آمده است که هم در نهجالبلاغه و هم خصائص الأئمه مرسل است و از قاعده کلی مرسلات خارج نیست.
* بررسی متن: آقایانی که به این حدیث استناد کردهاند، گفتهاند حسب فرمایش معصوم باید از تبعیت همه بانوان اعم از خوب و بد، باسواد و بیسواد و … پرهیز کرده و در نتیجه تقلید از بانوی مجتهد که نوعی تبعیت از زنان است هم جایز نیست.
آنچه درباره قسمت اول حدیث عرض شد، کمابیش در مورد این قسمت هم وارد است، لذا از تکرار مکررات خودداری کرده و با یک روایت معتبر و چند سؤال، بحث پیرامون این حدیث را تمام میکنیم و میرویم سراغ حدیث بعدی.
۲۳/۱۴- الکافی (ح ۶۰۴۱): عَلیُّ بْنُ إبْراهیمَ عَنْ أبیهِ عَنِ النّوفِلیِّ عَنِ السَّکونیِّ عَنْ أبیعبدِاللهِj عَنْ آبائِهِb قالَ: «قالَ رَسولُ اللهِp: «الْمُؤْمِنُ یَأْکُلُ بِشَهْوَةِ أهْلِهِ وَ الْمُنافِقُ یَأْکُلُ أهْلُهُ بِشَهْوَتِهِ.»»
* ترجمه: (حضرت) رسول اللهp فرمودند: «مؤمن به میل خانواده خود میخورد ولی منافق، خانوادهاش به میل او میخورند.»
* بررسی سند: در سند این حدیث، هر چهار نفر از ثقات درجه یک هستند و درنتیجه انتساب این عبارات به معصوم معتبر است.
* بررسی متن: میبینیم که نبی مکرم اسلامp یکی از ممیزههای مؤمن از منافق را تبعیت از خانواده و رفتار مطابق میل و سلیقه آنها معرفی میکند که طبیعتا همسر و دختر هم جزء خانواده هستند و این روایت معتبر مخالف آن روایت غیر معتبر است و تکلیف کاملاً روشن.
البته طبیعی است که این دستور در امور شرعی و مجاز است و نَه به صورت مطلق.
این از روایت و اما چند سؤالی که عرض کردم. اگر کسی بخواهد این دست روایات معتبر را نادیده بگیرد و بر آن دست روایات غیر معتبر که متأسفانه مشهور هم شدهاند و نَه با اخلاقیات هماهنگ هستند و نَه با عقل و علم، اصرار کند، خوب است به این چند سؤال فکر کند، بلکه إن شاء الله جواب در خوری برای آنها پیدا کند.
– آیا زنان اجازه امر به معروف و نهی از منکر دارند؟
– و اگر دارند، اطاعات از امر و نهی آنها خصوصا در واجبات و محرمات چیست؟ یعنی اطاعت از بانوان در امر به واجبات و نهی از محرمات، واجب نیست؟ و اطاعت از ایشان در امر به مستحبات و نهی از مکروهات، مستحب نیست؟ و حتی در این دو مورد هم نباید اطاعت کرد، مبادا طمع در بدی کنند؟
– آیا اطاعت زهیر بن قین از همسرش، که او را تشویق به همراهی با سیدالشهداj کرد، قبیح بوده است؟ و نباید این کار را انجام میداد؟
و از این دست سؤالات و مصادیق که بسیار است.
به نظر حقیر اگر کسی با اطمینان این عبارات را جعلی و حدیض را موضوع بداند، حرفش بیوجه نیست.
جمعبندی اینکه این دست روایات هم سنداً معتبر نیست و متن آن نادرست است و و استناد به آن، در ما نحن فیه نادرست است.
* روایت ششم: روایت جند المرأة
این روایت به روایت «جند المرأة» مشهور شده است. آوردهاند که امیر مؤمنانj، افراد را به جهت «در لشکریان زن بودن و تبعیت از ایشان» تقبیح میکنند.
به نظر میرسد افرادی که به این دلیل استناد میکنند، تقلید از بانوی مجتهد را از مصادیق این موضوع میدانند.
این روایت در منابع مکتب خلفا چند جا ذکر شده و در کتب مکتب اهل بیتb، در کتاب شریف نهجالبلاغه آمده است. اینک این حدیث را روایت کرده و بررسی میکنیم.
۲۴/۱۵- نهجالبلاغة (خ ۱۳): «کُنْتُمْ جُنْدَ الْمَرْأةِ وَ أتْباعَ الْبَهیمَةِ، رَغا فَأجَبْتُمْ وَ عُقِرَ فَهَرَبْتُمْ. أخْلاقُکُمْ دِقاقٌ وَ عَهْدُکُمْ شِقاقٌ وَ دینُکُمْ نِفاقٌ وَ …»
* ترجمه: شما سپاه زن هستید و پیروان چهارپا، تا صدا میکرد میجنگیدید و تا پِی شد، گریختید. اخلاقتان پست و پیمانتان از هم گسسته و دینتان نفاق است و …»
* بررسی سند: این حدیث نیز از مرسلات نهجالبلاغه است که در آثار فقها و محدثین ما، هم پیش از شریف رضی، هم در عصر او و حتی بعد از او نیست، مگر از خود او نقل کرده باشند و پیش از این بارها گفتیم بر مبنای ما، مرسلات نهجالبلاغه از قاعده کلی مرسلات که عدم اعتبار است، خارج نیست و حداقل ما مجاز نیستیم به آن استناد کنیم. این را هم اضافه کنم که بعید نیست این روایات و بسیاری دیگر از روایات نهجالبلاغه از کتب مکتب خلفا یا شیعیان زیدی برداشت شده باشد که نیاز به تحقیقی جدی دارد که نمیدانم تا به حال انجام شده است، یا خیر.
* بررسی متن: اما فارغ از بحث سندی، حتی اگر کسی بخواهد مرسلات نهجالبلاغه را معتبر بداند یا حتی بنا بر شواهد و قرائن خارجی این حدیث را قبول کند، باز پر واضح است که امامj این مطالب را درباره زنانی خاص و چهارپایی خاص گفتهاند و مربوط به فتنه اول زمان امیر مؤمنانj و ماجرای جمل است و «ال» ابتدای «المرأة» در صدد بیان جنس نیست، بلکه عهد ذهنی است، پس حتی بر فرض اعتبار هم نمیتوان همه زنان را وارد این مطالب دانست و استناد به آن هم در ما نحن فیه اشتباه است.
و صلی الله علی محمد و آله