$
* دلیل عقلی خاص در تقلید یا سیره عقلا در تقلید:
در باب این دلیل مطالبی را عرض میکنم که شاید تکراری هم باشد، اما چارهای از بیان و تکرار آن نیست.
این دلیل مقدماتی دارد که مرور میکنیم.
۱- یک فرد وقتی میخواهد در هر امر تخصصی وارد شود و کاری را انجام دهد، سه حالت دارد:
این سه حالت را میتوان از یک تقسیمبندی ثنائیه هم استخراج کرد. مختصرش این میشود که فرد یا متخصص است یا غیر متخصص و اگر غیر متخصص است یا باید احتیاط کند یا به متخصص رجوع کند الی آخر.
۲- در ضمن این فرد علم اجمالی دارد که شارع مقدس درباره همه یا حداقل بعضی از امور زندگی ما دستوراتی دارد که باید به آنها عمل کنیم و به همین جهت است که اگر عامی چنین علمی نداشت، این دلیل مخدوش میشود. مثلا فرض بفرمایید که فردی تازه مسلمان است و اصلا به صرافت این چیزها نیافتاده است. این فرد تا زمانی که به صرافت چنین چیزی بیافتد و چنین علم اجمالی پیدا کند، از دایره این دلیل خارج است.
۳- پس یا خود فرد باید این دستورات را بشناسد که باید متخصص با شد یا بشود، یا باید به گونهای عمل کنید که خیالش راحت باشد، که میشود عمل به احتیاط و در دلیل انسداد، دیدیم که خودش انواعی دارد، یا باید به متخصص رجوع کند که میشود تقلید.
حالا در اینجا چند سؤال مطرح میشود که لازم است فرد تکلیف خود را با آن روشن کند:
۱- آیا عقلا لازم است که فرد تلاش در متخصص شدن بکند و اگر نتوانست سراغ دو راه دیگر برود؟ یا فقط ترجیح عقلی دارد یا کلا مختار است؟
۲- حالا اگر به هر دلیل نخواست یا نمیتوانست تخصص پیدا کند، عقلا لازم است عمل به احتیاط کند، یا اینجا هم عمل به احتیاط نسبت به تقلید ترجیح دارد یا کلا مختار است.
پاسخ این دو سؤال را ابتدا از منظر عامی و سپس از منظر تخصصی در چند بند مرور میکنیم.
۱- عامی با توجه به سیره عقلا برای انتخاب از بین این سه راه تخییر قائل میشود و هر سه را مجاز میداند.
۲- البته طبیعتا بیشتر افراد، سراغ راه تقلید میروند و کمتر کسی سراغ احتیاط رفته و تقریبا هیچ کسی نمیتواند در همه امور خود متخصص شود.
۳- فارغ از سیره عقلا، عقل هم نهایتا برای متخصص شدن و عمل به احتیاط نسبت به تقلید ترجیح عقلی قائل است و لزوم و اجباری در این ترجیح نمیبیند که در ضمن دلیل انسداد، مفصلا گفت و گو کردیم.
این سه موردی عرض کردم، از منظر عامی بود، اما از منظر متخصص باید به چند نکته توجه کرد:
۱- پیش از این در مباحث اصول فقه در باب حجیت عقل مستقل و همینطور سیره عقلا به صورت مفصل بحث کردیم و گفتیم که شارع نسبت دلیل عقلی و سیره عقلا سه موضع دارد.
البته این سه موضع را از یک تقسیمبندی ثنائیه عقلی استخراج کردیم.
۲- شارع با بعضی از مطالب عقلی نمیتواند مخالفت کند، چرا که مخالف حکمت او است، اما بعضی را میتواند محدود کند. لذا اگر موردی جزء دسته اول نباشد، لازم است ببینیم که موضع شارع نسبت به آن چیست. اگر از دسته اول بود و شرع آن را امضا کرده بود که سلمنا، بلا خلاف و با خیال راحت استناد میکنیم و اگر از دسته دوم بود، چارهای نیست جز اینکه آن را رها یا محدود کنیم که در این هم اختلاف نظری نیست، اما اگر از دسته سوم بود، موضوع اختلافی است. در اینجا هم سه حالت مهم داریم که باز از یک تقسیمبندی ثنائیه استخراج شد:
البته این سه حالت، حالتهای مهم است و حالتهای دیگری هم میتوان در نظر گرفت.
ما مفصل بحث کردیم که با همه تفاوتها، با در نظر گرفتن ملاحظاتی، در همه اینها مشکلی نیست و میتواند مبنا قرار گیرد. اما بعضی از علما، با این نظر امثال بنده موافق نیستند و بعضا تفصیل قائل شدهاند. علی ای حال توصیه میکنم که اگر تا به حال بررسی تخصصی و جمعبندی نداشتهاید، حتما این کار را انجام بدهید.
۳- حال در موضوع مورد بحث باید دید که آیا شارع، این مطلب عقلی را تأیید کرده است، یا مردود داسته یا محدود کرده است یا خیر سکوت کرده است که خواهیم دید سکوت نکرده، بلکه نظری دارد. عدهای معتقدند که شارع این را تأیید کرده است و عدهای معتقدند که ردع کرده است که در ضمن دلایل نقلی موافقان تقلید و نهایتا دلایل مخالفان آن، موضع شرع نسبت به این مسأله روشن خواهد شد.
۴- درباره سیره عقلا هم با اندکی تغییر، مانند همین مطالبی که عرض کردم، جاری است، لذا از تکرار پرهیز میکنم.
جمع بندی اینکه این دلیل برای عامی قابل قبول است و میتواند آن را مبنا قرار دهد و بر اساس آن در همه امور و از جمله در عقائد اعم از اصول عقائد و فروع فقهی، یا خودش متخصص شود، یا عمل به احتیاط کند یا تقلید نماید.
اما برای که ما که خود را متخصص میدانیم یا در راه تخصص هستیم، وضعیت فرق میکند و لازم است به چند نکته توجه کنیم.
۱- ببینیم موضع شارع نسبت به این دلیل چیست؟ گفتیم که خواهیم دید شارع مقدس سکوت نکرده است، لذا باید ببینیم تقلید در همه مباحث عقیدتی تأیید میکند یا همه را ردع می کند یا تفصیل قائل شده است.
۲- اگر دیدیم شارع نسبت به کل یا انواعی از آن نظر مثبت ندارد، یا آن را محدود کرده است، بر ما لازم است که این دیدگاه شارع را به گونهای که برای عامی قابل فهم باشد، به اومنتقل کنیم که ازاین از جمله رسالتهای اهل علم به غیر است.
از اینجا به بعد وارد ادله تخصصی جوار تقلید میشویم.
البته به نظر حقیر سیره متشرعه را هم باید در این دسته از ادله بیاوریم، اما از آنجایی که قرار شد سعی کنیم، پا به پای کفایه پیش برویم و مرحوم آخوند هم بعدا متعرض این دلیل میشوند، آن را به زمان خودش وا میگذاریم.
در بخشهایی که خواندیم، مرحوم آخوند اشارهای به دلیل اجماع داشتند که جلسه آینده به آن خواهیم پرداخت. إن شاء الله.
و صلی الله علی محمد و آله