$
** اجماع کاشف از سیره اصحاب ائمهb
* تعریف و تبیین:
بعضی از فقها، احکام الهی را به دو دسته تقسیمبندی میکنند که عبارت است از:
۱- مسائل اصلیه اساسیه که از جانب ائمهb بوده و متقدمین از فقها آنها را در متون روایی خود آوردهاند.
۲- مسائل تفریعات مستنبطه که در طول تاریخ مطرح شده و فقها درباره آنها به استنباط و اجتهاد پرداختهاند.
بعد اظهار میفرمایند که اجماع و بلکه شهرت در بین متقدمین، کاشف از سیره اصحاب ائمهb است و سیره اصحاب ائمهb، کاشف از نظر امامj. اما در دسته دوم نه اجماع و نه شهرت، هیچ کدام حجت نیست. این نظر به مرحوم آیتالله بروجردی منسوب است، البته این مطلب را حقیر در کتابهایی از ایشان که در دسترس داشتم، ندیدم.
* نقد و بررسی:
– اگر کسی به این نوع از اجماع قائل شود، دیگر اجماع پس از شیخ الطائفه، که آغاز دوره متأخرین است، برایش بی معنا و از حجیت ساقط است، حال میخواهد اجماع محصل باشد یا اجماع منقول.
– اما در بررسی خود این اجماع باید گفت که اگر همه متقدمین، اصحاب ائمهb را درک کرده بودند یا با رأی همه آنها آشنا بودند، شاید این اجماع قابل قبول بود، اما میدانیم که چنین نبوده است، یعنی:
اولاً: همه متقدمین بلکه بسیاری از آنها، اصحاب ائمهb را درک نکردهاند تا بخواهیم اجماع بین آنها را کاشف از سیره اصحاب ائمهb بدانیم.
ثانیاً: آقایان متقدمین، با آرای همه اصحاب ائمهb نیز آشنا نبودهاند، چرا که آشنایی متقدمین صرفاً با اندکی از اصحاب ائمه بوده که یا تألیفی داشتهاند یا از مشاهیر ایشان بودهاند، در حالی که یقیناً تعداد این اصحاب بسیار بیشتر از افراد مذکور میباشد.
– نکته آخر اینکه در عمل نیز میبینیم که اجماع بین متقدمین وجود ندارد، خصوصاً وقتی افرادی مانند ابن عقیل و ابن جنید، با فتواهای شاذ، در بین فقهای ادوار اولیه متقدمین وجود دارند، لذا نمیتوان اجماعی در این بین پیدا کرد، مگر آنکه بخواهیم شهرت فتوائی را مبنا قرار دهیم که عرض کردم بعد از بحث اجماع، نوبت به آن میرسد.
* جمعبندی بحث:
با توجه به مطالبی که عرض شد، اگر هم چنین اجماعی وجود داشته باشد و ناشی از شهرت باشد، به جهت عدم حجیت شهرتها، کلاً غیر قابل قبول است و اگر ناشی از خود اجماع باشد، باز هم دیدیم که نمیتوان برای آن حجیتی قائل بود.
***