وکالت از جانب امام علیهالسلام دلیل بر وثاقت است مگر آنکه دلیلی خلاف آن محرز شود.
اجازه روایت از ثقه داشتن دلیل بر وثاقت اجازه گیرنده نزد اجازه دهنده است.
ظاهراً تنها در صورتی وثاقت اجازه دهنده مورد قبول اجازه گیرنده است که کتاب تنها به واسطه شیخ مجیز به صاحبش منتسب شود و آن هم در صورتی که دلیل محکمتری بر خلاف آن نباشد.
کثرت روایت ثقهای از فردی مجهول یا مهمل، موجب توثیق او است.
کثرت روایت راویان ثقه از فردی مجهول یا مهمل، موجب توثیق او است.
مشایخ مجهول و مهمل افراد ثقه، توثیق میشوند، مگر خلاف آن محرز شود، اما به واسطه کسانی که اینگونه توثیق میشوند، نمیتوان کس دیگری را توثیق کرد.
هر چند ایراد مخالفین این قاعده به طور کلی منتفی نیست، اما تا زمانی که خلاف مطلب ثابت نشده باشد، ترحم و ترضی اجلا و ثقات، نشانه مدح افراد مهمل و مجهول در سند روایات است. وضعیت معلومین نیز که مشخص است.
با توجه به حساسیت ذکر شده و معدود بودن افرادی مانند احمد البرقی، شیخ قمیون و وجیه در میان ایشان بودن، نشانه توثیق هست، اما نقل قمیون از یک نفر تا زمانی مدح او محسوب میشود که خلاف آن ثابت نشود، تازه مشروط بر آنکه آن محدث قمی به نقل از ضعفا مشهور باشند.