$
** یک بحث تکمیلی مهم:
اگر خاطرتان باشد جلسات گذشته درباره مقدمات اجتهاد صحبت کردیم و همانطور که قبلاً عرض کردم، بحث بعدی ما درباره تخطئه و تصویب است.
امروز بحثی را مطرح خواهم کرد که بیشتر جنبه اخلاقی دارد و اولا بسیار مهم است و ثانیا تتمهای است برای بحث قبلی و مقدمهای برای بحث آینده.
متاسفانه در مباحث علمی فقهی، چه آن زمان که درسهای تخصصی فقهی در کلاسهای خارج فقه مطرح میشود و چه آن زمان که بیان احکام برای عموم مردم چه در مساجد و مدارس و چه در رسالههای عملیه است، هنگامی که صحبت از مباحث اخلاق میشود، گویی یا جنبه علمی ندارد یا در مرتبه پایین تری از فقه و احکام قرار می گیرد.
اگر به خاطر داشته باشید، پیش از این هم عرض کردم که در اقع، مباحث اخلاقی بخشی از فقه است، چرا که اخلاق هم در بیان احکام عملیه است.
به عبارت دیگر احکام عملیه، فقط آن چیزهایی نیست معمولا در کلاسهای احکام تخصصی یا عمومی بیان میشود یا در رسالههای عملیه نوشته شده است، بلکه عموم مباحث اخلاقی هم جز احکام عملیه است.
این مطلب ما هم هر چند در بحثهای متعارف اجتهاد و تقلید مطرح نمیشود، اما از نظر حقیر اهمیت دارد و هر چند رسما جزء مقدمات اجتهاد مطرح نمیشود، اما به نوعی قبل از اجتهاد و در حین آن باید مورد توجه قرار گیرد.
برای یک استباط درست، باید چند نکته را مد نظر داشت.
این مطالب آنجایی مطرح میشود که در بحث آینده خواهیم گفت که ما از مخطئه هستیم و این امکان وجود دارد که با داشتن همه مقدمات و تلاش حداکثری، در استنباط خود خطا کنیم، لذا باید سعی کنیم تقوای الهی پیشه کنیم و بیش از یک انسان معمولی سعی در تزکیه نفس داشته باشیم، بلکه این صفای باطن ما را در استنباطهایمان یاری کند و کمتر گرفتار خطا شویم.
نکته دیگر که در ادامه مطلب قبل مطرح میشود، بحث توکل و حتی توسل است. یک مجتهد باید بیش از دیگران به الله تعالی توکل داشته باشد و با حفظ ضوابط حرفهای توسل کند، هم در همه شؤون زندگی و به طور خاص در اجتهاد کردنش تا بلکه این توکل و به دنبال آن توسل، او را در استنباطهایش همراهی کند و کمتر گرفتار خطای در استنباط شود.
مطلب سوم بالا بردن روحیه شجاعت است. یک مجتهد بعید نیست که در استنباط های خود به مطلبی برسد که خلاف مشهور یا خوشآیند این و آن یا حتی خودش باشد. شجاعت در اجتهاد یعنی اگر مقدمات لازم را داشت و تلاش متعارف برای اجتهاد را هم کرد، باید شجاعت پذیرش و در مواقعی اعلام آن را هم داشته باشد و گرفتار احتیاطهایی که مبنای شرعی ندارد، نشود که خدای ناکرده از مصادیق کسانی قرار گیرد که الله تعالی فرموده است: «یا أیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تُحَرِّموا طَیِّباتِ ما أحَلَّ اللهُ لَکُمْ وَ لا تَعْتَدوا إِنَّ اللهَ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدینَ» که حرام کردن حلالهای الله تعالی مانند حلال کردن حرامهای او، تجاز و تعدی به درگاه او است، البته باید مراقب بود که از این طرف بام هم نیافتاد که هر دو طرفش افتادن است و هلاکت. نباید فراموش کنیم که بیشتر انسانهای متشرع، فهم و شعور مناسبی دارند و لزومی ندارد مجتهد به جای آنها تصمیم بگیرد و عموم مقلدین خود را نافهم یا کج فهم تصور کند. بر مجتهد لازم است که مبانی اجتهاد را به کار ببندد و شجاعت لازم در ابراز فتوا را هم داشته باشد و توصیههای احتیاطی لازم را بکند، نه اینکه به بهانه کمفهمی مقلدینش، فتوا را تغییرداده و احتیاط را در آن دخیل کند.
إن شاء الله جلسه آینده به بحث تخطئه و تصویب خواهیم پرداخت.
و صلی الله علی محمد و آل محمد